Perdic | ضایعات تضییع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 46 (1 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	wastage U	ضایعات تضییع

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	napping waste U	ضایعات عمل خارزنی [این ضایعات در فرش های دستی بعد از پرداخت و یا در هنگام مقراض کاری بوجود آمده و در فرش های ماشینی پس از خار زدن سطح فرش بوسیله ماشین حاصل می شود.]
	spoiled U	تضییع
	spoiling U	تضییع
	spoils U	تضییع
	spoil U	تضییع
	wasting U	تضییع
	waste U	تضییع کردن اتلاف
	wastes U	تضییع کردن اتلاف
	memoranda U	ست و استطلاع از طرقی غیراز ارسال این نامه باعث تضییع وقت میشود
	memorandums U	ست و استطلاع از طرقی غیراز ارسال این نامه باعث تضییع وقت میشود
	memorandum U	ست و استطلاع از طرقی غیراز ارسال این نامه باعث تضییع وقت میشود
	scrapping U	ضایعات
	scraps U	ضایعات
	scrapped U	ضایعات
	scrap U	ضایعات
	cultch U	ضایعات
	wastage U	ضایعات
	waste product U	ضایعات
	spoilage U	ضایعات
	culch U	ضایعات
	garble U	ضایعات
	decrement U	ضایعات
	damage criteria U	میزان ضایعات
	effective damage U	ضایعات موثر
	cotton waste U	ضایعات پنبه
	pugs U	ضایعات غله
	pug U	ضایعات غله
	lint U	ضایعات پنبه
	casualties U	تلفات و ضایعات
	loss U	تلفات ضایعات
	casualty U	تلفات و ضایعات
	battle casualty U	ضایعات رزمی
	damage U	ضایعات رزمی
	cotton-waste U	آشغال و ضایعات پنبه
	mass casualties U	تلفات و ضایعات شدید
	loss appraisal U	ضایعات قابل قبول
	loss replacement U	جایگزینی تلفات و ضایعات
	mortality U	قابلیت دریافت ضایعات
	gumma U	ضایعات دوره سوم سفلیس
	loss U	تلفات جنگی ضایعات رزمی
	casualty agent U	عامل ایجاد تلفات و ضایعات
	excess cover treaty U	قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
	damage assessment U	تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
	casualty board U	تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
	anticipated stock losses U	تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy