English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (41 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
avianize U ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
virologist U متخصص ویروس شناس ویژه گرعلم ویروس شناسی ویروس شناس
Nomatic rugs U قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
brood U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brooded U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
broods U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
pall U ضعیف شدن ضعیف کردن
palling U ضعیف شدن ضعیف کردن
palls U ضعیف شدن ضعیف کردن
palled U ضعیف شدن ضعیف کردن
frequenting U مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
frequents U مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
frequent U مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
frequented U مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
softy U پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softie U پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softies U پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
repeat U مکرر کردن تکرار شدن
repeats U مکرر کردن تکرار شدن
striking off the roll U اسم یک solicitor را به تقاضای خودش یا بعلت ارتکاب خطا از لیست وکلاحذف کردن
incubates U جوجه کشی کردن
incubated U جوجه کشی کردن
incubating U جوجه کشی کردن
incubate U جوجه کشی کردن
to frequent a place U بجایی بطور مکرر رفت و آمد کردن
to d. a chinken U شکم جوجه راپیش از پختن پاک کردن
resorted U رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
resort U رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
resorts U رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
viricidal U ویروس کش
viruses U ویروس
virus U ویروس
street virus U ویروس معمولی
viricide U داورهای ویروس کش
antivirus program U برنامه ضد ویروس
virology U ویروس شناسی
viral U وابسته به ویروس
unnerving U ضعیف کردن
enfeeble U ضعیف کردن
attenuating U ضعیف کردن
lowered U ضعیف کردن
unnerves U ضعیف کردن
attenuate U ضعیف کردن
lowers U ضعیف کردن
frayed U ضعیف کردن
fray U ضعیف کردن
attenuated U ضعیف کردن
unnerved U ضعیف کردن
attenuates U ضعیف کردن
unnerve U ضعیف کردن
frays U ضعیف کردن
lowering U ضعیف کردن
saps U ضعیف کردن
sapped U ضعیف کردن
sap U ضعیف کردن
debilitate U ضعیف کردن
lower U ضعیف کردن
fainted U ضعف کردن ضعیف
faints U ضعف کردن ضعیف
fainter U ضعف کردن ضعیف
pass out <idiom> U ضعیف وغش کردن
faintest U ضعف کردن ضعیف
enervate U جسما ضعیف کردن
faint U ضعف کردن ضعیف
aborticide U دوای جنین کش دوای سقط جنین
low head plant U نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
weakened U ضعیف کردن سست شدن
weakening U ضعیف کردن سست شدن
to lay low U خیلی ضعیف کردن [بیماری]
weakens U ضعیف کردن سست شدن
weaken U ضعیف کردن سست شدن
viruses U نرم افزاری که ویروس را از فایل حذف میکند
virus U نرم افزاری که ویروس را از فایل حذف میکند
shore up <idiom> U اضافه کردن چیزی که ضعیف است
on account of U بعلت
by reason of U بعلت
owing to U بعلت
due to U بعلت
whenas U بعلت اینکه
on U بعلت بطرف
posteriori U با پی بردن ازمعلول بعلت
guardian by nurture U قیم بعلت پرورش
weak constitution U بنیه ضعیف ضعف بنیه مزاج ضعیف
conk out <idiom> U بعلت خستگی به خواب رفتن
time honored U مورد احترام بعلت قدمت
finality U اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
seizes U گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seized U گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seize U گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
vaccine U امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
vaccines U امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
eternity U مکرر
bis U مکرر
repetitious U مکرر
eternal U مکرر
repetitive U مکرر
eternities U مکرر
continual U مکرر
manyfold U مکرر
repeated U مکرر
aphonia U فقدان صدا یا خفگی ان بعلت فلج تارهای صوتی
hydrogen embrittleness U فقدان چقرمگی بعلت وجودهیدروژن در داخل جسم میباشد
power play U وضع یک تیم نسبت به حریف بعلت عده بیشتر
cenogenesis U تغییراتی که بعلت عادت به محیط وهمزیستی درجنس یانژاد
take over U بدست اوردن توپ از چنگ حریف بعلت خطا
blows U ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی
blow U ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی
aposteriori U از معلول بعلت رسیده از مخلوق بخالق پی برده استنتاجی
virus U امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای
virus U نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
viruses U نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
viruses U امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای
multiple ionization U یونش مکرر
tautologize U مکرر گویی
resorts U ملاقات مکرر
resorted U ملاقات مکرر
catalexia U مکرر خوانی
repeating decimal U اعشاری مکرر
repeating field U فیلد مکرر
frequent visiting U دیدنی مکرر
resort U ملاقات مکرر
repeating fraction U کسر مکرر
all the time <idiom> U به طور مکرر
recurrenge U وقوع مکرر
unfrequented U غیر مکرر
times without number U بطور مکرر
crepitation U انفجار مکرر
rebroadcast U برنامه مکرر
rebuy U خرید مکرر
compulsiveness U مکرر کاری
old hat U آشنا و مکرر
frozen assets U دارائی که بعلت ادعای فرد یا افرادی قابل فروش نمیباشد
man down U بازی با یک نفر کمتر از عده معمولی بعلت اخراج یک بازیگر
nominative subject U اسم یا ضمیری که بعلت میندبودن حالت فاعلی داشته باشد
attaint U محکومیت قاضی یا عضوهیئت منصفه بعلت دادن رای غلط
nominative appositive U اسمی که بعلت بدل شدن حالت فاعلیت پیدا کند
season cracking U ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
haunts U خطور مراجعه مکرر
theatergoer U شخصی که مکرر به تئاترمیرود
haunt U خطور مراجعه مکرر
repeating label U برچسب یا مطلب مکرر
recurring decimal U اعشاری مکرر [ریاضی]
bronchial asthma U تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
low voltage distribution system U شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
ages U شکستن جسم با فشارهای مکرر
age U شکستن جسم با فشارهای مکرر
commuters U رفت و آمد کنندهی مکرر
commuter U رفت و آمد کنندهی مکرر
cygnet U جوجه قو
broods U جوجه
cygnets U جوجه قو
bird U جوجه
birds U جوجه
chick U جوجه
squealer U جوجه
brood U جوجه
brooded U جوجه
squab U جوجه
anti- U برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
viruses U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
virus U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
bumper U توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumpers U توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
embryos U جنین
fetus U جنین
germs U جنین
germ U جنین
fetuses U جنین
embryo U جنین
foetuses U جنین
foetus U جنین
chrysalis U جنین
afterbirth U جنین
chrysalises U جنین
eaglet U جوجه عقاب
ducklings U جوجه اردک
chickens U جوجه مرغ
hedgehog جوجه تیغی
nestlings U جوجه اشیانه
nestling U جوجه اشیانه
dovelet U جوجه کبوتر
gosling U جوجه غاز
hatcher U جوجه گیر
falconet U جوجه باز
chicken U جوجه مرغ
peachick U جوجه طاووس
hatched U جوجه گیر ی
duckling U جوجه مرغابی
hatches U جوجه گیر ی
cockerels U جوجه خروس
chicken feed U غذای جوجه
goslings U جوجه غاز
flapper U جوجه اردک
owlet U جوجه جغد
turkey poult U جوجه بوقلمون
hatch U جوجه گیر ی
incubation U جوجه کشی
budding poet U جوجه شاعر
rooster U جوجه خروس
roosters U جوجه خروس
hedgehogs U جوجه تیغی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com