English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
plasma plating U ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
monel U الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
resister U اسباب مقاوم دربرابر برق
resistor U اسباب مقاوم دربرابر برق
resisters U اسباب مقاوم دربرابر برق
resistors U اسباب مقاوم دربرابر برق
stainless steel U فولاد مقاوم در برابر خوردگی
brake lining U مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
hardened site U حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
self excited U تحریک شده توسط جریان دینام
hair crack U شکاف خوردگی ترک خوردگی
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
variable discharge turbine U توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
source U مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
vlsi U مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity U حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super- U کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
to U دربرابر
along side of U دربرابر
in contrast with U دربرابر
in contradistinction to U دربرابر
to take eggs for money U را با دربرابر
against U دربرابر
in d. from U دربرابر
on payment U دربرابر پول
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
dure U بردباری کردن دربرابر
endures U بردباری کردن دربرابر
copy protection U حفافت دربرابر کپی
contenders U مدعی دربرابر قهرمان
endure U بردباری کردن دربرابر
endured U بردباری کردن دربرابر
contender U مدعی دربرابر قهرمان
ultimate compressive strength U حداکثر مقاومت دربرابر فشار
strength under tangential loading U مقاومت دربرابر عاملهای مماسی
outdare U تحریک بجنگ کردن دوام اوردن دربرابر
ultra high frequency U بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f. U بسامد بسیار بسیار زیاد
to i.a person for his actions U کسیرا ازمسئولیت قانونی دربرابر کرده هایش رهاکردن
outride U دربرابر طوفان ایستادگی کردن در مسابقه چیره شدن
processor U وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable U آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
erosion U سایش
scrub U سایش
grinds U سایش
fretting U سایش
grind U سایش
scrubs U سایش
scrubbing U سایش
scrubbed U سایش
abrasions U سایش
corrasion U سایش
trituration U سایش
abrasion U سایش
friction U سایش
wear U سایش
frictions U سایش
wears U سایش
levigation U سایش
digital read out U نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter U استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
scouring machine U ماشین سایش
erosive U سایش دهنده
float stone U سنگ سایش
abrasive action U اثر سایش
internal friction U سایش درونی
abradability U سایش پذیری
superficial abrasion U سایش رویی
grindable U قابل سایش
erodible U قابل سایش
grinds U تیزکردن سایش
wear resistance U مقاومت سایش
grind U تیزکردن سایش
chaffing gear U وسایل ضد سایش
pull down menu U فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
abrasive tool U ابزار برای سایش
erosible U قابل سایش وفرسایش
wave off U فرود همراه با سایش
abrasion سایش منتج ازآلودگی
abrasive resistance U درجه سایش پذیری
abrasive hardness U درجه سایش پذیری
abrasion hardness U درجه سایش پذیری
abrasions U سایش منتج ازالودگی
abradent U الت سایش یا پرداخت
wear resistance U مقاومت در مقابل سایش
plasma plating U مقاوم
resistors U مقاوم
resistant U مقاوم
resistor U مقاوم
tolerant U مقاوم
resisters U مقاوم
renitent U مقاوم
refractory U مقاوم
resister U مقاوم
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
corrade U در اثر سایش از بین رفتن
to fret a passage U راهی رابوسیله سایش بازکردن
tribometer U مالش سنج سایش ازما
wear tables U جداول سایش جنگ افزارها
internal friction U مالش درونی سایش داخلی
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
resistive force U نیروی مقاوم
water resistant U مقاوم در برابر اب
adamantly U مقاوم یکدنده
weatherproof U مقاوم در برابرهوا
stabile U مقاوم در برابرگرما
counterpoise U نیروی مقاوم
forcing cone U مخروط مقاوم
moment of resistence U لنگر مقاوم
resisting moment U لنگر مقاوم
hardened site U پایگاه مقاوم
stand up <idiom> U مقاوم بودن
adamant U مقاوم یکدنده
rigid cores U هستههای مقاوم
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
internal resisting moment U لنگر مقاوم درونی
swelling resistant U مقاوم در برابر تورم
passive earth pressure U فشار مقاوم خاک
heat resisting steels U فولادهای مقاوم حرارتی
heat fast paint U رنگ مقاوم گرما
drag chain conveyor U نقاله با زنجیر مقاوم
passive earth pressure U رانش مقاوم خاک
windproof U مقاوم در مقابل باد
shell proof U مقاوم در مقابل گلوله
lightfast U مقاوم در برابر نور
resistant to heat U مقاوم در برابر گرما
torsion resistant U مقاوم در برابر پیچش
drag force U نیروی مقاوم حرکت
resistance to tempering U مقاوم در برابر بازپخت
resistance to failure U مقاوم در برابر ترک
resistance to cracking U مقاوم در برابر شکستگی
creep resistant U مقاوم در برابر خزش
wear resistant U مقاوم در بربر سائیدگی
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menu U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
resistance to corrosion U مقاوم در برابر زنگ زدگی
fracture proof U مقاوم در برابر شکستگی نشکن
deadman U پایه استقرارسنگر دستک مقاوم
defendants U مقاوم درمقابل زور و فشار
acid resistant U ماده مقاوم در برابر اسید
insulant U ماده مقاومت کننده مقاوم
resistance to plastic deformation U مقاوم در برابر تغییر شکل
thermistor U الت مقاوم درمقابل برق
earthquake proof foundation U غیر مقاوم درمقابل زلزله
defendant U مقاوم درمقابل زور و فشار
virtual U که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
acid fast U مقاوم در برابر رنگ بری اسید
resistance to deflaction U مقاوم در برابر تغییر شکل خمشی
phosphate esters U مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
terrigenous U تشکیل شده بوسیله عمل سایش رودخانه وجریان اب خاکزاد
bomb proof U پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
incolen U الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
cold wet clothing U لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
state-of-the-art U بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
corrosion U خوردگی
corrsion U خوردگی
chafe U خوردگی
wear U خوردگی
chafes U خوردگی
chafing U خوردگی
wears U خوردگی
abrasion U خوردگی
erosion U خوردگی
erosion-corrosion U خوردگی
abrasions U خوردگی
cassettes U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassette U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
pressure cabin U هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
screws U پیچ خوردگی
screw U پیچ خوردگی
fissuration U ترک خوردگی
fractions U ترک خوردگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com