Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stop hit
U
ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
head and arm
U
هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
counter riposte
U
حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
aggressive
U
حمله ور مهاجم
direct free kick
U
مکث مهاجم برای فریفتن حریف
invader
U
مهاجم حمله کننده
invaders
U
مهاجم حمله کننده
cross buck
U
حمله دو مهاجم بصورت متقاطع
sacking
U
حمله به مهاجم پشت خط تجمع
submarine
U
خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
submarines
U
خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
composite attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
compound attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
stunting
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunt
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
sacks
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sack
U
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
charges
U
حمله به حریف
charge
U
حمله به حریف
scrambles
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble
U
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
quarterback draw
U
نوعی حمله که مهاجم پشت خط مرکزی با تظاهر به پاس عقب می رود و بعد خودبجلو میشتابد
assault
U
حمله بدنی به حریف
assaulted
U
حمله بدنی به حریف
assaults
U
حمله بدنی به حریف
parrying
U
دفع کردن حمله حریف
parry
U
دفع کردن حمله حریف
parries
U
دفع کردن حمله حریف
parried
U
دفع کردن حمله حریف
bootleg
U
نوعی حمله با فریفتن حریف
deropement
U
مانور حمله با گریز ازشمشیر حریف
charging
U
خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
audible
U
تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
disengages
U
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengaging
U
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengage
U
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
ceding parry
U
کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
tackling
U
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackles
U
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackled
U
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackle
U
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
battery
U
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
batteries
U
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
glides
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glide
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glided
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
touch football
U
نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
covered
U
گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
doubled
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
linemate
U
مهاجم هم ردیف در خط مهاجم دیگر
underhook
U
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
gain ground
U
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
looped
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
cisc
U
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
hysterics
U
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
velimirovic attack
U
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
side sweep and over under
U
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
vortex breakdown/brust
U
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
rio treaty
U
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
hysterogenic
U
حمله تشنجی شبیه حمله
ond shot
U
بیک حمله دریک حمله
hysteroid
U
حمله تشنجی شبیه حمله
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off
U
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
forward
U
مهاجم
offensives
U
مهاجم
offensive
<adj.>
U
مهاجم
invader
U
مهاجم
striker
U
مهاجم
strikers
U
مهاجم
attacking
[style of play, player]
<adj.>
U
مهاجم
infestant
U
مهاجم
forwarded
U
مهاجم
raider
U
مهاجم
raiders
U
مهاجم
close attack
U
سه مهاجم
attackers
U
مهاجم
attacker
U
مهاجم
invaders
U
مهاجم
frontcourt man
U
مهاجم
postman
U
مهاجم
aggressors
U
مهاجم
postmen
U
مهاجم
aggressor
U
مهاجم
dodgers
U
مهاجم گریزنده
dodger
U
مهاجم گریزنده
trailer
U
پشتیبان مهاجم
flanker
U
مهاجم جناح
dedger
U
مهاجم گریزنده
breaking pass
U
پاس به مهاجم
aggressive
U
مهاجم پرپشتکار
trailers
U
پشتیبان مهاجم
third home
U
بازیگر مهاجم
unmarked
U
مهاجم مهارنشده
double up
U
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
illegal procedure
U
خطای تیم مهاجم
cough up
U
لو رفتن توپ مهاجم
flanker
U
بازیگر مهاجم در جناح
loose forward
U
مهاجم تک رو پشت خط تجمع
front line
U
خط حمله خط حمله یادفاع
prop forward
U
هرکدام ازدو مهاجم خط جلودرتجمع
horses
U
بازیگران قوی تیم مهاجم
weak safety
U
جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
movements
U
حرکات
inner
U
دو بازیگر مهاجم بین وسط وگوشها
have an angle
U
بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
cutoff block
U
سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
target date
U
زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
movements
U
حرکات یکانها
rings
U
حرکات دارحلقه
motion analysis
U
تحلیل حرکات
peristalsis
U
حرکات حلقوی
voluntary exercise
U
حرکات اختیاری
compulsory
U
حرکات اجباری
compulsory freestyle
U
حرکات اجباری
calisthenics
U
حرکات نرمشی
eye movements
U
حرکات چشم
pumped
U
حرکات فریبنده
eurythmics
U
تناسب حرکات
gestures
U
حرکات بیانگر
pumps
U
حرکات فریبنده
pump
U
حرکات فریبنده
school figures
U
حرکات اسب
air movements
U
حرکات هوایی
puerilism
U
حرکات کودکانه
cadence
U
موزونی حرکات
cadences
U
موزونی حرکات
retrograde movement
U
حرکات به عقب
calisthenics
U
حرکات سوئدی
play marking
U
حرکات تهاجمی
optional
U
حرکات اختیاری
tactical movement
U
حرکات تاکتیکی
prescribed exercise
U
حرکات اجباری
submarines
U
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarine
U
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
tight end
U
مهاجم گوش مامور سد کردن و دریافت توپ
beat up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
beat-up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
pass cut
U
روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
false start
U
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
false starts
U
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
indirect
U
پیچیده
tortile
U
پیچیده
restiform
U
پیچیده
crackly
U
پیچیده
complicated
U
پیچیده
obscurant
U
پیچیده
sophisticate
U
پیچیده
metaphsical
U
پیچیده
gordian
U
پیچیده
abstruse
U
پیچیده
intorted
U
در هم پیچیده
crimpy
U
پیچیده
in a tangle
U
پیچیده
muffled
U
پیچیده
sigmoid
U
پیچیده
implex
U
پیچیده
revolute
U
پیچیده
jigsaws
U
پیچیده
tangled
U
پیچیده
wrapped
U
پیچیده
perplexing
U
پیچیده
complex
U
:پیچیده
complex
U
پیچیده
crabby
U
پیچیده
complexes
U
پیچیده
complexes
U
:پیچیده
verticillate
U
پیچیده
involved
U
پیچیده
deep
<adj.>
U
پیچیده
jigsaw
U
پیچیده
intricate
U
پیچیده
wreathy
U
پیچیده
eurythmics
U
حرکات بدنی موزون
surge
U
حرکات افقی اب دریا
rapid eye movements
U
حرکات سریع چشم
disports
U
حرکات نشاط انگیزکردن
lip key
[دستگاه ثبت حرکات لب]
piaffe
U
نمایش حرکات یورتمهای
appeasement gestures
U
حرکات صلح جویانه
notations
U
ثبت حرکات شطرنج
disport
U
حرکات نشاط انگیزکردن
circulation control
U
مدار کنترل حرکات
maneuvering board
U
تابلوی حرکات ناوها
notation
U
ثبت حرکات شطرنج
mass of maneuver
U
سنگینی حرکات یکان
surged
U
حرکات افقی اب دریا
by-play
U
حرکات یا مکالمات فرعی
adiadokinesis
U
زوال حرکات تناوبی
road movement
U
حرکات روی جاده
eurhythmics
U
حرکات بدنی موزون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com