English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spoon U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooned U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoons U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
snap swivel U حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
brutify U وحشی یا حیوان صفت کردن وحشی شدن
chum U طعمه ماهیگیری
baited U طعمه ماهیگیری
baits U طعمه ماهیگیری
bait U طعمه ماهیگیری
chums U طعمه ماهیگیری
nymphs U طعمه مصنوعی ماهیگیری
nymph U طعمه مصنوعی ماهیگیری
fly fishing U ماهیگیری با طعمه مصنوعی
wet fly U طعمه ماهیگیری زیرابی
popping plug U طعمه ماهیگیری شناور
fly-fishing U ماهیگیری با طعمه مصنوعی
popper U طعمه شناور ماهیگیری
poppers U طعمه شناور ماهیگیری
bait casting U پرتاب نخ ماهیگیری با طعمه
wildling U حیوان وحشی
fishes U بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
spinner U نوعی طعمه ماهیگیری چرخان
fished U بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
bottom rig U وسیله حفظ طعمه ماهیگیری در اب
fish U بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
dropper fly U طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
feral U حیوان شکاری وحشی
brutal U حیوان صفت وحشی
jigs U نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
hackle U پر دراز و باریک وصل به طعمه ماهیگیری
tailfly U طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری
jig U نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
brutalised U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalises U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalizing U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalizes U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalising U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalize U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalized U وحشی یا حیوان صفت کردن
terminal rig U طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
fly dope U ماده اغشته به طعمه ماهیگیری برای شناورشدن
fly tying U گره زدن طعمه مصنوعی به قلاب ماهیگیری
bucktail U نوعی حشره بعنوان طعمه ماهیگیری در زیر اب
turtle knot U گره وصل کردن طعمه ماهیگیری به راهنما
bugging U نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
baits U خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
bait U خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
bugs U نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
bug U نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
baited U خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
plugs U اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plug U اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plugging U اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
bail U فلزی بشکل لا وصل به قرقره ماهیگیری برای پیچیدن نخ
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
implied malice U سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
to have the wild stag's foot <idiom> U در چابکی پای آهوی وحشی داشتن.
existed U وجود داشتن
exist U وجود داشتن
be U وجود داشتن
to be there U وجود داشتن
exists U وجود داشتن
preexist U قبلا وجود داشتن
safflower U گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
objectiveness U با داشتن وجود خارجی بطورواقعی یاخارجی
squidding U استفاده از طعمه مصنوعی بجای طعمه طبیعی درماهیگیری
c clamp U گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
flute U قاشقی
ball bearings U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
wild fowl U مرغان وحشی پرندگان وحشی
transitory shelter U پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
spatulate U قاشقی شکل
spoon shaped spatula U کارتیغ قاشقی
shell bit U مته قاشقی
spathulate U قاشقی شکل
cup test U ازمایش قاشقی
gouge bit U مته قاشقی
Chemche gul U طرح قاشقی مربوط به ترکمن ها
ferae naturae U وحشی ذاتا وحشی
birdcages U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
directory markers U نشانههای دایرکتوری
returning U نشانههای انتهای خط
returns U نشانههای انتهای خط
returned U نشانههای انتهای خط
wiring symbols U نشانههای سیمکشی
leading marks U نشانههای هدایت
reduced cues U نشانههای مخفف
return U نشانههای انتهای خط
withdrawal symptoms U نشانههای ترک دارو
symptomatology U علم شناسایی نشانههای بیماری
object symptoms U نشانههای پیدا یا بیرون نما
ECMA U استاندارد نشانههای برای رسم فلوچارت
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
plates U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
flowchart U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flow diagram U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
operation U بخشی از دستور زبان اسمبلی که حاوی نشانههای کد اجرا باشد
groups U نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
group U نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
desktop U در یک GUI فضای کاری که نمایش گرافیک از میز کار واقعی ای با نشانههای تلفن
stencil U ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stencilled U ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stenciling U ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stenciled U ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stencils U ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stencilling U ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
tactile U صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا
victim U طعمه
terminal tackle U طعمه
baiting U طعمه
setting up U طعمه ها
victims U طعمه
sets U طعمه ها
set U طعمه ها
prey U طعمه
baits U طعمه دادن
baited U طعمه دادن
bait U طعمه دادن
predacity U طعمه جویی
victimizes U طعمه کردن
chumming U طعمه ریزی
victimizing U طعمه کردن
prey U طعمه قربانی
luring U طعمه ماهی
lures U طعمه ماهی
lured U طعمه ماهی
lure U طعمه ماهی
hank U طعمه شکار
put upon U طعمه قراردادن
put-upon U طعمه قراردادن
victimized U طعمه کردن
victimize U طعمه کردن
victimising U طعمه کردن
victimises U طعمه کردن
ravin U طعمه شکاری
baiter U طعمه دهنده
victimised U طعمه کردن
hanks U طعمه شکار
flow diagram U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flowchart U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
take U طعمه خوردن ماهی
hits U طعمه دزدی ماهی
takes U طعمه خوردن ماهی
hitting U طعمه دزدی ماهی
hit U طعمه دزدی ماهی
raven U شکار طعمه شکاری
ravens U شکار طعمه شکاری
prey U دستخوش ساختن طعمه کردن
bait fish U ماهی کوچک بعنوان طعمه
jigging U بالا و پایین بردن طعمه در اب
fly U طعمه مصنوعی بشکل حشره
flowline U خط وطی که نشانههای فلوچارت را بهم وصل میکند تا جهت جریان در فلوچارت را نشان میدهد
tabulation U نشانههای نمایش داده شده برای بیان محل توقفهای جدول بندی شده
lures U بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
steamers U طعمه تر مصنوعی به شکل ماهی کپور
steamer U طعمه تر مصنوعی به شکل ماهی کپور
luring U بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
kill devil U طعمه ساختگی که دراب چرخ میخورد
lure U بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
lured U بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
animals U حیوان
animal U حیوان
living creatuse U حیوان
beast U حیوان
beasts U حیوان
upper case U حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
long- U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn <idiom> U بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
longs U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
bug taper U ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب
mavericks U حیوان بیصاحب
maverick U حیوان بیصاحب
whiffet U حیوان رشدنکرده
bestiality U جماع با حیوان
bestiality U حیوان صفتی
beast of burden U حیوان باربری
beastby U حیوان صفت
lost animal U حیوان ضاله
lost animal U حیوان گمشده
spinal animal U حیوان نخاعی
bipeds U حیوان دوپا
zoophilous U حیوان دوست
carnivorous U حیوان گوشتخوار
beastly U حیوان صفت
zoology U حیوان شناسی
slick ear U حیوان بی گوش
pack animals U حیوان باربر
biped U حیوان دوپا
pack animal U حیوان باربر
zooerasty U جماع با حیوان
brutes U حیوان صفت
kitten U بچه حیوان
zootheism U حیوان پرستی
kittens U بچه حیوان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com