Perdic | ضربه برگشت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 208 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	rebound U	ضربه برگشت
	rebounded U	ضربه برگشت
	rebounding U	ضربه برگشت
	rebounds U	ضربه برگشت
	downward travel U	ضربه برگشت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	deadbeat U	زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
	deadbeats U	زدن ضربه بدون برگشت وعکس العمل
	back stroke U	ضربه برگشت پیستون
Other Matches

	back to battery U	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
	hit U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	hitting U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	hits U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	punt U	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
	punted U	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
	punts U	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
	impluse response U	پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
	cross U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	crosses U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	crossest U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	crosser U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	sclaff U	ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
	shank U	ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
	placekick U	ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
	refluence U	برگشت
	recoiling U	برگشت
	returning U	برگشت
	recrvdescence U	برگشت
	reflux U	برگشت
	recurrenge U	برگشت
	recoils U	برگشت
	regression U	برگشت
	relapsing U	برگشت
	return U	برگشت
	upturn U	برگشت
	recrudescence U	برگشت
	returned U	برگشت
	recoiled U	برگشت
	reverted U	برگشت
	retrocedence U	برگشت
	drawbacks U	برگشت
	retrocession U	برگشت
	revert U	برگشت
	right of reversion U	برگشت
	reversals U	برگشت
	reversal U	برگشت
	turnrounds U	برگشت
	turnarounds U	برگشت
	regression line U	خط برگشت
	tergiversation U	برگشت
	recoil U	برگشت
	regurgitation U	برگشت
	reverts U	برگشت
	drawback U	برگشت
	return line U	خط برگشت
	reverting U	برگشت
	turnaround U	برگشت
	retrogression U	برگشت
	turnabout U	برگشت
	capsizal U	برگشت
	turnover U	برگشت
	back water U	برگشت اب
	reoccur U	برگشت
	d.c. restoration U	برگشت دی سی
	d.c. reinsertion U	برگشت سی دی
	recoveries U	برگشت
	recovery U	برگشت
	relapses U	برگشت
	relapsed U	برگشت
	relapse U	برگشت
	turnabouts U	برگشت
	returns U	برگشت
	veered U	برگشت
	veer U	برگشت
	veers U	برگشت
	back U	درعقب برگشت
	reversible U	برگشت پذیر
	return pipe U	لوله برگشت
	irremeable U	برگشت نا پذیر
	irrevocably U	بطور بی برگشت
	irreversibility U	برگشت ناپذیری
	return flow U	جریان برگشت
	return current U	جریان برگشت
	return wire U	سیم برگشت
	grid return U	سیم برگشت
	returnable U	قابل برگشت
	ground return U	برگشت زمینی
	retrocedent U	برگشت کننده
	flyback pulse U	پالس برگشت
	retrocessive U	برگشت کننده
	reversibility U	برگشت پذیری
	image reversal U	برگشت تصویر
	backs U	درعقب برگشت
	reverses of fortune U	برگشت روزگار
	irreversible U	برگشت ناپذیر
	irrevocability U	برگشت ناپذیری
	return conductor U	سیم برگشت
	return cargo U	محموله برگشت
	linear regression U	برگشت خطی
	return perion U	زمان برگشت
	recurrence interval U	زمان برگشت
	reapparition U	برگشت عود
	irrevocable U	غیرقابل برگشت
	turn U	برگشت شناگر
	turns U	برگشت شناگر
	armstand dive U	بالانس برگشت
	reflector U	برگشت دهنده
	reflectors U	برگشت دهنده
	retrogressive U	برگشت کننده
