Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (24 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
To take an invevtory.
U
صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
stock talking
U
سیاهه برداری از موجودی
inventory
U
صورت دارایی موجودی
to take inventory
U
صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
assembly listing
U
صورت برداری همگذاری لیست اسمبلی
pict
U
قالب فایل گرافیکی که تصاویر را به صورت برداری ذخیره میکند
perpetual inventory
U
فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
stockade
U
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stock evaluation
U
بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stockades
U
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
earmarked stock
U
موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
accomplish
U
صورت گرفتن
carry out
U
صورت گرفتن
accomplishes
U
صورت گرفتن
put into practice
U
صورت گرفتن
bring into being
U
صورت گرفتن
put into effect
U
صورت گرفتن
accomplishing
U
صورت گرفتن
execute
U
صورت گرفتن
make a reality
U
صورت گرفتن
bring inbeing
U
صورت گرفتن
fulfill
[American]
U
صورت گرفتن
accomplish
U
صورت گرفتن
materializes
U
صورت خارجی بخود گرفتن
rallies
U
سرو صورت تازه گرفتن
rally
U
سرو صورت تازه گرفتن
materializing
U
صورت خارجی بخود گرفتن
materialized
U
صورت خارجی بخود گرفتن
rallied
U
سرو صورت تازه گرفتن
materialised
U
صورت خارجی بخود گرفتن
materialize
U
صورت خارجی بخود گرفتن
materialises
U
صورت خارجی بخود گرفتن
materialising
U
صورت خارجی بخود گرفتن
disposition
U
صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
to lay in a stock
U
موجودی تهیه کردن
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
xerographic
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
supplied
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplying
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
stock
U
موجودی موجودی کالا
stocked
U
موجودی موجودی کالا
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
U
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
overstock
U
زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن
surveyed
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
stripping
U
نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
exploiting
U
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploits
U
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploit
U
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
operated
U
از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operate
U
از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operates
U
از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
defrauded
U
کلاه برداری کردن
defrauding
U
کلاه برداری کردن
defrauds
U
کلاه برداری کردن
defraud
U
کلاه برداری کردن
utilises
U
بهره برداری کردن
mapping
U
نقشه برداری کردن
tapping
U
بهره برداری کردن از
exploits
U
بهره برداری کردن از
safing
U
چاشنی برداری کردن
sampled
U
نمونه برداری کردن
utilizing
U
بهره برداری کردن
tapped
U
بهره برداری کردن از
tap
U
بهره برداری کردن از
exploit
U
بهره برداری کردن از
utilizes
U
بهره برداری کردن
utilize
U
بهره برداری کردن
utilised
U
بهره برداری کردن
utilising
U
بهره برداری کردن
exploiting
U
بهره برداری کردن از
sample
U
نمونه برداری کردن
unveils
U
نمودار کردن پرده برداری
unveiled
U
نمودار کردن پرده برداری
unveil
U
نمودار کردن پرده برداری
sampling
U
نمونه برداری مزه کردن
photo imagery
U
عکس برداری کردن از زمین
unveiling
U
نمودار کردن پرده برداری
operated
U
عمل کردن بهره برداری کردن
operate
U
عمل کردن بهره برداری کردن
operates
U
عمل کردن بهره برداری کردن
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
utilising
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizing
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilises
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilised
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizes
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
periodic stock check
U
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
invoiced
U
صورت کردن
invoicing
U
صورت کردن
invoice
U
صورت کردن
invoices
U
صورت کردن
list
U
صورت کردن
married under a contract unlimited perio
U
زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
assets
U
موجودی
minimum stock level
U
موجودی
stock
U
موجودی
holding
U
موجودی
supplies
U
موجودی
storing
U
موجودی
store
U
موجودی
stocked
U
موجودی
balance in hand
U
موجودی
repertoire
U
موجودی
to strike off the rolls
U
از صورت حذف کردن
rosters
U
وارد صورت کردن
roster
U
وارد صورت کردن
stocked
U
به موجودی افزودن
supplying
U
موجودی لزوم
cycle stock
U
موجودی فعال
inventories
U
موجودی کالا
supply
U
موجودی جایگیرموقتی
idle stock
U
موجودی بی مصرف
safety stock
U
موجودی تضمینی
stocked
U
موجودی انبار
stocked
U
موجودی ذخیره
surplus stock
U
موجودی اضافی
valuation of stock
U
ارزیابی موجودی
instruction repertoire
U
موجودی دستورالعمل
supplying
U
موجودی جایگیرموقتی
inventory management
U
مدیریت موجودی
inventory discrepancy
U
اختلاف موجودی
inventory control
U
کنترل موجودی
danger warning level
U
حداقل موجودی
reserve stock
U
موجودی ذخیره
active stock
U
موجودی فعال
supply
U
موجودی لزوم
excess stock
U
موجودی مازاد
supplied
U
موجودی جایگیرموقتی
buffer stock
U
موجودی ذخیره
buffer stock
U
موجودی احتیاطی
business inventories
U
موجودی تجاری
capital stock
U
موجودی سرمایه
stock valuation
U
ارزیابی موجودی
financial assets
U
موجودی مالی
stock taking
U
رسیدگی به موجودی
surplus stock
U
موجودی مازاد
complete inventory
U
موجودی کامل
consumable stock
U
موجودی مصرفی
exhaust bin level
U
فاقد موجودی
stock
U
موجودی انبار
stock
U
موجودی ذخیره
supplied
U
موجودی لزوم
stock
U
به موجودی افزودن
exhaust bin level
U
اتمام موجودی
warehouse stock
U
موجودی انبار
continuous inventory
U
موجودی مستمر
stock record
U
سابقه موجودی
inventory
U
لیست موجودی
stock adjustment
U
تعدیل موجودی
inventory
U
موجودی کالا
funded
U
موجودی سرمایه
fund
U
موجودی دارائی
inventory
U
فهرست موجودی
quick assets
U
موجودی نقدشو
funded
U
موجودی دارائی
stock adjustment
U
تطبیق موجودی
stock accounting
U
حسابداری موجودی
stock audit
U
حسابرسی موجودی
stock control
U
کنترل موجودی
stock account
U
حساب موجودی
out of stock;ex stock
U
از موجودی یاذخیره
stock check
U
کنترل موجودی
fund
U
موجودی سرمایه
schedules
U
صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
strike off the rolls
U
از صورت وکلا خارج کردن
schedule
U
صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
scheduled
U
صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
mine action
U
عمل کردن به صورت مین
inflame
U
اتش گرفتن عصبانی و ناراحت کردن متراکم کردن
inflames
U
اتش گرفتن عصبانی و ناراحت کردن متراکم کردن
inflaming
U
اتش گرفتن عصبانی و ناراحت کردن متراکم کردن
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
phototostat
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
bessel method
U
پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
base stock control
U
کنترل موجودی مبنا
liabilities
U
تعهد موجودی بانکی
stock control
U
کنترل موجودی انبار
wardrobe
U
اشکاف موجودی لباس
wardrobes
U
اشکاف موجودی لباس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com