English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
b. horizon U طبقه ب که به لایه تمرکزمواد در پروفیل خاک معروف است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
layered U دارای لایه یا طبقه
services U توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course U لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure U حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
media U زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die U قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course U لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
profiled U پروفیل
profile U پروفیل
profiles U پروفیل
profiling U پروفیل
z section U پروفیل "زد"
t section U پروفیل " T "
regular section U پروفیل نرمال
longitudinal profile U پروفیل طولی
soil profile U پروفیل خاک
standard section U پروفیل استاندارد
form cutter U دستگاه فرز پروفیل
contour grinder U دستگاه سنگ پروفیل
contour milling machine U دستگاه فرز پروفیل
contour grind U سنگ سمباده پروفیل
extruded section U پروفیل اشترانق پرس
form mill U فرز کردن پروفیل
forming attachment U تجهیزات تراش پروفیل
steel casting foundry U ریخته گری پروفیل فولاد
steel casting U پروفیل فولادی ریخته گری
entresol U طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
intermediate U آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
delamination U لایه لایه شدگی
delaminate U لایه لایه شدن
delamination U لایه لایه شدن
delamination U لایه لایه کردن
interlayer U لایه بین دو لایه
lamination U لایه لایه سازی
argillite U خاک رس لایه لایه
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. U ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
popular U معروف
demotic U معروف
well known U معروف
well-known U معروف
known U معروف
tyupical U معروف
grand U معروف
of renown U معروف
grander U معروف
grandest U معروف
reputable U معروف
allegedly U بقول معروف
magnific U معروف برجسته
as they say U به قول معروف
famous U معروف نامی
rents U معروف نامور
alleged U بقول معروف
known U مشهور معروف
renowned U معروف نامور
brand leader U مارک معروف
rented U معروف نامور
starry U درخشان معروف
renting U معروف نامور
well known U معروف مشهور
to create an image for oneself as somebody U معروف و مشهور شدن
historic U معروف مبنی بر تاریخ
cif U فرمت میانی معروف
come back <idiom> U دوباره معروف شدن
unheard U غیر معروف غریب
delivery groups U گروه معروف پیام
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
put on the map <idiom> U باعث معروف شدن مکانی
duration curve U معروف به منحنی دبی کلاسه
cp/m U سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها
stratify U طبقه طبقه کردن
buzzword U کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
RTFM U خلاصه معروف درپیام به معنای " خواندن دستور کار"
voodoo U نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101
scylla U صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
PPQN U قالب زمانی معروف که در استاندارد MIDI استفاده میشود
vigilantes U نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
vigilante U نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
part U قالب زمان معروف برای ترتیب استاندارد MIDI
ega U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور صفحه نمایش رنگی با resolutin بالا
lotus U شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
lotuses U شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
dbase U نرم افزار پایگاه داده معروف که حاوی زبان برنامه نویس توکار است
wordstar U برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Micropro International برای کامپیوترهای CPLM و IBMPC
VT terminal emulation U استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
pitting corrosion U سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
ttl U خانواده معروف دروازههای منط قی و طرح موارد ترانزیستوری سریع که ترانزیستور دو قط بی آن مستقیماگ وصل شده اند.
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
universal roll U برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
Eudora U برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
Novell U شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
grandfather file U سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
back frow U اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
popularised U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularizes U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularize U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularizing U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularized U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularising U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularises U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
stuffless U بی لایه
layers U لایه
tiers U لایه
tier U لایه
layer line U خط لایه
lamellar U لایه لایه
lamellose U لایه لایه
three-ply U سه لایه
three ply U سه لایه
strata U لایه ها
substrate U لایه
leaf U لایه
yards U لایه
layer U لایه
ribbands U لایه
ribands U لایه
riband U لایه
yard U لایه
beds U لایه
shell U لایه
shells U لایه
coursed U لایه
stratum U لایه
course U لایه
coat U لایه
coated U لایه
coatings U لایه
ribband U لایه
coats U لایه
shelling U لایه
courses U لایه
bed U لایه
provine U لایه
padding U لایه
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
wordperfect U برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود
subsell U زیر لایه
sublevel U زیر لایه
carbon deposite U لایه کربن
surface course U لایه رویی
wearing course U لایه رویی
subfloor U لایه زیر کف
superstratum U ابر لایه
damp proof course= U لایه نمگیر
damp proof course= U لایه نمبند
confining layer U لایه فشارزا
concrete layer U لایه بتنی
boundary layer U لایه مرزی
substrate U زیر لایه
plied U لایه کاغذ
plies U لایه کاغذ
substratum U زیر لایه
priming U لایه اول
the inner layer U لایه درونی
undercoat U زیر لایه
acid lining U لایه اسیدی
waterproofing course U لایه اب بندی
zonate U لایه دار
plasterboard U لایه گچی
coat of plastering U لایه اندود
strands U لایه رودخانه
strand U لایه رودخانه
laminated U لاله لایه
traprock U لایه بازالتی
top layer U لایه فوقانی
barrier layer U لایه سدی
thin film U لایه نازک
bottom layer U لایه مشترک
blockstone course U لایه سنگچین
blocking layer U لایه سدی
bedding U لایه بندی
ply U لایه کاغذ
bioderm U لایه زنده
plying U لایه کاغذ
binder course U لایه استر
base course U لایه شالوده
basaltic stratum U لایه بازالتی
bedding U لایه زیرین
layer of rock U لایه سنگی
selected material U لایه فرم
sedimentation U لایه گذاری
sand layer U لایه ماسه
outer shell U لایه والانس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com