Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hig low jack
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bedpost
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
big four
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
double pinochle
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
christmass tree
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
half worcester
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
Other Matches
golden gate
U
پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
lily
U
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
lilies
U
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
do split
U
ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
mixers
U
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixer
U
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
maples
U
میلههای بولینگ
sour apple
U
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
spiller
U
انداختن تمام میلههای بولینگ با
pin deck
U
قسمت زیر میلههای بولینگ
setup
U
وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
pocket split
U
باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
dead wood
U
میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
converts
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converting
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converted
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
convert
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
bucket
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
fills
U
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
baby split
U
وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
fill
U
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pinsetter
U
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
blow
U
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pinspotter
U
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
pumpkins
U
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
blows
U
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pumpkin
U
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
foundation
U
انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
pick a cherry
U
ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
big ball
U
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
light hit
U
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
pits
U
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
wood
U
چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
pit
U
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
worcester
U
باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
pinfall
U
تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
counted
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counted
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counting
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
count
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
spread eagle
U
سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
spot bowler
U
بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
pocket
U
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets
U
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
impact ionization
U
ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
tricrotism
U
نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
decreasingly
U
چنانکه روبکاهش گذارد
it burnsto a white ach
U
چون می سوزدخاکسترسفیدباقی می گذارد
contiguous
U
آنچه اثر می گذارد
is on the wane
U
رو بزوال یا نقصان می گذارد
I ll pay him back in his own coin .
U
حقش را کف دستش خواهم گذارد
feeder
U
مکانیزمی که به طور خودکار کاغذ درون چاپگر می گذارد
incommunicableness
U
چیزی که نتوان بکسی گفت یابا اودرمیان گذارد
feeders
U
مکانیزمی که به طور خودکار کاغذ درون چاپگر می گذارد
incommunicability
U
چگونگی چیزی که نتوان بکسی گفت یا با اودرمیان گذارد
personal service utility
U
کسی که مستقیما" کار خود را دراختیار کارفرما می گذارد
Nothing on earth will induce him to go there again.
اگر کلاهش هم آنجا بیافتد دیگر پا نمی گذارد.
devisor
U
کسیکه بمیل خویش چیزی رابدیگری بارث می گذارد مورث
permanent structures
U
به تاسیساتی گفته میشود که پس از اتمام قرارداد پیمانکاردر محل می گذارد
bot
U
بخشی که شروع فضای ضبط نوار مغناطیسی را علامت می گذارد
waifs
U
اموالی که سارق حین فراربیرون از محل سرقت به جامی گذارد
investor
U
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
investors
U
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
salvo
U
شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
salvoes
U
شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
split
U
میلههای باقیمانده
net posts
U
میلههای تور
grate
U
میلههای اهنی
grated
U
میلههای اهنی
connections
U
میلههای رابط
grates
U
میلههای اهنی
parallel bars
U
میلههای پارالل
leaving
U
میلههای جامانده
leave
U
میلههای جامانده
rods of corti
U
میلههای کورتی
seal bars
U
میلههای اب بندی
four horsemen
U
جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
picket fence
