Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
absolutism
U
طریقه مطلقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stereography
U
طریقه برجسته نگاری یا رسم ارتفاعات به طریقه استریوسکوپی
divorcees
U
مطلقه
divorcee
U
مطلقه
divorced woman
U
مطلقه
divorcee
U
زن مطلقه
divorcees
U
زن مطلقه
despotism
U
حکومت مطلقه
imperium
U
قدرت مطلقه
imperium
U
حق حاکمیت مطلقه
despotic rule
U
حکومت مطلقه
caesarism
U
حکومت مطلقه
absolute monarchy
U
سلطنت مطلقه
independent
U
دارای قدرت مطلقه
monarchy
U
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchy absolute
U
حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
totalitarian
U
دارای حکومت مطلقه ودیکتاتوری
monarchies
U
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
suzerain
U
اختیار دار کشور حکومت مطلقه
absolutism
U
حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
methode
U
طریقه
genres
U
طریقه
way
U
طریقه
lins donawitz process
U
طریقه ال دی
genre
U
طریقه
formed
U
طریقه
methods
U
طریقه
system
U
طریقه
systems
U
طریقه
structure
U
طریقه
form
U
طریقه
method
U
طریقه
forms
U
طریقه
manner
U
طریقه
solemn form
U
طریقه رسمی
shortcut
U
طریقه اقتصادی
acoustic
U
به طریقه صوتی
processes
U
روند طریقه
fashions
U
طرز طریقه
fashion
U
طرز طریقه
fashioned
U
طرز طریقه
mode
U
طرز طریقه
fashioning
U
طرز طریقه
routines
U
طریقه عادی
routinely
U
طریقه عادی
routine
U
طریقه عادی
modes
U
طرز طریقه
method
U
راه طریقه
process
U
روند طریقه
methods
U
راه طریقه
measuring method
U
طریقه اندازه گیری
method of measurment
U
طریقه اندازه گیری
the manner of doing any thing
U
روش یا طریقه کاری
sand cone method
U
طریقه جابجایی ماسه
power press extrusion
U
طریقه اشترانق پرس
procedure
U
رویه طریقه فرایند
contact print
U
چاپ به طریقه تماس
international practice
U
طریقه معمول به بین المللی
centralized control
U
انجام کنترل به طریقه تمرکزی
facture
U
عمل یا طریقه ساختن هرچیزی
caged storage
U
انبار کردن به طریقه محصور
acoustical surveillance
U
اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
brinell hardness test
U
طریقه اندازه گیری سختی برینل
aerodynamic missile
U
موشکی که به طریقه ایرودینامیکی کار میکند
magnetic anomaly detection gear
U
دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
mechanical sweep
U
مین جمع کردن به طریقه خودکار
centrifugal casting process
U
طریقه ریخته گری گریز از مرکز
sonne photography
U
روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
rod float
U
تعیین سرعت اب در کانال به طریقه جسم شناور
totalitarianize
U
تبدیل بحکومت یکه تاز کردن بصورت حکومت مطلقه واستبدادی اداره کردن
dictatorship
U
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
dictatorships
U
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
stereocomparagraph
U
دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
horizontal clock system
U
طریقه هواسنجی برای به دست اوردن جهت باد
wisest
U
کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
a penny for your thoughts
<idiom>
U
[طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
wiser
U
کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
wise
U
کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
subaqueous ranging
U
طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
honey combing
U
روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
stereophotogrammetry
U
تهیه و رسم نقشه جات ازروی عکس هوایی به طریقه برجسته بینی و استریوسکوپی
ism
U
پسوندی بمعنی >عمل < و>کار< و >طریقه عمل < و>حالت < و >شرط < و >پیروی <
pibal
U
تعیین جهت وزش باد به طریقه بصری دیدبانی بصری
plenum method
U
طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
clock method
U
روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
linear speed
U
روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
polar plot
U
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
compression molding process
U
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com