English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
comebacker U ضربه توپ زمینی بطرف توپزن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
leg break U بلند شدن توپ از سمت توپزن بطرف میله
on drive U ضربه بسمت توپزن
leg hit U ضربه بسمت محدوده توپزن
beans U ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
bean U ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
finest U ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fined U ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fine U ضربه توپزن به پشت منطقه خود
throw out U سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
ap chagi U ضربه پا بطرف جلو
biteuro chagi U ضربه پا بطرف اریب
downstroke U ضربه بطرف پایین
called strick U پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
called shot U ضربه معین بطرف گوی یاکیسه یا هر دو
leg before U ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
half volley U پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
bunter U توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
chinaman U زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
skyward U بطرف اسمان بطرف بالا
ground liaison U گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock U فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
army commander U فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
ground signals U سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
yams U سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yam U سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
backstop U توپزن
batsmen U توپزن
batsman U توپزن
controls U توپزن دقیق
control U توپزن دقیق
balk U خطای توپزن
controlling U توپزن دقیق
battery U توپزن و توپگیر
banjo hitter U توپزن ضعیف
balks U خطای توپزن
baulks U خطای توپزن
baulking U خطای توپزن
batteries U توپزن و توپگیر
baulked U خطای توپزن
balking U خطای توپزن
balked U خطای توپزن
stonewaller U توپزن تدافعی
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
ducked U اخراج توپزن بی امتیاز
duckings U اخراج توپزن بی امتیاز
fine leg U محل پشت سر توپزن
ducks U اخراج توپزن بی امتیاز
double U توپزن 0001امتیازی فصل
defense U دفاع توپزن از میله ها
dismissing U سوزاندن توپزن و اخراج او
dismisses U سوزاندن توپزن و اخراج او
dismiss U سوزاندن توپزن و اخراج او
stump U سوزاندن توپزن کریکت
catcher U توپگیر پشت سر توپزن
doubled U توپزن 0001امتیازی فصل
ground U محل ایستادن توپزن
stumped U سوزاندن توپزن کریکت
stumping U سوزاندن توپزن کریکت
counting U تعداد امتیاز توپزن
stumps U سوزاندن توپزن کریکت
take a wicket U سوزاندن توپزن کریکت
counted U تعداد امتیاز توپزن
doubled up U توپزن 0001امتیازی فصل
count U تعداد امتیاز توپزن
counts U تعداد امتیاز توپزن
duck U اخراج توپزن بی امتیاز
night-watchmen U توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman U توپزن پایان مسابقه کریکت
complete game U یک بازی کامل از طرف توپزن
night watchman U توپزن پایان مسابقه کریکت
ball U توپ دور از دسترس توپزن
down U میله افتاده واخراج توپزن
handle the ball U دست زدن توپزن به توپ
blooper U پرتاب اهسته توپ به توپزن
beanball U توپی که هدف ان سر توپزن باشد
out of one's ground U تجاوز توپزن از محل ایستادن
sillier U بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
silly U بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
silliest U بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
third man U محل توپگیر دور از توپزن کریکت
coacher U یک از دو نفر توپزن تیم بیس بال
dig in U جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
opener U هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
cleanup U توپزن چهارم که معمولا قوی است
skittle U سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
yorked U توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
half century U 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
levo U بطرف چپ
into U بطرف
at U بطرف
in- U بطرف
in U بطرف
castles U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
bowled U باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
send down U پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
late cut U ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
leg side U قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
castle U میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
leg glance U ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
long off U موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
square leg U محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
cover point U محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
inswinger U توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
atop U بطرف بالا
riverward U بطرف رودخانه
eastwards U بطرف مشرق
dorsad U بطرف پشت
to win over to one's side U بطرف خوداوردن
forwards U بطرف جلو
on U بعلت بطرف
with U بطرف درجهت
earthward U بطرف زمین
pakkorro U بطرف بیرون
edgewise U بطرف لبه
frontwards U بطرف جلو
to the east of U بطرف مشرق
frontward U بطرف جلو
rearward U بطرف عقب
earthwards U بطرف زمین
upwards U بطرف بالا
without U بطرف خارج
cephalad U متمایل بطرف سر
homeward U بطرف منزل
upgrading U بطرف بالا
heavenward U بطرف اسمان
onwards U بطرف جلو
home U بطرف خانه
upgraded U بطرف بالا
homes U بطرف خانه
manward U بطرف انسان
orient U بطرف خاوررفتن
orienting U بطرف خاوررفتن
orients U بطرف خاوررفتن
aport U بطرف چپ کشتی
edgeways U بطرف جلوباشد
upgrades U بطرف بالا
cityward U بطرف شهر
downwards U بطرف پائین
toward U بطرف نسبت به
upward U بطرف بالا
to U بطرف روبطرف
coastwards U بطرف ساحل
mesail U بطرف وسط
upgrade U بطرف بالا
apporro U بطرف جلو
coastward U بطرف ساحل
mediad U بطرف وسط
abaft U بطرف عقب
mesal U بطرف وسط
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
pitches U بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
long on U موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
steal U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
steals U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
popping crease U خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
innings U نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
pitch U بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
brush back U پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
long hop U توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
off spin U چرخش توپ که تغییر سمت نزدیک توپزن میدهد
leg theory U روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
leg before wicket U حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
gravitating U متمایل شدن بطرف
ashore U بکنار بطرف ساحل
ina northerly direction U بطرف شمال شمالا
nobbling U بطرف خود اوردن
nobbles U بطرف خود اوردن
nobbled U بطرف خود اوردن
nobble U بطرف خود اوردن
athwart U از طرفی بطرف دیگر
southeastward U بطرف جنوب شرقی
southern U جنوبا بطرف جنوب
front U بطرف جلو روکردن به
stern ward U بطرف عقب کشتی
stern wards U بطرف عقب کشتی
inwards or inward U بطرف داخل بباطن
gravitates U متمایل شدن بطرف
astern U بطرف عقب پسین
gravitated U متمایل شدن بطرف
inboard U بطرف مرکز کشتی
deasil U متمایل بطرف راست
fronting U بطرف جلو روکردن به
adaxial U متمایل بطرف محور
outwards U بطرف خارج بیرونی
outward U بطرف خارج بیرونی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com