Perdic | صندوق ملبوس وملزومات کارکنان کشتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	slop chest U	صندوق ملبوس وملزومات کارکنان کشتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	windjammer U	یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
	crewing U	کارکنان کشتی
	crew U	کارکنان کشتی
	crewed U	کارکنان کشتی
	crews U	کارکنان کشتی
	coxswain U	پیشکار کارکنان کشتی
	toggery U	ملبوس
	bibandtucker U	ملبوس
	clothes U	ملبوس
	togs U	ملبوس
	knitwear U	ملبوس کشبافی
	lingerie U	ملبوس کتانی
	raiment U	ملبوس پوشاندن
	haberdashery U	مغازه ملبوس مردانه
	regimentals U	لباس متحدالشکل نظامی ملبوس هنگی
	topgallant U	سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
	staff U	کارکنان
	employees U	کارکنان
	staffed U	کارکنان
	staffs U	کارکنان
	personnel U	کارکنان
	hotel staff U	کارکنان هتل
	crewed U	کارکنان هواپیماوامثال ان
	crewing U	کارکنان هواپیماوامثال ان
	staffed U	کارمندان کارکنان
	crew U	کارکنان هواپیماوامثال ان
	employees empowerment U	توانمندسازی کارکنان
	personnel training U	اموزش کارکنان
	staff U	1- ستاد 2- کارکنان
	crews U	کارکنان هواپیماوامثال ان
	staff U	کارمندان کارکنان
	staffs U	1- ستاد 2- کارکنان
	furnace crew U	کارکنان کوره
	private employees U	کارکنان خصوصی
	ground crew U	کارکنان هواپیما
	staffs U	کارمندان کارکنان
	staffed U	1- ستاد 2- کارکنان
	labour policy U	سیاست استخدام کارکنان
	establishments U	موسسه دسته کارکنان
	establishment U	موسسه دسته کارکنان
	paraprofessional staff U	کارکنان غیر تخصصی
	editorial board U	هئیت مدیره یا کارکنان روزنامه
	personnel U	کارکنان یاخدمه وسایل جنگی
	scuppered U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppers U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scupper U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppering U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	ship's manifest U	صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
	load line U	خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
	respondentia U	وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
	carry ship U	کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
	hawse U	سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
	dan runner U	کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
	lazar housek U	عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
	gunroom U	مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
	waterline U	خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
	keels U	حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
	supercargo U	نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
	embarkation U	بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
	keel U	حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
	bill of health U	گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
	The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination. U	آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
	usura maritima U	دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
	the vessel was put a bout U	جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
	quarterdeck U	عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
	quarterdecks U	عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	sailboats U	کشتی بادبانی کشتی بادی
	sailboat U	کشتی بادبانی کشتی بادی
	overboard U	از کشتی بدریا روی کشتی
	cases U	صندوق
	box U	صندوق
	boxes U	صندوق
	cashing U	صندوق
	cashes U	صندوق
	cashed U	صندوق
	cash U	صندوق
	case U	صندوق
	funded U	صندوق
	cash office U	صندوق
	coffer U	صندوق
	lacunar U	صندوق
	hutches U	صندوق
	fund U	صندوق
	chest U	صندوق
	chest set U	صندوق
	hutch U	صندوق
	coffers U	صندوق
	chests U	صندوق
	water jacket U	صندوق اب
