English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (23 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
suffragist U طرفداران دادن حق رای یا حق انتخاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
pros U طرفداران
chap U انتخاب کردن شکاف دادن
pros and cons U موافق و مخالف طرفداران و منتقدان
suffragist U هواخواه دادن حق رای یا حق انتخاب به نسوان
monetrarist keynesian debate U بحث طرفداران مکتب پولی وکینزی
extracting U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extract U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extracted U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extracts U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
utopian socialism U طرفداران مکتبی که هر یک مدینه فاضلهای برای خود تصورمیکردند در این گروه افرادی چون رابرت اون
selectable U مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
designate U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designating U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designates U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
ineligibility U عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
neo keynesians U اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است
enemy alien U طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
checked U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item U یک انتخاب در فهرست انتخاب
source U در عمل کشیدن و قرار دادن , شی اصلی شی ای است که انتخاب شده است و پس کشیده شده است
realizing the palette U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realising U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realized U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realises U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizes U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realised U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realize U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
monetarists U طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal U انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
francs U حق انتخاب
selection U انتخاب
options U حق انتخاب
options U انتخاب
draft U انتخاب
drafts U انتخاب
drafted U انتخاب
delegacy U انتخاب
selections U انتخاب
option U حق انتخاب
option U انتخاب
excerption U انتخاب
franchises U حق انتخاب
selecting U انتخاب
choices U انتخاب
franchise U حق انتخاب
franc U حق انتخاب
choice U انتخاب
suffrage U حق انتخاب
choicer U انتخاب
choicest U انتخاب
election U انتخاب
eligible U شایسته انتخاب
cooptation U انتخاب درونی
selectively U انتخاب کننده
selectively U قابل انتخاب
selectively U مبنی بر انتخاب
eligible U قابل انتخاب
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
natural selection U انتخاب طبیعی
chip select U انتخاب تراشه
pick out <idiom> U انتخاب کردن
choiceless U محروم از حق انتخاب
chooser U انتخاب کننده
preselection U انتخاب مقدماتی
to have one's pick U انتخاب کردن
choosy U انتخاب کننده
choosey U انتخاب کننده
impluse action U انتخاب شماره
impluse stepping U انتخاب شماره
impluse selection U انتخاب ایمپولز
selective U قابل انتخاب
cs U انتخاب تراشه
single U انتخاب کردن
reelection U تجدید انتخاب
check boxes U چهارگوشهای انتخاب
selective U مبنی بر انتخاب
dials U انتخاب کردن
dialled U انتخاب کردن
dialed U انتخاب کردن
dial U انتخاب کردن
choose U انتخاب کردن
screening, screenings U انتخاب کردن
sifts U انتخاب کردن
opt U انتخاب کردن
opted U انتخاب کردن
opting U انتخاب کردن
screen U انتخاب کردن
opts U انتخاب کردن
to make a choice of U انتخاب کردن
sift U انتخاب کردن
sifted U انتخاب کردن
menu U فهرست انتخاب
menus U فهرست انتخاب
selective U انتخاب کننده
pickup U انتخاب رشد
selector U انتخاب کننده
selectors U انتخاب کننده
picked U انتخاب شده
pitch upon U انتخاب کردن
circuit switching U انتخاب مدار
project selection U انتخاب پروژه
screens U انتخاب کردن
chose U انتخاب کرده
choosing U انتخاب کردن
chooses U انتخاب کردن
screened U انتخاب کردن
self service U با انتخاب ازاد
selected U انتخاب کردن
selects U انتخاب کردن
elective U دارای حق انتخاب
electives U دارای حق انتخاب
faulty selection U انتخاب غلط
breaks U انتخاب شود
break U انتخاب شود
cream of the crop <idiom> U انتخاب عانی
options U شق انتخاب شده
self-service U با انتخاب ازاد
switched line U خط انتخاب شده
election U انتخاب نماینده
the polls U انتخاب گاه
re election U انتخاب مجدد
re election U تجدید انتخاب
re-election U انتخاب مجدد
re-election U تجدید انتخاب
get in U انتخاب شدن
freedom to choose U ازادی در انتخاب
freedom of choice U ازادی انتخاب
hitting U انتخاب یک کلید
outvoter U انتخاب کننده
hits U انتخاب یک کلید
social selection U انتخاب اجتماعی
select U انتخاب کردن
mischoose U بد انتخاب کردن
hit U انتخاب یک کلید
selection of position U انتخاب موضع
elected U انتخاب شده
elector U انتخاب کننده
selectivity U حسن انتخاب
electors U انتخاب کننده
ikons U راهنمای انتخاب
route selection U انتخاب مسیر
direct selection U انتخاب مستقیم
scracity and choice U کمیابی و انتخاب
selection switch U گزینه انتخاب
elects U انتخاب کردن
mischoice U انتخاب غلط
seller's option U انتخاب فروشنده
icon U راهنمای انتخاب
option U شق انتخاب شده
economic choice U انتخاب اقتصادی
icons U راهنمای انتخاب
electing U انتخاب کردن
elect U انتخاب کردن
preelection U وابسته به پیش از انتخاب
preselect U انتخاب کردن مقدماتی
presidential election U انتخاب رئیس جمهور
display menu U فهرست انتخاب نمایشی
preelection promises U وعدههای پیش از انتخاب
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
target designation U سیستن انتخاب هدف
destine U قبلا انتخاب کردن
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
preselect U قبلا انتخاب کردن
target designation U روش انتخاب هدف
ineligible U نا شایسته برای انتخاب
default option U انتخاب قرار دادی
ineligbility U ناشایستگی برای انتخاب
selector channel U کانال انتخاب کننده
selector switch U گزینه انتخاب کننده
compilations U جمع اوری و انتخاب
electress U خانم انتخاب کننده
options U عملی که انتخاب میشود
configure U انتخاب سخت افزار
probabilism U انتخاب وجه احتمالی
electorate U هیئت انتخاب کنندگان
electorates U هیئت انتخاب کنندگان
reelect U تجدید انتخاب کردن
compilation U جمع اوری و انتخاب
consumer choice U انتخاب مصرف کننده
eligibility U شایستگی برای انتخاب
consumer's choice U انتخاب مصرف کننده
option U عملی که انتخاب میشود
user defined U تعریف یا انتخاب کاربر
selections U عمل یا فرآیند انتخاب
pick out U انتخاب کردن دریافتن
keystroke U عمل انتخاب کلید
selection U عمل یا فرآیند انتخاب
constituent U انتخاب کننده موکل
constituents U انتخاب کننده موکل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com