Perdic | ضربه چوب به ماسه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	explosion shot U	ضربه چوب به ماسه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	building sand U	خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
	to puddle clay and sand U	ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
	quicksand U	ماسه روان ماسه دانه نچسبیده
	quicksand U	ماسه ناپای ماسه غلطان
	hitting U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	hit U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	hits U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	old red sandstone U	سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
	punts U	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
	punted U	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
	punt U	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
	impluse response U	پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
	cross U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	crossest U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	crosses U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	crosser U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	sclaff U	ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
	green sand U	ماسه تر
	yield of cdoncrete U	ماسه
	ballast U	ماسه
	sand U	ماسه
	gritting U	ماسه
	gritted U	ماسه
	sands U	ماسه
	grit U	ماسه
	gravel U	ماسه
	crushed stone sand U	ماسه
	sand clay U	رس ماسه دار
	sand blasting U	ماسه پاشی
	marine sand U	ماسه بادی
	sandstone U	ماسه سنگ
	running sand U	ماسه بادی
	sanbar U	کران ماسه
	masonry sand U	ماسه بنایی
	sandblast U	باپاشیدن ماسه
	sand trap U	ماسه گیر
	sand U	ماسه ریختن شن
	sand stone U	ماسه سنگ
	sandband U	کران ماسه
	sand pile U	توده ماسه
	sanding U	ماسه گذاری
	sandblasting U	ماسه پرانی
	sandrock U	ماسه سنگ
	sand layer U	لایه ماسه
	sand store U	انبار ماسه
	sand filling U	ماسه گرفتگی
	pit sand U	ماسه معدنی
	sand equivalent U	همسنگ ماسه
	sands U	ماسه ریختن شن
	sand dressing U	ماسه پاشی
	quick sand U	ماسه روان
	masonry sand U	ماسه ملاتی
	sandstone U	سنگ ماسه
	gritted U	ماسه درشت
	quarries U	معدن شن و ماسه
	sanded U	ماسه دار
	fine sand U	ماسه ریز
	dune sand U	ماسه بادی
	detritic sand U	ماسه فرسایهای
	quarrying U	معدن شن و ماسه
	quarry U	معدن شن و ماسه
	magazine U	مخزن ماسه
	magazines U	مخزن ماسه
	sandbank U	کرانه ماسه
	sandbanks U	کرانه ماسه
	body sand U	ماسه پر کننده
	arenaceous U	ماسه وار
	gritting U	ماسه درشت
	grit U	ماسه درشت
	quicksand U	ماسه متحرک
	greensand U	ماسه سبز
	sandstorm U	ماسه باد
	uniform sand U	ماسه یکنواخت
	sandstorms U	ماسه باد
	desilter U	ماسه گیر
	heap of sand U	توده ماسه
	he was neat U	بی ماسه خالص
	marine sand U	ماسه دریایی
	quicksand U	ماسه بادی
	uniform sand U	ماسه یکدست
	aggradation U	فراسازی ماسه گرفتگی
	grit U	خاک ماسه سنگ
	gritting U	درشت ماسه سنگ
	sandy earth U	زمین ماسه دار
	gritted U	درشت ماسه سنگ
	gritting U	خاک ماسه سنگ
	micaceous sandstone U	ماسه سنگ میکادار
	pipe sand trap U	ماسه گیر لولهای
	feldspathic sandstone U	ماسه سنگ فلدسپاتی
	grit U	درشت ماسه سنگ
	foundry sand U	ماسه ی ریخته گری
	core sand U	ماسه ریخته گری
	calcareous sandstone U	ماسه سنگ اهکی
	molding sand U	ماسه قالب گیری
	backing sand U	ماسه پشت قالب
	gritted U	خاک ماسه سنگ
	sandy soil U	زمین ماسه زار
	sandblast machine U	ماشین ماسه پاش
	sand pit U	گود ماسه برداری
	sabulous U	ریگزار ماسه دار
	sand mix U	ماسه اغشته سرد
	sand lime brick U	اجر ماسه اهکی
	siliceous sandstone U	ماسه سنگ سیلیس
	sand blast unit U	واحد ماسه پاشی
	sand blast nozzle U	شیپوره ماسه پاشی
	sand dredger U	ماشین مکنده ماسه
	sand cone method U	طریقه جابجایی ماسه
	sand blasting practice U	عملیات ماسه پاشی
	sand asphalt U	ماسه اغشته گرم یا سرد
	loamy sandstone U	ماسه سنگ خاک رسی
	send yaghting U	مسابقه با وسیله بادباندارروی شن و ماسه
	mottled sandstone U	ماسه سنگ رگه دار
	chalky sandstone U	ماسه سنگ نرم اهکی
	brownstone U	[ماسه سنگ قهوه ای رنگ]
	molasse U	سنگ ماسه اهکی رسدار
	argillaceous sand stone U	ماسه سنگ خاک رسی
	sandy limestone U	سنگ اهک ماسه دار
	blast grit U	ماسه هوا داده شده
	shank U	ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
	molding sand preparation plant U	واحد تهیه ماسه قالب گیری
	sandbox [British] U	جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
	Dry sand absorbs water. U	ماسه خشک آبرا جذب می کند
	sand box U	جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
	flukes U	قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
	fluke U	قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
	sand trap U	قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
	send sailing U	مسابقه با وسیله بادبان دارروی شن و ماسه
	sandpit U	جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
	proportioning U	توزین شن و ماسه و سیمان و اب جهت تهیه بتن
	wet classifler U	سرندی که باان شن و ماسه را جهت دانه بندی شستشومیدهند
	placekick U	ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
	accretion	هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
	alluviation U	رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
	binder U	ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
	binders U	ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
	batch U	اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
	batcher U	دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
	core binder U	ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
	batches U	اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
	dry pack U	مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
	coffin U	جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
	coffins U	جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
	ballast U	هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
	puddles U	ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
	puddle U	ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
	admixtures U	موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
	aggregate U	مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
	aggregates U	مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
	butting U	ضربه با سر
	tits U	ضربه
	bonking U	ضربه بر سر
	bonks U	ضربه بر سر
	impulse U	ضربه
	impulses U	ضربه
	shockproof U	ضد ضربه
	antiknock U	ضد ضربه
	flap U	ضربه
	pulse U	ضربه
	pulsed U	ضربه
	collisions U	ضربه
	surged U	ضربه
	butt joint U	ضربه
	brunt U	ضربه
	head U	ضربه با سر
	pushes U	ضربه
	pushed U	ضربه
	double kick U	دو ضربه پی در پی
	thud U	ضربه
	thudded U	ضربه
	surges U	ضربه
	thudding U	ضربه
	thuds U	ضربه
	flaps U	ضربه
	surge U	ضربه
	flapped U	ضربه
	push U	ضربه
	collision U	ضربه
	shots U	ضربه
	stroking U	ضربه
	kick U	ضربه
	kicked U	ضربه با پا
	shock proof U	ضد ضربه
	left U	ضربه چپ
	sole kick U	ضربه با کف پا
	kicked U	ضربه
	kicking U	ضربه با پا
	kicking U	ضربه
	slugger U	ضربه زن
	kicks U	ضربه با پا
	kick U	ضربه با پا
	shot U	ضربه
	blow U	ضربه
	stroke U	ضربه
	hacks U	ضربه
	stroked U	ضربه
	strokes U	ضربه
	hacked U	ضربه
	mishit U	ضربه بد
	interrupter U	ضربه گر
	tit U	ضربه