	piracy U	هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
	cartel ship U	کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
	case U	صندوق جعبه
	aid fund U	صندوق تعاون
	crate U	صندوق مشبک
	altar-tomb U	صندوق مزار
	to coffer U	در صندوق اندوختن
	post-boxes U	صندوق پست
	loan fund U	صندوق وام
	caisson U	صندوق مهمات
	case U	پوشانیدن صندوق
	pension fund U	صندوق بازنشستگی
	letterbox U	صندوق پست
	money box U	صندوق دستگیری
	bank of deposit U	صندوق پس انداز
	post-box	صندوق پست
	money-box U	صندوق اعانه
	letterboxes U	صندوق مراسلات
	letterbox U	صندوق مراسلات
	poor box U	صندوق اعانه
	postbox U	صندوق پست
	crates U	صندوق مشبک
	cases U	صندوق جعبه
	money-boxes U	صندوق اعانه
	cases U	پوشانیدن صندوق
	money box U	صندوق اعانه
	box type van body U	بدنه صندوق
	box maker U	صندوق ساز
	box caisson U	صندوق قالب پی
	letterboxes U	صندوق پست
	closet U	صندوق خانه
	trustee savings bank U	صندوق پس انداز
	bin U	جازغالی صندوق
	bins U	جازغالی صندوق
	penny bank U	صندوق پس انداز
	strongbox U	گاو صندوق
	mailboxes U	صندوق پست
	mailbox U	صندوق پست
	ballot boxes U	صندوق ارا
	trunks U	بشکه صندوق
	trunk U	بشکه صندوق
	savings bank U	صندوق پس انداز
	kench U	تغار صندوق
	provident bank U	صندوق پس انداز
	savings bank U	صندوق پس انداز
	risk money U	کسر صندوق
	cash deficit U	کسر صندوق
	closets U	صندوق خانه
	cashier's allowance U	کسر صندوق
	letter box U	صندوق پست
	letter drop U	صندوق پست
	cash box U	صندوق پول
	closeting U	صندوق خانه
	ballot box U	صندوق ارا
	cash office U	دایره صندوق
	closeted U	صندوق خانه
	european monetary fund U	صندوق پولی اروپا
	crate U	صندوق بزرگ چوبی
	unemployment fund U	صندوق تامین بیکاری
	orderly bin U	صندوق زباله در خیابان
	caisson U	[محفظه یا صندوق زیرآبی]
	gold pool U	صندوق مشترک طلا
	cash register U	صندوق پول شمار
	cash registers U	صندوق پول شمار
	exchanged stabilization fund U	صندوق تثبیت ارز
	depositary for a fund U	سپرده برای یک صندوق
	boot [British E] U	صندوق چمدان [خودرو]
	trunk [American E] U	صندوق چمدان [خودرو]
	social insurance fund U	صندوق بیمههای اجتماعی
	crates U	صندوق بزرگ چوبی
	incase U	در صندوق قرار دادن
	boot locke U	قفل صندوق عقب
	safecracker U	دزد صندوق باز کن
	posts U	صندوق پست تعجیل
	posted U	صندوق پست تعجیل
	trunks U	چمدان بزرگ صندوق
	repositories U	صندوق تابوت فرف
	repository U	صندوق تابوت فرف
	chested U	صندوق یا سینه دار
	post- U	صندوق پست تعجیل
	post U	صندوق پست تعجیل
	mess treasurer U	متصدی صندوق باشگاه
	boxlike U	بشکل صندوق یاجعبه
	trunk U	چمدان بزرگ صندوق
	yegg U	دزد صندوق شکن
	boxy U	بشکل صندوق مشت زن
	free on boand U	تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
	sales force U	نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
	cash register U	صندوق [محل پرداخت پول]
	cashed U	دریافت کردن صندوق پول
	cashes U	دریافت کردن صندوق پول
	cashing U	دریافت کردن صندوق پول
	IMF U	مخفف صندوق بینالمللی پول
	pillar boxes U	صندوق پستی ستونی شکل
	community chest U	صندوق اعانه برای امورخیریه
	feretory U	[صندوق آثار مقدس کلیسا]
	casket U	جعبه جواهر صندوق یاتابوت
	international monetary fund U	صندوق بین المللی پول
	pillar box U	صندوق پستی ستونی شکل
	caskets U	جعبه جواهر صندوق یاتابوت
	savings and loan association U	صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
	cash U	دریافت کردن صندوق پول
	raee show U	نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
	yeggman U	جانی ولگرد دزد صندوق شکن
	fund U	تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
	sales register U	صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
	funded U	تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
	orthodromics U	کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
	semi naufragium U	نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی