Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
digitiztion
U
صورت رقمی شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
digital
U
رقمی
area codes
U
کد سه رقمی
single-digit
<adj.>
U
تک رقمی
single-digit
<adj.>
U
یک رقمی
area code
U
کد سه رقمی
digitalis
U
رقمی
double-digit
<adj.>
U
دو رقمی
digitized
U
رقمی شده
digital transmission
U
انتقال رقمی
digital data
U
داده رقمی
quantize
U
رقمی کردن
digital signal
U
علامت رقمی
digital intergrator
U
انتگرالگیر رقمی
digital recording
U
ضبط رقمی
digital monitor
U
مونیتور رقمی
digitize
U
رقمی کردن
digitizer
U
رقمی کننده
quantizer
U
رقمی کننده
digit punch
U
منگنه رقمی
double figures
U
امتیاز دو رقمی
digital channel
U
مجرای رقمی
analog digital
U
قیاسی به رقمی
digital circuit
U
مدار رقمی
digutal data
U
داده رقمی
digital analog
U
رقمی به قیاسی
digital clock
U
ساعت رقمی
digital computer
U
کامپیوتر رقمی
digitiztion
U
رقمی کردن
digital channel
U
کانال رقمی
digital
U
رقمی وابسته به شماره
adc
U
مبدل قیاسی به رقمی
analog to digital converter
U
مبدل قیاسی به رقمی
analog digital converter
U
مبدل قیاسی- رقمی
digital integrator
U
انتگرال گیر رقمی
digital tape cassettes
U
نوار کاست رقمی
digital clock
U
زمان سنج رقمی
midi
U
میانجی رقمی الات موسیقی
highest
U
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
musical instrument digital interface
U
میانجی رقمی الات موسیقی
highs
U
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
high
U
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
A/D
U
انالوگ به دیجیتال : مبدل قیاسی به رقمی
octal notation
U
رقمی که در سیستم هشتایی به کار می رود
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
Carry the one
[two]
.
U
یک
[دو]
بر دست.
[ریاضی]
[در جمع یا ضرب دوعدد که حاصلشان دو رقمی باشد]
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
Carry the one
[two]
.
U
یک
[دو]
در ذهن داریم.
[ریاضی]
[در جمع یا ضرب دوعدد که حاصلشان دو رقمی باشد]
e
U
رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده متنافر با مقداردهدهی عدد 41 است
f
U
رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقداردهدهی عدد 51 است
LSD
U
رقمی که محل سمت راست عدد را اشغال میکند و کمترین توان را دارد
fox
U
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxing
U
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxes
U
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom
U
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions
U
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
digital to analog converter
U
مبدل دیجیتال به انالوگ مبدل رقمی به قیاسی
dogs
U
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dog
U
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogging
U
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
hinting
U
در فن چاپ دیجیتال یا رقمی کاهش وزن یا میزان طرح حرف بطوریکه فونتهای کوچک از نظر اندازه بدون ازدست دادن جزئیات خود روی چاپگرهای dpi003 قابل چاپ باشند
basic
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
c
U
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
slips
U
صورت
effigies
U
صورت
mazard
U
صورت
effigy
U
صورت
formed
U
صورت
rolls
U
صورت
roll
U
صورت
images
U
صورت
image
U
صورت
providing
U
در صورت
phase
U
صورت
phased
U
صورت
facies
U
صورت
form
U
صورت
statements
U
صورت
statement
U
صورت
rolled
U
صورت
physiognomy
U
صورت
physiognomies
U
صورت
freckle
U
لک صورت
kalendar
U
صورت
versions
U
صورت
medals
U
صورت
phases
U
صورت
medal
U
صورت
forms
U
صورت
figuring
U
صورت
listing
U
صورت
figures
U
صورت
figure
U
صورت
version
U
صورت
faces
U
صورت
filed
U
صورت
visage
U
رو صورت
visages
U
رو صورت
shape
U
صورت
shapes
U
صورت
conformer
U
هم صورت
conformational isomers
U
هم صورت
constellation
U
صورت
slip
U
صورت
slipped
U
صورت
rosters
U
صورت
coat card
U
صورت
face
U
صورت
roster
U
صورت
circumstantially
U
در صورت
hues
U
صورت
list
U
صورت
invoiced
U
صورت
hue
U
صورت
invoice
U
صورت
invoicing
U
صورت
listings
U
صورت
file
U
صورت
invoices
U
صورت
constellations
U
صورت
minute
U
صورت جلسه
schedules
U
صورت فهرست
It didnt come off. It didnt take place.
U
صورت نگرفت
imbody
U
صورت خارجی
on the Q.T.
<idiom>
U
به صورت سری
pictography
U
صورت نگاری
schedule
U
صورت فهرست
pictograph
U
صورت نگاره
formalism
U
صورت گرایی
scheduled
U
صورت فهرست
face cream
U
کرم صورت
serials
U
و به صورت سری
At any rate . In any case . Anyway .
U
درهر صورت
portraiture
U
نقاشی از صورت
serial
U
و به صورت سری
impanel
U
در صورت نوشتن
if so
U
در صورت مثبت
formulation
U
صورت بندی
free list
U
صورت مجانی ها
in memory of
<idiom>
U
به صورت رایگان
programme of work
U
صورت کارها
apparition
U
صورت وهمی
semblance
U
صورت فاهر
face powders
U
پودر صورت
a face-pack
U
ماسک صورت
apparitions
U
صورت وهمی
primordial image
U
صورت ازلی
processionize
U
صورت مجلس
bill of fare
U
صورت غذا
if possible
U
در صورت توانایی
if possible
U
در صورت امکان
record
U
صورت مذاکرات
bills of fare
U
صورت غذا
constellation
U
صورت فلکی
if need be
U
در صورت بایست
if necessary
U
در صورت لزوم
constellations
U
صورت فلکی
proces verbal
U
صورت مجلس
pictogram
U
صورت نگاشت
stop list
U
صورت متخلفین
nomenelature
U
صورت اسامی
sentential form
U
صورت جملهای
reorganization
U
صورت جدید
the brush
U
صورت گری
isolate
U
به صورت الکتریکی
isolates
U
به صورت الکتریکی
inventory
U
صورت اموال
isolating
U
به صورت الکتریکی
inventory
U
صورت کالا
sales check
U
صورت فروش
matricula
U
صورت اعضا
to put in to shape
U
سر و صورت دادن
on foot
U
به صورت پیاده
nominal list
U
صورت اسامی
archetypes
U
صورت ازلی
numerator
U
صورت کسر
normalized form
U
صورت هنجار
similitude
U
شباهت صورت
normal form
U
صورت هنجار
sick list
U
صورت بیماران
normal form
U
صورت عادی
standard form
U
صورت متعارف
archetype
U
صورت ازلی
long robe
U
صورت کشیده
formation
U
صورت بندی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com