English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
design automation U طراحی به طور خودکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
robotics U علم دستگاههای خودکار قسمتی از هوش مصنوعی درارتباط با روبوت علم طراحی و استفاده از روبوت
Other Matches
automating U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
frostwork U نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
nubus U NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh
computer aided design U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cad U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cads U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
synchroreceiver U دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
automatic error correction U تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
submachinegun U مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatic check U کنترل خودکار بررسی خودکار
autoloader U اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatics U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic pilot U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
aided tracking U سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
designs U طراحی
designing U طراحی
design U طراحی
planning U طراحی
architectonics U طراحی
graphic fitting U خط کش طراحی
drafting machine U خط کش طراحی
Internet U ل طراحی
ichnography U طراحی
roughing U طراحی
IAB U ل طراحی
draughtsmanship U طراحی
design and construction U طراحی و ساخت
computer design U طراحی کامپیوتری
designing U حیله گر طراحی
sketches U طراحی کلیات
logical design U طراحی نطقی
modular design U طراحی پیمانهای
designs U طراحی محصولات
designs U طراحی کردن
environmental design U طراحی محیطی
design U طراحی محصولات
design U طراحی کردن
sketch U طراحی کلیات
sketched U طراحی کلیات
system design U طراحی سیستم
logic design U طراحی منطقی
design automation U خودکاری در طراحی
design costs U هزینههای طراحی
design cycle U چرخه طراحی
design language U زبان طراحی
drawing office U دفتر طراحی
design objective U هدف طراحی
forms design U طراحی فرم ها
logical design U طراحی منطقی
design aids U وسائل طراحی
gyro pilot U سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
automatic toss U روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
automatic coding U برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
planography U نقشه نگاری طراحی
landscape garden U طراحی فضای سبز
ergonomics U علم طراحی ماشین
foreground U بخش نوشتاری یک طراحی
topology U طراحی ماشینهای شبکه
structured design U طراحی ساختار یافته
graphic arts U هنر طراحی ودکوراسیون
batiks U طراحی روی پارچه
centralized design U طراحی تمرکز یافته
graphic arts U هنر خط نویسی و طراحی
crack stopper U خصوصیتی در طراحی یک ساختمان
block design test U ازمون طراحی با مکعبها
redesign U طراحی مجدد کردن
silk U نخ ابریشم مخصوص طراحی
batik U طراحی روی پارچه
ich nographic U وابسته به طراحی و زمینه سازی
kohs'block design test U ازمون طراحی با مکعبهای کوهس
drawing U هنر طراحی تابلو نقاشی
designs U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
arras U نقاشی طراحی قلاب دوزی
engineering drawing U طراحی و نقشه کشی مهندسی
pattern laying U مین گذاری طراحی شده
carboard architecture U [مدل طراحی با سطحی صاف]
Brownian U [طراحی مناظر به سبک برنز]
drawings U هنر طراحی تابلو نقاشی
design U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
chips U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
knowledge U طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره
chip U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
damascene-work U [طراحی حجاری شده بر روی فلز]
prime U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
primes U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
bit parallel U طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
ichnographic U وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی
haute couturer U موسسه طراحی لباس ومد بانوان
cmos U طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت
primed U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
modularization U برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
Dingbat U نشانه . تصویر و طراحی به جای حروف است
c U استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت
tusche U جوهر چاپ مخصوص طراحی و گراور سازی
Community architecture U [جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
cim U استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
adhocism U [طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان]
BSI U سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
blueprint U کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
blueprints U کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
programmer U شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
programmers U شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
generation U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
Glasgow School U [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
algorithmic language U یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است
networking U شرکت یا شخصی که در تنظیم و طراحی شبکه متخصص است
generations U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
cadd U Drafting and AidedDesign Computer طراحی ونقشه کشی به کمک کامپیوتر
metal oxide semiconductor U طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n
jobs U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
design points U ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
drawing program U نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
logical U خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
job U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
British Standards Institute U سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
onion skin architecture U طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
femme-fleur U [طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
architecture U طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
Industrial Park U [طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]
PowerBook U گونه Laptop کامپیوتر Macintosh طراحی شده توسط Applecarp
scalar U پردازنده طراحی شده برای پردازش سریع روی مقادیراسکالر
robotics U زمینهای در هوش مصنوعی که مورد طراحی تولید و کاربردادم ماشینی است
beef up U افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
middleware U نرم افزار سیستم که برای کاربر خاص طراحی شده باشد
strudl U زبان برنامه نویسی که برای طراحی وتجزیه و تحلیل ساختارهابکار می رود
biomorph U [فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
automatic U خودکار
automaticity U خودکار
unmanned U خودکار
auyomated U خودکار
automatics U خودکار
autonomic U خودکار
automotive U خودکار
automatous U خودکار
self acting U خودکار
ballpoint pens U خودکار ها
pen U خودکار
self-starters U خودکار
preset U خودکار
self-starter U خودکار
ballpoints U خودکار ها
automatic pipet U پی پت خودکار
unattended U خودکار
ballpens U خودکار ها
ball pens U خودکار ها
mechnical U خودکار
published U طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر
publish U طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر
ttl U استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
publishes U طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر
stock control program U نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است
opens U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
opened U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
open U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
fail safe system U سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم
human engineering U مطالعهای مربوط به طراحی محصولاتی که برای استفاده انسانها اسانتر و راحتتر میباشد
integrated U نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است
fourth generation computers U زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
automatic drop U اتصال خودکار
automatic interrupt U قطع خودکار
automatic focusing U تمرکز خودکار
automatic buret U بورت خودکار
automatism U بطور خودکار
mechanical sawmill U اره خودکار
automatic flasher U چشمکزن خودکار
automatic fire U تیراندازی خودکار
self loading U پرشونده خودکار
automatic controller U مراقب خودکار
automatic cutout U قطع خودکار
automatic fire U اتش خودکار
player piano U پیانو خودکار
door switch U کلید خودکار در
automatic door switch U کلید خودکار در
automatic computer U کامپیوتر خودکار
automatic circuit breaker U مدارشکن خودکار
auto starter U استارت خودکار
autofeather U فدر خودکار
fully automatic U کاملا" خودکار
autogenous welding U جوشکاری خودکار
full automatic U تماما" خودکار
automated office U دفتر خودکار
automatic aiming U تعقیب خودکار
automatic tracking U تعقیب خودکار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com