English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
alcove U طاقچه بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
croseette U طاقچه
shelf U طاقچه
wracks U طاقچه
wracked U طاقچه
racks U طاقچه
racked U طاقچه
rack U طاقچه
prayer-niche U طاقچه
bay U طاقچه
recesses U طاقچه
recess U طاقچه
niches U طاقچه
ledge U طاقچه
niche U طاقچه
ledges U طاقچه
wall bracket U طاقچه
end clamp U طاقچه
wracks U طاقچه مقر
racks U طاقچه مقر
ledgy U دارای طاقچه
windowsill U طاقچه پنجره
mantel board U طاقچه چوبی
wracked U طاقچه مقر
rack U طاقچه مقر
racked U طاقچه مقر
card rack U طاقچه کارت
bracket U طاقچه دیوارکوب
mantelpieces U طاقچه بالا بخاری
dragon-bracket U طاقچه دیوار کوب
mantlepieces U طاقچه بالا بخاری
gradine U طاقچه پشت محراب
gradin U طاقچه پشت محراب
mantel U طاقچه بالا بخاری
mantelpiece U طاقچه بالا بخاری
retable U طاقچه پشت محراب
bracket U طاقچه سگدست پرانتز
bracket U طاقچه دیوار کوب
recesses U طاقچه دار کردن
recess U طاقچه دار کردن
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
niches U طاقچه توی دیوار گذاشتن
niche U طاقچه توی دیوار گذاشتن
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
recesses U موقتا تعطیل کردن طاقچه ساختن
recess U موقتا تعطیل کردن طاقچه ساختن
hungry U [تورفتگی طاقچه مانند در دیوار عمیق]
Gibbs surround U [معماری نواری اطراف چارچوب در، طاقچه و پنجره]
overmantel U ارایش طاقچه دار در روی نمای بخاری
cul-de-four U [نیمه گنبدی که بالای محراب یا طاقچه استفاده می شود.]
ampullae niche U [طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
what not U قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
altar of repose U [طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
dou U [در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
predella U پله محراب طاقچه پشت محراب
biggest U بزرگ
smaller U بزرگ نه
macro U بزرگ
voluminous U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
long ton U تن بزرگ
gates U در بزرگ
majuscular U بزرگ
smallest U بزرگ نه
gate U در بزرگ
megapod U بزرگ پا
extras U بزرگ
nonus U بزرگ
extra- U بزرگ
extra U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
bigger U بزرگ
bulkiest U بزرگ
bulky U بزرگ
dignified U بزرگ
adult U بزرگ
adults U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
full bottomed U بزرگ
mightier U بزرگ
mightiest U بزرگ
mighty U بزرگ
egregious U بزرگ
decuman U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
considerably large U بس بزرگ
bulkier U بزرگ
hugeous U بزرگ
big U بزرگ
massive U بزرگ
massively U بزرگ
great U بزرگ
headman U بزرگ
headmen U بزرگ
of a large size U بزرگ
large sized a U بزرگ
large sized U بزرگ
king size U بزرگ
great- U بزرگ
greatest U بزرگ
majestic U بزرگ
immane U بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
major U بزرگ
gravest U بزرگ
vasty U بزرگ
large U بزرگ
larger U بزرگ
largest U بزرگ
enormous U بزرگ
extensive U بزرگ
swingeing U بزرگ
spanking U بزرگ
graves U بزرگ
grave U بزرگ
majored U بزرگ
majoring U بزرگ
highs U بزرگ
highest U بزرگ
eminent U بزرگ
spankings U بزرگ
walloping U بزرگ
wallopings U بزرگ
high U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
grossed U بزرگ
grosser U بزرگ
grosses U بزرگ
grossest U بزرگ
grossing U بزرگ
majuscule U بزرگ
vast U بزرگ
propylon U در بزرگ
small U بزرگ نه
paternal grandmother U نه نه بزرگ
doyennes U زن بزرگ
stour U بزرگ
jumbo U بزرگ
swith U بزرگ
gross U بزرگ
jumbos U بزرگ
distend U بزرگ کردن
aggrandize U بزرگ کردن
distending U بزرگ کردن
billowing U موج بزرگ اب
distends U بزرگ کردن
billow U موج بزرگ اب
billowed U موج بزرگ اب
aggrandise U بزرگ شدن
mausoleum U ارامگاه بزرگ
arch enemy U دشمن بزرگ
arch fiend U دیو بزرگ
archduchess U دوشس بزرگ
mausoleums U ارامگاه بزرگ
aggrandise U بزرگ کردن
archfiend U دیو بزرگ
archbshop U اسقف بزرگ
antrum U غار بزرگ
archduke U دوک بزرگ
maximized U بزرگ کردن
big league U لیگ بزرگ
bonefire U اتش بزرگ
maximize U بزرگ کردن
maximising U بزرگ کردن
bronchocele U بزرگ شدگی
caldron U کتری بزرگ
maximises U بزرگ کردن
maximised U بزرگ کردن
capital letter U حرف بزرگ
dilating U بزرگ کردن
maximizes U بزرگ کردن
maximizing U بزرگ کردن
archenemy U دشمن بزرگ
archpriest U کشیش بزرگ
argosy U کشتی بزرگ
swells U بزرگ شدن
avous U پدر بزرگ
grand father U پدر بزرگ
swell U بزرگ شدن
swelled U بزرگ شدن
bass drum U طبل بزرگ
bass fiddle U ویلن سل بزرگ
big bang U انفجار بزرگ
case knife U چاقوی بزرگ
magnum opus U کار بزرگ
emporia U بازار بزرگ
bonfires U اتش بزرگ
emporium U بازار بزرگ
bonfire U اتش بزرگ
grandest U بزرگ مهم
grander U بزرگ مهم
grand U بزرگ مهم
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com