U
جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
fractional reserve banking
U
روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
advisory lock
U
قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
joint
U
دستگاه کوچک باطریدار که سوارکار بطور غیر مجازروی گردن اسب می گذارد تاتندتر برود
bacillary
U
بشکل میلههای کوچک
grated
U
پنجره میلههای اهخنی
driving bit
U
هویزه میلههای اسب
bacillar
U
بشکل میلههای کوچک
grate
U
پنجره میلههای اهخنی
grates
U
پنجره میلههای اهخنی
stanchion
U
میلههای عمودی ناو
cross barred
U
دارای میلههای عرضی
seat bars
U
میلههای تکیه گاه
gridiron
U
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
wicketkeeper
U
توپگیر مدافع میلههای کریکت
ended
U
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ends
U
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
hand
U
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
end
U
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
handing
U
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
traumatic
U
ضربهای
dicrotism
U
دو ضربهای
posttraumatic
U
پس ضربهای
studs
U
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
square out
U
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
throw out
U
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
shock excitation
U
تحریک ضربهای
detonations
U
انفجار ضربهای
impluse switch
U
کلید ضربهای
shock wave
U
موج ضربهای
impluse inertia
U
لختی ضربهای
impulse turbine
U
توربین ضربهای
impluse distortion
U
اعوجاج ضربهای
impluse voltage
U
فشار ضربهای
detonation
U
انفجار ضربهای
shock waves
U
موج ضربهای
transient voltage
U
ولتاژ ضربهای
impluse switch
U
تکمه ضربهای
tricrotic
U
نبض سه ضربهای
impluse generator
U
مولد ضربهای
impluse exitation
U
تحریک ضربهای
implusive excitation
U
تحریک ضربهای
impluse sender
U
مولد ضربهای
impluse tachometer
U
تاکومتر ضربهای
impact exitation
U
تحریک ضربهای
impluse function
U
تابع ضربهای
impluse detector
U
اشکارسازجریان ضربهای
partial products
U
حاصل ضربهای جز
impact printer
U
چاپگر ضربهای
drop test
U
ازمایش ضربهای
shock concrete
U
بتن ضربهای
impluse breakdown
U
شکست ضربهای
impact load
U
بار ضربهای
impulsive force
U
نیروی ضربهای
impulse discharge
U
تخلیه ضربهای
implusing signal
U
سیگنال ضربهای
impact strength
U
استحکام ضربهای
mach wave
U
موج ضربهای
percussion welding
U
جوشکاری ضربهای
percussion press
U
پرس ضربهای
ippon kumite
U
مبارزه تک ضربهای
whipping
U
حرکت ضربهای
australian crawl
U
کرال دو ضربهای
impluse wave
U
موج ضربهای
impluse current
U
جریان ضربهای
sambon kumite
U
مبارزه سه ضربهای
strode analysis
U
تحلیل ضربهای
impluse contact
U
کنتاکت ضربهای
pulsating load
U
بار ضربهای
batch mixer
U
مخلوط کن ضربهای
impact force
U
نیروی ضربهای
ramdrive.sys
U
در DOS یک فایل پیکربنغی همراه سیستم عامل است که بخشی از حافظه دستیابی مستقیم کامپیوتر را بعنوان یک دیسک کنار می گذارد
grid
U
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
take guard
U
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
grids
U
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
goofy foot
U
موج سواری که بجای پای چپ پای راست را روی تخته بجلو می گذارد
impluse sound level
U
سطح صوت ضربهای
impluse protective level
U
سطح فشار ضربهای
detached shock wave
U
موج ضربهای منفصل
impluse current generator
U
مولد جریان ضربهای
daisy wheel printer
U
چاپگر اصلی ضربهای
impluse breakdown voltage
U
فشار شکست ضربهای
impact transducer
U
مبدل فرایندهای ضربهای
impluse circuit
U
مدار جریان ضربهای
impact crusher
U
سنگ شکن ضربهای
jia ippon kumite
U
مبارزه ازاد تک ضربهای
tensile impact test
U
ازمایش کشش ضربهای
impluse voltage generation
U
تولید فشار ضربهای
joint
U
مفصل اتصال ضربهای
pulsed resistance welding
U
جوشکاری مقاومتی ضربهای
impluse voltage generator
U
مولد فشار ضربهای
wavelet
U
موج ضربهای کوچک
impluse voltage stress
U
تنش فشار ضربهای
impluse withstand voltage
U
فشار ضربهای ایستا
mach line
U
موج ضربهای ضعیف
percussion riveter
U
پرچ کننده ضربهای
normal shock wave
U
موج ضربهای عمود
jar ramming method
U
روش ضربهای قالبریزی
oblique shock wave
U
موج ضربهای مایل
impluse voltage test
U
ازمایش فشار ضربهای
impluse turbine
U
توربین فشار ضربهای
impluse voltage cascade
U
ابشار فشار ضربهای
pusher type furnace
U
کوره نوع ضربهای
impluse test
U
ازمایش فشار ضربهای
instantaneous short circuit current
U
جریان اتصال کوتاه ضربهای
tricrotic
U
ضربان نبض بطورسه ضربهای
bank shot
U
ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد
impluse circuit
U
مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
counted
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
impluse voltage test technipue
U
روش ازمایش فشار ضربهای
counting
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
count
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
impluse response
U
رفتار در مقابل فشار ضربهای
impluse high tension generator
U
مولد فشار قوی ضربهای
counts
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
lanternpinion
U
چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
bocci
U
بولینگ ایتالیایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com