English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ground floor U طبقه همکف زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ground floor U طبقه همکف ساختمان
ground floor U اشکوب همکف زمین
entresol U طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
bedrock U سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
phytography U طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
level crossings U گذرگاه همکف
level crossing U گذرگاه همکف
flush kerb U جدول همکف
flush shoulder U شانه همکف
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate U آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
flush kerb U لبه همکف لبه پوشیده
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. U ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
stratify U طبقه طبقه کردن
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
bed U طبقه ته
pigeonhole U طبقه
story=storey U طبقه
of all sorts U از هر طبقه
bed U طبقه
beds U طبقه ته
layers U طبقه
layer U طبقه
ranges U طبقه
courses U طبقه
coursed U طبقه
course U طبقه
beds U طبقه
general U طبقه
generals U طبقه
first class U طبقه یک
two storeyed U دو طبقه
straticulate U طبقه طبقه
storey=story U طبقه
stepless U بی طبقه
range U طبقه
ranged U طبقه
single stage U یک طبقه
castes U طبقه
caste U طبقه
laminate U طبقه طبقه
folium U طبقه
classing U طبقه
classes U طبقه
floored U طبقه
floor U طبقه
grade U طبقه
grades U طبقه
ranks U طبقه
grain U طبقه
phased U طبقه
rank U طبقه
ranked U طبقه
stage U طبقه
stages U طبقه
stratum U طبقه
phase U طبقه
class U طبقه
phases U طبقه
category U طبقه
classed U طبقه
floors U طبقه
story U طبقه
storeys U طبقه
lain U طبقه
genre U طبقه
genres U طبقه
storey U طبقه
strips U طبقه
ilk U طبقه
stories U طبقه
aves U طبقه مرغان
proletariat U طبقه رنجبر
proletariat U طبقه کارگر
layer of rock U طبقه سنگی
leisure class U طبقه مرفه
lower floor U طبقه تحتانی
proletariat U طبقه زحمتکش
laboring class U طبقه کارگر
kennelly heaviside layer U طبقه هویساید
working class U طبقه کارگر
bourgeois class U طبقه بورژوا
basement storey U طبقه زیرزمین
bracket U طبقه بندی
initial stage U طبقه نخستین
input stage U طبقه ورودی
input stage U طبقه اولیه
class interval U دامنه طبقه
intellectual class U طبقه روشنگر
ionosphere U طبقه یونسفر
nobility U طبقه نجبا
classification U طبقه بندی
peasntry U طبقه روستایان
divisions U طبقه بندی
lower classes U طبقه پایین
lower class U طبقه پایین
taxonomies U طبقه بندی
taxonomy U طبقه بندی
basements U طبقه زیر
basement U طبقه زیر
classifications U طبقه بندی
non producing class U طبقه نامولد
low grade U کم طبقه بندی
low power stage U طبقه کم قدرت
main stage U طبقه اصلی
genus U طبقه قسم
sorting U طبقه بندی
modulator stage U طبقه مدولاسیون
peerage U طبقه لردها
peerages U طبقه لردها
division U طبقه بندی
multi stage U چند طبقه
downstairs U طبقه پایین
upper classes U طبقه بالا
heaviside layer U طبقه هویساید
enlisted personnel U طبقه افراد
assortments U طبقه بندی
exploited class U طبقه بهره ده
exploiting class U طبقه بهره کش
assortment U طبقه بندی
feminity U طبقه زنان
feudal class U طبقه زمیندار
grading U طبقه بندی
estates U دسته طبقه
estate U دسته طبقه
feudal class U طبقه فئودال
e layer U طبقه هویساید
second flour U طبقه دوم
upper classes U طبقه مرفه
middle class U طبقه متوسط
upper class U طبقه بالا
upper class U طبقه مرفه
classless society U جامعه بی طبقه
bourgeoisie U طبقه سوداگر
bourgeois class U طبقه سوداگر
converter stage U طبقه مبدل
abovestairs U طبقه بالا
declass U جداکردن از طبقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com