Perdic | ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	flick U	ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
	flicked U	ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
	flicking U	ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
	flicks U	ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	jabs U	ضربه سریع مستقیم
	jabbing U	ضربه سریع مستقیم
	jabbed U	ضربه سریع مستقیم
	jab U	ضربه سریع مستقیم
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	apparent wander U	انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
	dma U	اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
	surges U	یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
	surge U	یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
	surged U	یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
	trepan U	چرخش انحراف
	lurch U	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
	lurched U	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
	lurches U	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
	lurching U	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
	sclaff U	ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
	switchback U	چرخش سریع 081 درجه
	switchbacks U	چرخش سریع 081 درجه
	inverted camel U	نوعی چرخش در حالی که پای ازاد مستقیم است
	dorro yoop chagi U	ضربه پا به بغل با چرخش
	hard starboard U	ناو رابا چرخش سریع بسمت پاشنه بگردانید
	Yankee U	ضربه ناگهانی وشدید
	Yankees U	ضربه ناگهانی وشدید
	yanked U	ضربه ناگهانی وشدید
	yank U	ضربه ناگهانی وشدید
	yanks U	ضربه ناگهانی وشدید
	yanking U	ضربه ناگهانی وشدید
	undercut U	ضربه قوسدار با چرخش بعقب
	undercuts U	ضربه قوسدار با چرخش بعقب
	Type cable U	چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
	dab shot U	ضربه ناگهانی از نزدیک تور
	straight blow U	ضربه مستقیم در بوکس
	swing U	هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
	swings U	هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
	slash U	ضربه سریع
	slashed U	ضربه سریع
	slashes U	ضربه سریع
	goal kick U	ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
	clothesline U	ضربه نسبتا"مستقیم نزدیک زمین
	stop shot U	ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
	deviation U	انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
	deviations U	انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
	borrows U	ضربه زدن روی چمن نرم به سمت چپ یا راست یا مستقیم
	borrowed U	ضربه زدن روی چمن نرم به سمت چپ یا راست یا مستقیم
	borrow U	ضربه زدن روی چمن نرم به سمت چپ یا راست یا مستقیم
	doubled up U	ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
	double U	ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
	doubled U	ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
	drifting U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	drifted U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	drift U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	drifts U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	rollover U	استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
	VL bus U	مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
	VL local bus U	مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
	waltz three U	سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
	ambivalence U	توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
	preccession U	انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
	nose dive U	شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
	dasd U	Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
	direct admission U	مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
	flurries U	اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
	flurry U	اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
	basics U	روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
	basic U	روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
	marine express U	کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
	hits U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	hit U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	hitting U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	direct U	مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
	direct exchange U	تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
	directed U	مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
	directs U	مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
	spurt U	جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
	spurting U	جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
	spurted U	جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
	spurts U	جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
	cost fraction U	نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
	anti balance tab U	بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
	dma U	CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
	snap pass U	پاس سریع با پیچش سریع مچ
	direct command U	فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
	punted U	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
	punt U	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
	punts U	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
	impluse response U	پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
	elicitation U	کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
	direct fire sights U	زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
	single action U	یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
	direct dyes U	رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
	speediness U	سریع السیر سریع
	speedy U	سریع السیر سریع
	cross U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	crossest U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	crosses U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	crosser U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	direct access storage device U	اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
	apparent recession U	انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
	apogee U	زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
	declination constant U	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
	declinating station U	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
	shank U	ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
	placekick U	ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
	aberrance U	انحراف
	lapsing U	انحراف
	leeway U	انحراف
	convergence U	انحراف
	deviancy U	انحراف
	deviance U	انحراف
	digression U	انحراف
	variance U	انحراف
	slopes U	انحراف
	metabasis U	انحراف
	deflects U	انحراف
	distortions U	انحراف
	inclination U	انحراف
	perversity U	انحراف
	falloff U	انحراف
	agonic U	بی انحراف
	petty offence U	انحراف
	sloped U	انحراف
	slope U	انحراف
	deflecting U	انحراف
	deflected U	انحراف
	deflect U	انحراف
	perversion U	انحراف
	obliqueness U	انحراف
	distortion U	انحراف
	perversions U	انحراف
	deviations U	انحراف
	detour U	انحراف
	skew U	انحراف
	skewing U	انحراف
	aberration U	انحراف
	skews U	انحراف
	corruption U	انحراف
	lapse U	انحراف
	diversion U	انحراف
	deflection U	انحراف
	deviation U	انحراف
	diversions U	انحراف
	offsetting U	انحراف
	offset U	انحراف
	detours U	انحراف
	lapses U	انحراف
	deflections U	انحراف
	declination U	انحراف
	spin U	چرخش
	wrenched U	چرخش
	spins U	چرخش
	turn U	چرخش
	wrench U	چرخش
	wrenches U	چرخش
	swirled U	چرخش
	swirl U	چرخش
	volte face U	چرخش
	rotation U	چرخش
	gyration U	چرخش
	gyrations U	چرخش
	swirling U	چرخش
	swirls U	چرخش
	turns U	چرخش
	levorotation U	چرخش به چپ
	wheel U	چرخش
	wheeling U	چرخش
	wheels U	چرخش
	head rolling U	سر چرخش
	volte-face U	چرخش
	trolls U	چرخش
	troll U	چرخش
	twirled U	چرخش
	circulations U	چرخش
	rotational U	چرخش
	whirling U	چرخش
	circulation U	چرخش
	whirls U	چرخش
	whirlpool U	چرخش اب
	whirlpools U	چرخش اب
	twirl U	چرخش
	revolution U	چرخش
	revolutions U	چرخش
	twirls U	چرخش
	whirl U	چرخش
	twirling U	چرخش
	whirled U	چرخش
	drifting U	انحراف سمتی
	magnetic deflection U	انحراف مغناطیسی
	magnetic declination U	انحراف مغناطیسی
	curve of deviation U	منحنی انحراف
	frequency departure U	انحراف فرکانس
	refractile U	انکساری انحراف
	frequency deviation U	انحراف فرکانس
	frequency swing U	انحراف فرکانس
	deviations U	انحراف جنسی
	deviations U	انحراف سمتی
	rhumb line U	خط انحراف کشتی
	residual deviation U	انحراف مانده