Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
physical design
U
طرح فیزیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
highway
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
highways
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
pedestal
U
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestals
U
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
bus
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bused
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
buses
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busing
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussed
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busses
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussing
U
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
physical
U
فیزیکی
physical
U
فیزیکی مربوط به تاسیسات
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
line
U
اتصال فیزیکی به ارسال داده
lines
U
اتصال فیزیکی به ارسال داده
hands on
U
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands-on
U
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
size
U
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
sizes
U
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
media
U
هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
technocracies
U
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracy
U
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
network
U
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
networks
U
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
channel
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channeled
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channeling
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channelled
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channels
U
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
geopolitics
U
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
virtual
U
فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
communication
U
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
communication
U
اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
communication
U
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
environment
U
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
environments
U
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
medium
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
mediums
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
sensor
U
وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
U
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
local
U
وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals
U
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
locals
U
وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
hardware
U
واحدهای فیزیکی
port
U
سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
address
شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addressed
U
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addresses
U
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
format
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
formats
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
end
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ended
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends
U
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
transmission
U
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
transmissions
U
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
physiotherapy
U
درمان فیزیکی
digital
U
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
aircraft alternation
U
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
austempering
U
تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
biophysical
U
زیستی- فیزیکی
built into
U
که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
connector
U
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
deformation
U
تغییر شکل فیزیکی درساختمان
electro magnetism
U
علم روابط فیزیکی میان
environmental security
U
تامین محیطی و فیزیکی منطقه
environmental test
U
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
gather writer
U
تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
geophysical survey
U
مطالعه خواص فیزیکی زمین
gestalt
U
تشکیل و ترکیب چندعامل یاپدیده فیزیکی وحیاتی وروانشناسی برای انجام کارواحدو دست داده جزئی از کل شوند
head crash
U
برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
interior label
U
بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
isotropic
U
دارای خواص فیزیکی مشابه
landline
U
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
localtalk
U
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
marginal physical product
U
محصول فیزیکی نهائی
marginal physical product of capital
U
محصول فیزیکی نهائی سرمایه
marginal physical product of labor
U
محصول فیزیکی نهائی کار
mirror writing shadow reading
U
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
networking
U
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
paged address
مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
paged address
U
که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
paged address
U
آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
physical analysis
U
تجزیه فیزیکی
physical analysis
U
جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
physical capital
U
سرمایه فیزیکی
physical change
U
تغییرات فیزیکی
physical constant
U
ثابتهای فیزیکی
physical constraints
U
محدودیتهای فیزیکی
physical drive
U
دیسک گردان فیزیکی
physical format
U
قالب بندی فیزیکی
physical quantity
U
کمیت فیزیکی
physical record
U
رکورد فیزیکی
Other Matches
physico mathematical
U
فیزیکی و ریاضی
physicalism
U
فیزیکی نگری
physical unit
U
واحد فیزیکی
physical state
U
حالت فیزیکی
physical security
U
امنیت فیزیکی
psychopaysical
U
روانی- فیزیکی
lay (light) into
<idiom>
U
حمله فیزیکی کردن
physical constant
U
ثابت فیزیکی
[فیزیک]
physio chemical
U
وابسته به شیمی فیزیکی
physicochemical
U
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
security specialist
U
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
sonde
U
اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
real memory
U
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
place utility
U
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
repeater
U
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com