Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
amnesia
U
ضعف حافظه بعلت ضعف یا بیماری مغزی فراموشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lapsus memoriac
U
حافظه فراموشی
encephalopathy
U
بیماری مغزی
wernicke's encephalopathy
U
بیماری مغزی ورنیکه
paging
U
فرمولی که مدیریت حافظه حافظه به صفحات اختصاص میدهد. و نیز انتقال بین حافظه پشتیبان و حافظه اصلی به روش کار را بر عهده دارد
EDO memory
U
فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
physical
U
آدرس حافظه که مط ابق با محل حافظه سخت افزاری در رسانه حافظه است
virtual
U
حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
sequela
U
بیماری ناشی از بیماری دیگر
SDRAM
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی سکردن شده است و زمان بین عملیات حافظه را حذف میکند
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
expanded memory system
U
دریک IBM PC استانداردی که حافظه اضافی که بیشتر از حد کیلو بایت است از حافظه معمولی را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامههای مخصوص نوشته شده قابل اجراست و نیز مراجعه شود به LIM
forgetting
U
فراموشی
oblivion
U
فراموشی
forgetfulness
U
فراموشی
synchronize
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronizes
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronising
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronises
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronised
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
selective forgetting
U
فراموشی انتخابی
amnesiac
U
مبتلا به فراموشی
amnesic
U
مبتلا به فراموشی
lethe
U
فراموشی نسیان
paramnesia
U
حالت فراموشی
negligible
U
قابل فراموشی
obliviously
U
از روی فراموشی
lapsing
U
فراموشی لحظهای
lapses
U
فراموشی لحظهای
lapse
U
فراموشی لحظهای
concave fillet weld
U
جوشکاری مغزی مقعر جوشکاری مغزی
to fall in to oblivion
U
در بوته فراموشی افتادن
forgets
U
فراموشی صرفنظر کردن
forgetfully
U
از روی فراموشی یا غفلت
forget
U
فراموشی صرفنظر کردن
unteach
U
سبب فراموشی شدن
disinter
U
ازبوته فراموشی یا گمنامی دراوردن
disinterred
U
ازبوته فراموشی یا گمنامی دراوردن
disinterring
U
ازبوته فراموشی یا گمنامی دراوردن
disinters
U
ازبوته فراموشی یا گمنامی دراوردن
lethean
U
وابسته به نهر فراموشی برزخ
on account of
U
بعلت
owing to
U
بعلت
by reason of
U
بعلت
due to
U
بعلت
upper memory
U
کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
blackout
U
فراموشی
[یا بیهوشی یا نابینایی]
موقتی
[پزشکی]
whenas
U
بعلت اینکه
on
U
بعلت بطرف
to have a blackout
U
فراموشی
[یا بیهوشی یا نابینایی]
موقتی داشتن
[پزشکی]
guardian by nurture
U
قیم بعلت پرورش
posteriori
U
با پی بردن ازمعلول بعلت
extending
U
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extends
U
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extend
U
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
time honored
U
مورد احترام بعلت قدمت
conk out
<idiom>
U
بعلت خستگی به خواب رفتن
pipeline
U
حافظه پنهان جانبی سنکرون که از قط عات حافظه سریع استفاده میکند
dual
U
حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
transfers
U
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
pipelines
U
حافظه پنهان جانبی سنکرون که از قط عات حافظه سریع استفاده میکند
transferring
U
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer
U
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
registering
U
ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
paging
U
روش حافظه مجازی برای تقسیم حافظه به بلاکهای کوچک
registers
U
ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
Training makes the memory absorb more.
U
آموزش
[ورزش حافظه]
باعث می شود که حافظه بیشترجذب کند.