	nonlinear regression U	برگشت غیرخطی
	back water curve U	منحنی برگشت اب
	retrograde U	برگشت دهنده
	backspace U	برگشت به عقب
	irriversible U	برگشت ناپذیر
	repercussion U	انعکاس برگشت
	rematch U	مسابقه برگشت
	regression time U	زمان برگشت
	reverberation U	برگشت امواج
	reverberations U	برگشت امواج
	regression equation U	معادله برگشت
	backward reaction U	واکنش برگشت
	regression coefficient U	ضریب برگشت
	regression analysis U	تحلیل برگشت
	payback period U	دوره برگشت
	regressive U	برگشت کننده
	retrogressed U	پس رفتن برگشت
	retrogresses U	پس رفتن برگشت
	retrogressing U	پس رفتن برگشت
	turnaround documents U	مستندات برگشت
	return flight U	پرواز برگشت
	flashbacks U	برگشت شعله
	flashback U	برگشت شعله
	track return U	مدار برگشت
	turn around time U	زمان برگشت
	turnaround documents U	اسناد برگشت
	turnaround form U	شکل برگشت
	retrogress U	پس رفتن برگشت
	turning points U	نقطه برگشت
	short return U	برگشت کوتاه
	turning point U	نقطه برگشت
	turnaround time U	زمان برگشت
	re- U	برگشت دادن
	revocable U	قابل برگشت
	re U	برگشت دادن
	irreversible steels U	فولادهای برگشت ناپذیر
	lapsing U	برگشت انحراف موقت
	lapses U	برگشت انحراف موقت
	magnetic yoke U	سیم برگشت مغناطیسی
	irreversible reaction U	واکنش برگشت ناپذیر
	deceleration U	فرایند برگشت پذیر
	plotter repeatability U	قابلیت برگشت رسام
	payback period U	دوره برگشت سرمایه
	irreversible process U	فرایند برگشت ناپذیر
	introversion U	برگشت بسوی درون
	capital recovery factor U	ضریب برگشت سرمایه
	lapse U	برگشت انحراف موقت
	echo U	برگشت امواج رادار
	echoed U	برگشت امواج رادار
	microscopic reversibility U	برگشت پذیری میکروسکوپی
	recovery U	برگشت به حالت اولیه
	echoes U	برگشت امواج رادار
	atavism U	برگشت بخوی نیاکان
	He came back with his tail between his legs. U	دست از پ؟ درازتر برگشت
	echoing U	برگشت امواج رادار
	return ticket U	بلیط رفت و برگشت
	nonreimbursable U	غیر قابل برگشت
	reverberations U	برگشت دادن امواج
	reverberation U	برگشت دادن امواج
	trip U	رفت یا برگشت فنر
	tripped U	رفت یا برگشت فنر
	trips U	رفت یا برگشت فنر
	day return U	بلیط رفتو برگشت
	renewable energy U	انرژی برگشت پذیر
	revocable credit U	اعتبار قابل برگشت
	reverting U	برگشت به وضعیت طبیعی
	recoveries U	برگشت به حالت اولیه
	impedance feedback U	پیوست برگشت امپدانس
	cycle time U	زمان رفت و برگشت
	regress U	پس رفت کردن برگشت
	regressed U	پس رفت کردن برگشت
	regurgitation U	برگشت خون استفراع
	regresses U	پس رفت کردن برگشت
	flip turn U	برگشت انتهای استخر
	high inverse voltage rectifier U	یکسوکننده با برگشت قوی
	revocable letter of credit U	اعتبار قابل برگشت
	revert U	برگشت به وضعیت طبیعی
	drawbacks U	برگشت حقوق گمرکی
	drawback U	برگشت حقوق گمرکی
	backstroke U	برگشت عقب زنی
	reverted U	برگشت به وضعیت طبیعی
	grid return U	سیم برگشت شبکه
	reversibility principle U	اصل برگشت پذیری
	reverts U	برگشت به وضعیت طبیعی
	inbound U	برگشت توپ به زمین
	ratchet effect U	اثر برگشت ناپذیر
	total reflux head U	سر تقطیر برگشت کامل
	turnaround cycle U	مدت رفت و برگشت
	step backwards U	برگشت [به حالت کم توسعه]
	throw back U	برگشت به خصال نیاکان
	regress U	برگشت [به حالت کم توسعه]
	regressing U	پس رفت کردن برگشت
	regression U	برگشت [به حالت کم توسعه]
	irremeable U	بطور غیر قابل برگشت
	inductive feedback U	پیوست برگشت وارونه القائی
	step jump U	پرش و برگشت روی همان پا
	confirmed irrevocable letter to credit U	اعتبار غیرقابل برگشت تاییدشده
	courses U	مسیر رفت و برگشت مسافت
	irrevocable letter of credit U	اعتبار اسنادی غیرقابل برگشت
	irrevocable credit U	اعتبار غیر قابل برگشت