English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bad debt U طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
bad debts U طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
irrecoverable U لاوصول
bad U لاوصول
write U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
pontage U مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
archive U فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود
We consider it a great honor to have you here with us tonight. U این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
deletion U روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
VidCap U برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
bonded store U انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
maternal school U اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
archive U کپی ای که در محیط ذخیره سازی نگهداری میشود.
cycle stock U موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
bonded goods U کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
references U فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
reference U فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
fiber U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
anoxia U فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
air-conditioned U اتاقی که هوای آن توسط دستگاه conditioner Air خنک و خشک نگهداری میشود
potential U ذخیرهای
data integrety U ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
carry over <idiom> U برای بعد نگهداری کردن
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
catch up U تحرک بیشتر برای جبران عقب ماندگی
bone-house U [جایی برای نگهداری استخوان مردگان]
for keeps U برای نگهداری همیشگی بعنوان یادگار
lay up <idiom> U ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده
deep cycling U روشی برای نگهداری باطریهای نیکل- کادمیم
service time window U [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
housekeeping U امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
maintenance window U [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
weight U قطعه سرب درکیف زین برای جبران کمبودوزن اسب
bit map U ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است
microprogram U وسیله ذخیره سازی برای نگهداری ریز کامپیوتر
damp land pit curing U نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
cassettes U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassette U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
bench jockey U ذخیرهای که کمتر فرصت بازی پیدا میکند
bench warmer U ذخیرهای که کمتر فرصت بازی پیدا میکند
self- U قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
oxygen bottle U محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
topping lift U طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
CDs U جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
off screen buffer U فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه
pounded U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pound U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
CD U جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
cinerarium U [گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
pounding U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounds U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
compensatory time U ساعاتی از کار رسمی که به عنوان جبران کار فوق العاده از کار کارگر حذف و به اومرخصی داده میشود
corrective maintenance U نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
store U حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
storing U حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
fishnet U نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
cambridge equation U نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
offensive weapon U در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
LCD U کریستال مایع که در صورت اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتهای مچی به ماشین حساب و سایر صفحات دیجیتال به کار می رود
forel U یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود
par U حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
forrel U یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود
asynchronous computer U نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
TCP/IP U پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
to sue for damages U عرضحال خسارت دادن دادخواست برای جبران زیان دادن
drive U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
outstanding claims U مطالبات
head-shrinkers U کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinker U کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
Viewdata U سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
verification of debt U تشخیص مطالبات
vertification of debts U تشخیص مطالبات
collecting books U وصول مطالبات
collecting debts U وصول مطالبات
toolbox U جعبه حاوی قط عات لازم برای تعمیر , نگهداری و نصب قط عات
cost accounts حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
sampler U مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
samplers U مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
caged storage U قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
collection charge U هزینه وصول مطالبات
debt collecting agency U نماینده وصول مطالبات
maintenance U تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
reviving U وصول مطالبات سوخت شده
claiming U مدعی به مطالبات ادعا کردن
remembrancer U مامور وصول مطالبات سلطنتی
claims U مدعی به مطالبات ادعا کردن
claimed U مدعی به مطالبات ادعا کردن
claim U مدعی به مطالبات ادعا کردن
cost plus contracts U به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
reckons U حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckoned U حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckon U حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
statitizing U فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
overdrawn account U حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
equity accounts حساب قسمت ذیحساب حساب های اموال یکان
capitalized expense U هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان
clearance U تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
carring over U تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
settlement by abandonment U تسویه در نتیجه صرفنظر شدن از مطالبات
To bring someone to account. کسی را پای حساب کشیدن [حساب پس گرفتن]
statement of affairs U وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
balance of external U liabilities and claims مانده مطالبات و بدهیهای خارجی
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
To cook the books. U حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
stud U حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود
cash crop U محصولی که برای فروش فرآوری میشود
offset U جبران کردن جبران
offsetting U جبران کردن جبران
truces U وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
probationers U زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
annunciator U ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
probationer U زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
truce U وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
this work is palling on me U اینکاردارد برای من خسته کننده یابیمزه میشود
hierarchy of claims U اعلام تصفیه ورشکستگی دستور پرداخت مطالبات غرماء تاجر ورشکسته
macs U کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
mac U کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
corsages U دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
metacompilation U کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
corsage U دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
debutant U دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
wharfage U وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
promotion money U دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
bulk head U دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
toll traverse U وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
golden handshakes U پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
golden handshake U پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
yard man U کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود
scratch file U ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
privilege U دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
redundant U قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
dumb well U چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
seek U بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeks U بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeking U بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
verification fire U تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
appearance money U پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
prompted U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
contact party U گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
prompts U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
built up frog U قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
burse U بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
wine palm U هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
dry ginger U نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
prompt U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
reckoning U تصفیه حساب صورت حساب
reckonings U تصفیه حساب صورت حساب
charge and discharge statements U حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث
Good grief! <idiom> U این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
break up value U قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
retrorocket U راکتی که برای مخالفت باحرکت رسانگر بطرف جلوروی ان نصب میشود
toner U محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
takedown U مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
sub woofer U هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
payola U وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
debutant U نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
core binder U ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
assessed value U ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
sequential access U صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
qsam U صف بلاکهای منتظر برای پردازش که با استفاده روش دستیابی تربیتی بازیابی میشود
masters U مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
docketing U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
bench mark U نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
godroon U اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
vacation sittings U جلسات دادگاه که در فاصله دو اجلاس برای کارهای مهم و ضروری تشکیل میشود
peers of scotland U بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
access panel U پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
key signature U گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
docket U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
wrming message U پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
lifting body U هواپیمایی که قسمت عمده یاکل برای ان توسط شکل ویژه ان تامین میشود
slush funds U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
master U مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
dockets U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
end U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
ended U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
insertion point U نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
docketed U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
mastered U مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
ends U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
slush fund U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
counter revolution U عملیاتی و تدابیری که بعد از وقوع انقلاب برای خنثی کردن ان انجام و اتخاذ میشود
casual labour U کارگری که برای حمل و نقل مواد تولیدشده هر چند گاه یکبار به کارگرفته میشود
offsets U برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
backus naur form U قرارداد ثبت شدهای که برای توضیح نحو یک زبان برنامه نویسی استفاده میشود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com