Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 253 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cross
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
U
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
U
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
knockout
U
با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
knockouts
U
با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
away
U
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
clinch
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
hold
U
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holds
U
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
force
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forcing
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
hack
U
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacked
U
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks
U
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hinder
U
جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindered
U
جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindering
U
جلوگیری از ضربه زدن حریف
hinders
U
جلوگیری از ضربه زدن حریف
icing
U
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
spear
U
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
speared
U
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spearing
U
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spears
U
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
double hi
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double touch
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
gain ground
U
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
gimme
U
ضربه اهدایی به حریف روی چمن کوتاه گلف
high sticking
U
بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
holding and hitting
U
گرفتن حریف و ضربه زدن
indian check
U
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
loop drive
U
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
put away
U
ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
rear takedown with outside leg tackle
U
گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
shoulder block
U
سد کردن حریف با ضربه شانه
squib kick
U
ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
stationary tactics
U
دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
take croquet
U
ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
trompement
U
گریز شمشیرباز از ضربه حریف
Other Matches
punt
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
U
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
sclaff
U
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank
U
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick
U
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
kick
U
ضربه با پا
kick
U
ضربه
push
U
ضربه
stroked
U
ضربه
blow
U
ضربه
surges
U
ضربه
surged
U
ضربه
surge
U
ضربه
double kick
U
دو ضربه پی در پی
stroke
U
ضربه
butting
U
ضربه با سر
kicked
U
ضربه با پا
collision
U
ضربه
collisions
U
ضربه
flap
U
ضربه
flapped
U
ضربه
flaps
U
ضربه
impacts
U
ضربه
tits
U
ضربه
tit
U
ضربه
thud
U
ضربه
thudded
U
ضربه
thudding
U
ضربه
thuds
U
ضربه
impact
U
ضربه
antiknock
U
ضد ضربه
kicks
U
ضربه
impulses
U
ضربه
strokes
U
ضربه
kicked
U
ضربه
kicks
U
ضربه با پا
kicking
U
ضربه
kicking
U
ضربه با پا
butt joint
U
ضربه
impulse
U
ضربه
stroking
U
ضربه
whang
U
ضربه
shock
U
ضربه
yee jupkki
U
ضربه پا
head
U
ضربه با سر
left
U
ضربه چپ
bonk
U