register
U
ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
access time
U
زمان لازم برای یافتن فایل یا برنامه در حافظه اصلی یا حافظه جانبی
poking
U
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
pokes
U
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
poked
U
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
poke
U
دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
cache memory
U
یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
intermediate
U
فضای حافظه که زمان دستیابی بین حافظه اصلی و سیستم مبتنی بر دیسک دارد
extends
U
امکان نرم افزاری که حافظه درون PC را مشخص میکند تا با استاندارد حافظه مط ابق شود
demand paging
U
در سیستم ذخیره مجازی انتقال یک صفحه از حافظه به حافظه واقعی به هنگام نیازمندی است
extending
U
امکان نرم افزاری که حافظه درون PC را مشخص میکند تا با استاندارد حافظه مط ابق شود
extend
U
امکان نرم افزاری که حافظه درون PC را مشخص میکند تا با استاندارد حافظه مط ابق شود
thrashing
U
سربار مربوط به تعویض حافظه در سیستم حافظه مجازی
overlaying
U
کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlay
U
کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlays
U
کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
bank
U
مجموعهای از وسایل حافظه الکترونیکی که بهم وصل می شوند تا یک فضای بزرگ حافظه ایجاد کنند
banks
U
مجموعهای از وسایل حافظه الکترونیکی که بهم وصل می شوند تا یک فضای بزرگ حافظه ایجاد کنند
finality
U
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
seize
U
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seizes
U
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seized
U
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
operation
U
عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه
refresh memory
U
واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
smarted
U
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarting
U
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarter
U
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smartest
U
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarts
U
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smart
U
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
blows
U
ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی
take over
U
بدست اوردن توپ از چنگ حریف بعلت خطا
cenogenesis
U
تغییراتی که بعلت عادت به محیط وهمزیستی درجنس یانژاد
hydrogen embrittleness
U
فقدان چقرمگی بعلت وجودهیدروژن در داخل جسم میباشد
power play
U
وضع یک تیم نسبت به حریف بعلت عده بیشتر
aphonia
U
فقدان صدا یا خفگی ان بعلت فلج تارهای صوتی
aposteriori
U
از معلول بعلت رسیده از مخلوق بخالق پی برده استنتاجی
blow
U
ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی
memory mapped video
U
نگاشت صفحه حافظه به فضایی در حافظه
granularity
U
بخشی از حافظه در سیستم حافظه مجازی
checkerboarding
U
سازمان حافظه که در صفحات قدیمی یا بخشهایی از حافظه پر شده است ودر بین این فضاها محلهای استفاده نشده قرار دارد
nominative appositive
U
اسمی که بعلت بدل شدن حالت فاعلیت پیدا کند
attaint
U
محکومیت قاضی یا عضوهیئت منصفه بعلت دادن رای غلط
season cracking
U
ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
avianize
U
ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
man down
U
بازی با یک نفر کمتر از عده معمولی بعلت اخراج یک بازیگر
frozen assets
U
دارائی که بعلت ادعای فرد یا افرادی قابل فروش نمیباشد
nominative subject
U
اسم یا ضمیری که بعلت میندبودن حالت فاعلی داشته باشد
completing
U
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
completes
U
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
complete
U
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
completed
U
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
bronchial asthma
U
تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
thrashing
U
1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
LIM EMS
U
استانداردی که حافظه جانبی بالاتر از کلید بایت را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامه هایی که خاص نوشته شده اند به کار می رود
bumpers
U
توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
striking off the roll
U
اسم یک solicitor را به تقاضای خودش یا بعلت ارتکاب خطا از لیست وکلاحذف کردن
bumper
U
توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
braid
U
مغزی
encephalic
U
مغزی
braininess
U
مغزی
frothiness
U
بی مغزی
fillets
U
مغزی
cacuminal
U
مغزی
medullary
U
مغزی
medillary
U
مغزی
core
U
مغزی
cores
U
مغزی
medullar
U
مغزی
sententiousness
U
پر مغزی
cerebric
U
مغزی
filleting
U
مغزی
nuclear
U
مغزی
anencephaly
U
بی مغزی
inanity
U
بی مغزی
braids
U
مغزی
braided
U
مغزی
fillet
U
مغزی
cerebral
U
مغزی
anencephalia
U
بی مغزی
filleted
U
مغزی
inputted
U
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input
U
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
IAM
U
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
expanded memory system
U
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
peeking
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeks
U
فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
initials
U
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialed
U
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initial
U
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialling
U
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialing
U
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
memory module
U
ماژول حافظه پیمانه حافظه
initialled
U
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
synchronous
U
فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند
bedsore
U
زخمی که بعلت خوابیدن متمادی در بستر و نرسیدن خون کافی به پشت بیماران ایجادمیشود
wire core
U
مغزی سیمی
cortical inhibition
U
بازداری مغزی
hearts
U
مغزی طناب
brain death
U
مرگ مغزی
heart
U
مغزی طناب
feeble mindedness
U
سبک مغزی
cerebration
U
فعالیت مغزی
mental
U
مغزی هوشی
welt
U
مغزی گذاشتن
encephalization
U
مغزی شدن
encorticalization
U
مغزی شدن
welts
U
مغزی گذاشتن
idiocy
U
سبک مغزی
cortical deafness
U
کری مغزی
concussion
U
ضربه مغزی
brain concussion
U
ضربه مغزی
brain injury
U
اسیب مغزی
silliness
U
سبک مغزی
brain damage
U
اسیب مغزی
prosencephalic
U
جلو مغزی
cerebral compression
U
فشردگی مغزی
cerebral contusion
U
کوفتگی مغزی
menticide
U
شستشوی مغزی
peduncle
U
پایک مغزی
jute heart
U
مغزی کنفی
brain center
U
مرکز مغزی
glioma
U
غده مغزی
brain lesion
U
ضایعه مغزی
brain work
U
کار مغزی
brain abscess
U
ابسه مغزی
cortical control
U
کنترل مغزی
cortical blindness
U
نابینایی مغزی
cerebro spinal
U
مغزی- نخاعی
brain abscess
U
دمل مغزی
brain worker
U
کارگر مغزی
coil form
U
مغزی پیچک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com