Perdic | ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	combination shot U	ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	crosscourt shot U	ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
	ink bag U	کیسه مرکب
	flight U	پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
	pinning combination U	مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
	mr. and mrs billiards U	بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
	circus catch U	گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
	line up billiard U	بیلیارد کیسه دار با روش برگرداندن گویهای کیسه افتاده به زمین
	it is bound to nappen U	مقدراست اتفاق بیافتد
	gill net U	دامی که چون ماهی دران بیافتد
	He just missed going to jail. U	چیزی نمانده بود بزندان بیافتد
	sacked U	کیسه خواب کیسه سربازی
	sacks U	کیسه خواب کیسه سربازی
	sack U	کیسه خواب کیسه سربازی
	marsupium U	کیسه جانوار کیسه دار
	sacker U	کیسه پرکن کیسه ساز
	Dont let the grass grow under your feet. U	نگذار وسط اینکار باد بخورد ( وقفه بیافتد )
	Nothing on earth will induce him to go there again.	اگر کلاهش هم آنجا بیافتد دیگر پا نمی گذارد.
	wait up for <idiom> U	به رختخواب نرفتن تا اینکه کسی برسد یا اتفاقی بیافتد
	hitting U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	hit U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	hits U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	combined influence mine U	مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
	latest event time U	دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
	pocket U	کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
	pockets U	کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
	punted U	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
	punts U	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
	punt U	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
	impluse response U	پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
	billiard point U	در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
	crosser U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	crossest U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	cross U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	crosses U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	sclaff U	ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
	alpha pegasi U	مرکب الفرس متن الفرس مرکب
	combined operations U	عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
	movements U	حرکات
	prescribed exercise U	حرکات اجباری
	compulsory U	حرکات اجباری
	rings U	حرکات دارحلقه
	puerilism U	حرکات کودکانه
	retrograde movement U	حرکات به عقب
	optional U	حرکات اختیاری
	air movements U	حرکات هوایی
	peristalsis U	حرکات حلقوی
	eye movements U	حرکات چشم
	play marking U	حرکات تهاجمی
	eurythmics U	تناسب حرکات
	school figures U	حرکات اسب
	gestures U	حرکات بیانگر
	cadence U	موزونی حرکات
	pump U	حرکات فریبنده
	voluntary exercise U	حرکات اختیاری
	pumped U	حرکات فریبنده
	compulsory freestyle U	حرکات اجباری
	movements U	حرکات یکانها
	motion analysis U	تحلیل حرکات
	pumps U	حرکات فریبنده
	calisthenics U	حرکات سوئدی
	calisthenics U	حرکات نرمشی
	tactical movement U	حرکات تاکتیکی
	cadences U	موزونی حرکات
	surged U	حرکات افقی اب دریا
	rapid eye movements U	حرکات سریع چشم
	surge U	حرکات افقی اب دریا
	transposition U	تبدیل حرکات شطرنج
	floor exercise U	حرکات زمینی ژیمناستیک
	girlishness U	حرکات یا حالات دخترانه
	mass of maneuver U	سنگینی حرکات یکان
	maneuvering board U	تابلوی حرکات ناوها
	compound attack U	حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
	lunes U	حرکات جنون امیز
	notation U	ثبت حرکات شطرنج
	notations U	ثبت حرکات شطرنج
	composite attack U	حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
	position of attention U	حرکات و احترامات نظامی
	air register U	تنظیم حرکات هوایی
	air movement section U	قسمت حرکات هوایی
	disport U	حرکات نشاط انگیزکردن
	by-play U	حرکات یا مکالمات فرعی
	disporting U	حرکات نشاط انگیزکردن
	aerobatic U	حرکات آکروباتی با هواپیما
	gestural U	متضمن حرکات واشارات
	music of the spheres U	اهنگ حرکات افلاک
	lateral and sway bracing U	حرکات جانبی و نوسانی
	road movement U	حرکات روی جاده
	disports U	حرکات نشاط انگیزکردن
	adiadokinesis U	زوال حرکات تناوبی
	lip key	[دستگاه ثبت حرکات لب]
	surges U	حرکات افقی اب دریا
	circulation control U	مدار کنترل حرکات
	disported U	حرکات نشاط انگیزکردن
	eurythmics U	حرکات بدنی موزون
	piaffe U	نمایش حرکات یورتمهای
	appeasement gestures U	حرکات صلح جویانه
	eurhythmics U	حرکات بدنی موزون
	lip-reads U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	lip read U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	lip-read U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	theatrical gestures U	حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
	tic U	حرکات غیر ارادی اندامها
	by-play U	حرکات یا مکالمات کنار صحنه
	figure skate U	اسکیت با انجام حرکات مختلف
	tics U	حرکات غیر ارادی اندامها
	kinesiology U	تشریح حرکات بدنی انسان
	patterns U	گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
	percentages U	نسبت حرکات موفقیت امیز
	combatdrill U	تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
	percentage U	نسبت حرکات موفقیت امیز
	screwing U	حرکات دورانی یخهای دریایی
	pattern U	گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
	air control ship U	ناو کنترل حرکات هوایی
	cardiography U	ثبت حرکات وضربان قلب
	shank U	ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
	lipreading U	فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
	scores U	گرم کردن اسب ثبت حرکات
	myocardiograph U	اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
	figurine algebraic notation U	ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
	free skating U	قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
	paragraph three U	هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
	degree of difficulty U	درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
	progressive attack U	پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
	score U	گرم کردن اسب ثبت حرکات
	movement control U	کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
	scored U	گرم کردن اسب ثبت حرکات
	pnemograph U	الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
	algebriac notation U	ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
	entrucking table U	جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
	flag days U	روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
	streaking U	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
	psychomotor U	ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
	streaked U	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
	streaks U	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
	streak U	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
	stop hit U	ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
	lindy U	رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
	kymograph U	دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
	beau geste U	حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
	regulating station U	پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
	dressage U	حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
	escapement U	تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
	vesica U	کیسه
	valises U	کیسه
	pouch U	کیسه
	cod U	کیسه
	water bag U	کیسه اب
	sinus U	کیسه
	sacked U	کیسه
	sack U	کیسه
	sinuses U	کیسه
	pouches U	کیسه
	bladder U	کیسه
	bags U	کیسه
	bag U	کیسه
	pursing U	کیسه
	purses U	کیسه
	pursed U	کیسه
	theca U	کیسه
	purse U	کیسه
	bourse U	کیسه
	lyster bag U	کیسه اب
	bladders U	کیسه
	cysts U	کیسه
	sacks U	کیسه
	money bag U	کیسه
	sandbagging U	کیسه شن
	valise U	کیسه
	sacs U	کیسه
	sac U	کیسه
	cyst U	کیسه
	bagging U	کیسه
	ice cap U	کیسه یخ
	sandbag U	کیسه شن
	sandbagged U	کیسه شن
	ballast U	کیسه شن
	purseful U	کیسه
	saddle bag U	کیسه اب
	sandbags U	کیسه شن
	ice-cap U	کیسه یخ
	icebag U	کیسه یخ
	bagful U	یک کیسه
	hydatid U	کیسه اب
	vesicle U	کیسه
	pickpockrt U	کیسه بر
	ice-caps U	کیسه یخ
	placekick U	ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
	encysted U	کیسه دار
	folliculate U	کیسه دار
	windbags U	کیسه باد
	pneumatocvst U	کیسه هوا
	pouched U	کیسه دار
	folliculated U	کیسه دار
	footsack U	کیسه خواب
	gunny U	کیسه گونی
	gunnysack U	کیسه گونی
	graafian follicle U	کیسه گراف
	gas bag U	کیسه گاز
	powder bag U	کیسه خرج
	ink bag U	کیسه سوبیا