ضربه بر سر
hacked
U
ضربه
bonked
U
ضربه بر سر
brunt
U
ضربه
mishit
U
ضربه بد
bonking
U
ضربه بر سر
bonks
U
ضربه بر سر
hacks
U
ضربه
hack
U
ضربه
strikeless
U
بی ضربه
sole trap
U
ضربه با کف پا
sole of the foot kick
U
ضربه با کف پا
slugger
U
ضربه زن
shocked
U
ضربه
pop
U
ضربه
popped
U
ضربه
pops
U
ضربه
shock proof
U
ضد ضربه
shocks
U
ضربه
shockproof
U
ضد ضربه
pulse
U
ضربه
pulsed
U
ضربه
interrupter
U
ضربه گر
sole kick
U
ضربه با کف پا
shot
U
ضربه
shots
U
ضربه
impluse
U
ضربه
pushes
U
ضربه
pushed
U
ضربه
blows
U
ضربه
belted
U
ضربه محکم
lash
U
ضربه مژگان
belt
U
ضربه محکم
slat
U
ضربه شدید
slats
U
ضربه شدید
concussion
U
ضربه مغزی
drumbeat
U
ضربه طبل
coinage
U
ضربه سکه
belts
U
ضربه محکم
jarred
U
ضربه زدن
jars
U
ضربه زدن
jar
U
ضربه زدن
shock
U
ضربه تکان
percussion
U
ضربه زدن
slashed
U
ضربه سریع
drumbeats
U
ضربه طبل
tossing
U
ضربه بلند
jolting
U
تکان ضربه
jolted
U
تکان ضربه
jolt
U
تکان ضربه
knock
U
ضربه زدن
knocked
U
ضربه زدن
knocks
U
ضربه زدن
whips
U
ضربه زدن
fall
U
ضربه فنی
quash
U
با ضربه زدن
quashed
U
با ضربه زدن
blasts
U
ضربه انفجار
blast
U
ضربه انفجار
quashes
U
با ضربه زدن
picky
U
ضربه زننده
slash
U
ضربه سریع
pickiest
U
ضربه زننده
pickier
U
ضربه زننده
jolts
U
تکان ضربه
whipped
U
ضربه زدن
POW
U
صدای ضربه
tosses
U
ضربه بلند
tossed
U
ضربه بلند
toss
U
ضربه بلند
shocked
U
ضربه تکان
deliver
U
ضربه زدن
shocks
U
ضربه تکان
lollipop
U
ضربه اسان
lollipops
U
ضربه اسان
dub
U
ضربه کم جان
dubbed
U
ضربه کم جان
dubs
U
ضربه کم جان
delivers
U
ضربه زدن
POWs
U
صدای ضربه
hammer
U
ضربه زدن
hammered
U
ضربه زدن
hammers
U
ضربه زدن
whip
U
ضربه زدن
slashes
U
ضربه سریع
lash
U
ضربه شلاق
impact effect
U
اثر ضربه
make impulse
U
ضربه وصل
mawashi geri
U
ضربه دورانی پا
mercury interrupter
U
ضربه گر جیوهای
mikazuki geri
U
ضربه با هلال کف پا
mikazuki uke ushiro geri
U
ضربه با پشت پا
miscue
U
ضربه نادرست
miskick
U
ضربه ضعیف
net shot
U
ضربه لب تور
ni dan geri
U
ضربه دوتایی با پا
overhead stroke
U
ضربه از بالای سر
penalty flick
U
ضربه پنالتی
penalty kick
U
ضربه پنالتی
penalty hit
U
ضربه ازاد
percussion drill
مته ضربه ای
piston stroke
U
ضربه پیستون
magneto interrupter
U
ضربه گر مگنت
magneto breaker
U
ضربه گر مگنت
impact factor
U
ضریب ضربه
impact test
U
ازمایش ضربه
impluse
U
ضربه جریان
impluse
U
ضربه ولتاژ
impluse ratio
U
نسبت ضربه
impluse regenerator
U
بازیاب ضربه
initial thrust
U
ضربه اصلی
inside kick
U
ضربه با روی پا
ipon
U
ضربه فنی
keystroke
U
ضربه کلید
kick with the heel
U
ضربه با پاشنه پا
pivot instep kick
U
ضربه با پاشنه پا
kicker
U
زننده ضربه با پا
kill shot
U
ضربه محکم
lay on
U
ضربه زدن
pulse counter
U
ضربه شمار
pulse transformer
U
مبدل ضربه
yeop chagi
U
ضربه با بغل پا
yohan nukite
U
ضربه با انگشتان
yoko geri
U
ضربه به پهلو
hit list
U
فهرست ضربه
hit lists
U
فهرست ضربه
To receive a blow.
U
ضربه خوردن
whop
U
ضربه وزش
ushiro geri
U
ضربه پا به پشت
traumatism
U
ضربه تصادم
pump stroke
U
ضربه پمپ
push shot
U
ضربه فشاری
range of storke
U
ناحیه ضربه
rectangular pulse
U
ضربه مستطیلی
scissors kick
U
ضربه قیچی
sevice kick
U
ضربه سرویس
shock inducer
U
دستگاه ضربه زن
shockless
U
بدون ضربه
shotmaking
U
ضربه به توپ
side foot
U
ضربه با کنار پا
single stroke bell
U
زنگ تک ضربه
spot kick
U
ضربه کاشته
tee off
U
ضربه محکم
thrums
U
ضربه گیر
tobi geri
U
ضربه پا در پرش
impact coefficient
U
ضریب ضربه
lashed
U
ضربه مژگان
at one blow
U
بیک ضربه
atonic interrupter
U
ضربه گر سست
axial runout
U
ضربه محوری
backheader
U
ضربه با عقب سر
bar stop
U
ضربه میله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com