Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
To implement a project.
U
طرحی را پیاده کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disembarkation
U
به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
detrain
U
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
overhauling
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
schematic
U
طرحی
ich nographic
U
طرحی
to suggest a plan
U
طرحی راپیشنهادکردن
pursuance of a plan
U
اجرای نقشه یا طرحی
non-starters
U
طرحی که انجام نمیشود
crutch
U
طرحی در فرش چینی
configural scoring
U
نمره گذاری طرحی
project method
U
روش اموزش طرحی
non-starter
U
طرحی که انجام نمیشود
proposal
U
پیشنهاد
[برنامه ای یا طرحی]
grenadier
U
سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
discharge
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
to mark out one's course
U
طرحی برای رویه خود ریختن
ichnographic
U
وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی
projective
U
طرحی ایجاد شده بوسیله انعکاس یاتصویر
K-plan
U
[طرحی به شکل اچ انگلیسی در خانه های سبک الیزابت]
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
transit area
U
منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
roll up
U
پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
overhauls
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauls
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhaul
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhaul
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauling
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauling
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauled
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
disassembly order
U
دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
overhauled
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
set down
U
پیاده کردن
dismount
U
پیاده کردن
dismantlement
U
پیاده کردن
dismounting
U
پیاده کردن
dismounts
U
پیاده کردن
demodulation
U
پیاده کردن
dismantle
U
پیاده کردن
unset
U
پیاده کردن
disassemble
U
پیاده کردن
take down
U
پیاده کردن
dismantling
U
پیاده کردن
dismantles
U
پیاده کردن
dismantled
U
پیاده کردن
disembark
U
پیاده کردن
disembarks
U
پیاده کردن
disembarking
U
پیاده کردن
disembarked
U
پیاده کردن
staking
U
پیاده کردن مسیر
dismantling
U
پیاده کردن موتور
pedestrianize
U
پیاده روی کردن
setting out
U
پیاده کردن مسیر
setting out
U
پیاده کردن نقشه
dismantles
U
پیاده کردن موتور
pedestrianises
U
پیاده روی کردن
dismantled
U
پیاده کردن موتور
pedestrianising
U
پیاده روی کردن
dosmount command
U
فرمان پیاده کردن
dismantle
U
پیاده کردن موتور
pedestrianised
U
پیاده روی کردن
pedestrianized
U
پیاده روی کردن
pad
U
پیاده سفر کردن
dismount
U
پیاده کردن یا شدن
pedestrianizes
U
پیاده روی کردن
pedestrianizing
U
پیاده روی کردن
disassembly
U
پیاده کردن موتور
dismounting
U
پیاده کردن یا شدن
pads
U
پیاده سفر کردن
dismounts
U
پیاده کردن یا شدن
dismantles
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
walk
U
گردش کردن پیاده رفتن
walks
U
گردش کردن پیاده رفتن
dismount
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismantle
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismounts
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
salvaging
U
پیاده کردن کامل قطعات
removable
U
قابل سوار و پیاده کردن
salvages
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismantled
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvaged
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismounting
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
salvage
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismantling
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
walked
U
گردش کردن پیاده رفتن
disassembly order
U
روش پیاده کردن وسیله
Elibilinde
U
[طرحی ترکی در گلیم بافی که نمادی از یک انسان و حالت دست به کمر وی را نشان می دهد.]
disassemble
U
پیاده کردن موتور اتومبیل جداکردن
removal
U
از بین بردن برداشتن پیاده کردن
terminals
U
محل پیاده وسوار کردن بارها
terminal
U
محل پیاده وسوار کردن بارها
debarkation
U
تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
linking
U
طرحی که به شما امکان درج داده از یک برنامه کاربردی به دیگری می دهید با کمک تابع OCE
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
tramps
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramped
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramp
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
administrative landing
U
پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
ramps
U
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
overhaul
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
air landing
U
پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
overhauling
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
ramp
U
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
peg out
U
کوبیدن میخ چوبی در زمین پیاده کردن
take to pieces
U
پیاده کردن اجزاء ماشین یاکارخانه و مانند اینها
scattered design
U
طرح افشان
[طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
cannibalising
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalized
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalised
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
doctrine
U
اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
doctrines
U
اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
transfer loader
U
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
beach gear
U
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
ship to shore
U
حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
unhorse
U
از اسب افتادن یا پیاده شدن اسب را از گاری یا درشگه باز کردن
tractor group
U
گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
simple design
U
طرف کف ساده
[هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
cisc
U
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
pignorate
U
پیاده
paths
U
پیاده رو
infantry
U
پیاده
walkways
U
پیاده رو
path
U
پیاده رو
walkway
U
پیاده رو
pedestrian bridge
U
پل پیاده رو
peripatetic
U
پیاده رو
foot bridge
U
پل پیاده رو
impledge
U
پیاده
afoot
U
پیاده
foot bank
U
پیاده رو
side walk
U
پیاده رو
pavement
U
پیاده رو
sidewalk
U
پیاده رو
pavements
U
پیاده رو
sidewalks
U
پیاده رو
infantry man
U
پیاده
on of
U
پیاده
footer
U
پیاده رو
walked
U
پیاده رو
foot slogger
U
پیاده
dismounted
U
پیاده
walk
U
پیاده رو
foot infantry
U
پیاده
pedestrians
U
پیاده
walks
U
پیاده رو
ganway
U
پل پیاده رو
footpath
U
پیاده رو
pedestrian
U
پیاده
footpaths
U
پیاده رو
footway
U
پیاده رو
to walk . To go on foot.
U
پیاده رفتن
foot passenger
U
مسافر پیاده
foot infantry
U
پیاده نظام
footpad
U
راهزن پیاده
to get off
U
پیاده شدن از
disembarked
U
پیاده شدن
foot passenger
U
پیاده پا رهسپار
grabby
U
سرباز پیاده
foot slugger
U
سرباز پیاده
walkabouts
U
گردش پیاده
footsoldier
U
سرباز پیاده
knight of the road
U
راهزن پیاده
pedestrianism
U
پیاده روی
hump
U
پیاده روی
humping
U
پیاده روی
wayfaring
U
پیاده روی
armored infantry
U
پیاده زرهی
disembarks
U
پیاده شدن
walkabout
U
مسافرت پیاده
walkabout
U
گردش پیاده
walkabouts
U
مسافرت پیاده
banquette
U
نیمکت پیاده رو
disembarking
U
پیاده شدن
disembark
U
پیاده شدن
implementation
U
پیاده سازی
zebra crossing
U
خط عابر پیاده
humps
U
پیاده روی
zebra crossings
U
خط عابر پیاده
rifle man
U
سرباز پیاده
to ride shanks's mare
U
پیاده رفتن
armored infantry
U
پیاده مکانیزه
ganger
U
مسافر پیاده
demodulator
U
پیاده کننده
pedestrian crossings
U
گذرگاه پیاده
pedestrian crossing
U
گذرگاه پیاده
hiking
U
پیاده روی
infantry
U
سرباز پیاده
infantry
U
پیاده نظام
torero
U
گاوباز پیاده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com