Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
coefficient of transmissibility
U
ضریب قابلیت انتقال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
availability factor
U
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
coefficient of compressibility
U
ضریب قابلیت فشردگی
coefficient of compressibility
U
ضریب قابلیت تراکم
transmissibility
U
قابلیت انتقال
portability
U
قابلیت انتقال
image propagation factor
U
ضریب انتقال
internal transmittance
U
ضریب انتقال
internal transmission factor
U
ضریب انتقال داخلی
heat transfer coefficient
U
ضریب انتقال گرما
transmissibility
U
انتقال پذیری قابلیت سرایت
software transportability
U
قابلیت انتقال نرم افزاری
modulus of elasticity
U
ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
interoperability
U
قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution
U
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility
U
قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity
U
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
swimming capability
U
قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
electromagnetic compatability
U
قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
flotation
U
قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
serviceability
U
قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
attenuation factor
U
ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
convergence factor
U
ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
commensurability
U
قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
accession
U
قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
design stress resultant
U
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
probability factor
U
ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
reduction coefficient
U
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
charactristics
U
مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
reflectance
U
قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility
U
قابلیت کشش قابلیت تورق
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
biquinary notation
U
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
partition coefficient
U
ضریب توزیع ضریب تقسیم
factor of safety
U
ضریب تامین ضریب اطمینان
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
indeterminate change of station
U
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer
U
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
strain hardenability
U
قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
transfer
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission
U
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
scale factor
U
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
upload
U
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
xmodem
U
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signal
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer ladle
U
کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer rate
U
نسبت انتقال سرعت انتقال
ballistic coefficient
U
ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
slices
U
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slice
U
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
trans shipment
U
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
qualification
U
قابلیت
capacity
U
قابلیت
capability
U
قابلیت
competence
U
قابلیت
credential
U
قابلیت
ability
U
قابلیت
competence
U
قابلیت
skill
U
قابلیت
solvability
U
قابلیت حل
fitness
U
قابلیت
contemptibility
U
قابلیت
capacities
U
قابلیت
eligibility
U
قابلیت
susceptibility
U
قابلیت
habilitation
U
قابلیت
adaptability
U
قابلیت
abilities
U
قابلیت
solubility
U
قابلیت حل
adaptability
U
قابلیت انطباق
wettability
U
قابلیت خیسی
permeability
U
قابلیت تراوایی
perceptibility
U
قابلیت درک
weldability
U
قابلیت جوشکاری
pliability
U
قابلیت خمیدگی
potability
U
قابلیت شرب
potability
U
قابلیت حمل
ignitability
U
قابلیت اشتعال
ignitability
U
قابلیت احتراق
ignitibility
U
قابلیت احتراق
imitability
U
قابلیت تقلید
convertibility
U
قابلیت تبدیل
efficiency
U
قابلیت کاردانی
conviviality
U
قابلیت امیزش
resilience
U
قابلیت ارتجاع
corruptibility
U
قابلیت فساد
comparability
U
قابلیت قیاس
solubility
U
قابلیت انحلال
culpability
U
قابلیت مجازات
portability
U
قابلیت ترابری
portability
U
قابلیت حمل
disability
U
عدم قابلیت
disabilities
U
عدم قابلیت
elasticity
U
قابلیت ارتجاع
elasticity
U
قابلیت ارتجاعی
edibility
U
قابلیت خوردن
tempering quality
U
قابلیت بهبود
expandability
U
قابلیت انبساط
expandability
U
قابلیت توسعه
expansibility
U
قابلیت انبساط
dis qualified
U
فاقد قابلیت
dependable
U
قابلیت اطمینان
tensility
U
قابلیت کشش
explosiveness
U
قابلیت انفجار
extensibility
U
قابلیت تمدید
extensibility
U
قابلیت کشش
tensibility
U
قابلیت کشش
digestibility
U
قابلیت هضم
moveability
U
قابلیت حرکت
tactility
U
قابلیت لمس
motor ability
U
قابلیت حرکت
fermentability
U
قابلیت تخمیر
excitability
U
قابلیت تحریک
exchangeability
U
قابلیت معاوضه
trannlatability
U
قابلیت انقال
trannlatability
U
قابلیت ترجمه
trafficability
U
قابلیت عبور
opposability
U
قابلیت تقابل
tolerability
U
قابلیت پذیرش
capability
U
صلاحیت قابلیت
emissivity
U
قابلیت انتشار
navigability
U
قابلیت کشتیرانی
divisibility
U
قابلیت تقسیم
distensibility
U
قابلیت انبساط
erectility
U
قابلیت نعوظ
erodibility
U
قابلیت فرسایش
dissolubility
U
قابلیت انحلال
tenability
U
قابلیت نگهداری
transmissibility
U
قابلیت فرستادن
tenability
U
قابلیت تصرف
transportability
U
قابلیت حمل
fissility
U
قابلیت انشقاق
stickability
U
قابلیت محافظت
veniality
U
قابلیت اغماض
versatility
U
قابلیت تغییر
stickability
U
قابلیت مقاومت
vibratility
U
: قابلیت ارتعاش
volatileness
U
قابلیت تبخیر
fungibility
U
قابلیت تعویض
fusibility
U
قابلیت ذوب
fusibility
U
قابلیت گداز
penetrability
U
قابلیت نفوذ
productivity
U
قابلیت تولید
emissivity
U
قابلیت نشر
ground visibility
U
قابلیت دیدزمینی
habitability
U
قابلیت سکنی
habitableness
U
قابلیت سکونت
acceptability
U
قابلیت قبول
dependability
U
قابلیت اعتماد
flammability
U
قابلیت اشتعال
trustiness
U
قابلیت اعتماد
trustworthiness
U
قابلیت اعتماد
variability
U
قابلیت تنظیم
flexility
U
قابلیت تغییر
destructibility
U
قابلیت انهدام
usability
U
قابلیت استفاده
fordability
U
قابلیت عبور
forgeability
U
قابلیت اهنگری
swivelling feature
U
قابلیت نوسان
survivability
U
قابلیت باززیستی
suability
U
قابلیت تعقیب
dependability
U
قابلیت اطمینان
stretchability
U
قابلیت بسط
accessibility
U
قابلیت وصول
hardenability
U
قابلیت سختی
failure safety
U
قابلیت اطمینان
reliability
U
قابلیت اطمینان
interpretability
U
قابلیت تفسیر
interpretability
U
قابلیت توجیه
combustibility
U
قابلیت سوزش
magnetic susceptibility
U
قابلیت مغناطیسی
availability
U
قابلیت استفاده
combinability
U
قابلیت ترکیب
absorbability
U
قابلیت جذب
machinability
U
قابلیت تراش
applicability
U
قابلیت اجرا
throughput
U
قابلیت عبوردهی
application
[applicability]
U
قابلیت اجرا
availability
U
قابلیت اجرا
usability
U
قابلیت اجرا
reliability
U
قابلیت اعتماد
intelligibility
U
قابلیت فهم
reproducibility
U
قابلیت تکثیر
interchangeability
U
قابلیت تبادل
interchangeability
U
قابلیت تعویض
combustiblity
U
قابلیت احتراق
provability
U
قابلیت اثبات
viability
U
قابلیت سوددهی
viability
U
قابلیت دوام
viability
U
قابلیت زیستن
repeatability
U
قابلیت تکرار
combustibility
U
قابلیت اشتعال
failure safety
U
قابلیت اعتماد
reliableness
U
قابلیت اعتماد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com