English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reseat U صندلی جدید دادن
reseated U صندلی جدید دادن
reseating U صندلی جدید دادن
reseats U صندلی جدید دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rocking chair U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chairs U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
faldstool U صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
rename U دادن نام جدید به فایل
renamed U دادن نام جدید به فایل
renames U دادن نام جدید به فایل
renaming U دادن نام جدید به فایل
launches U قرار دادن محصول جدید در بازار
launch U قرار دادن محصول جدید در بازار
launched U قرار دادن محصول جدید در بازار
launching U قرار دادن محصول جدید در بازار
camp chair U صندلی سفری صندلی صحرایی
my chair was next his U صندلی من پهلوی صندلی اوبود
modernism U نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
technologies U قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
technology U قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
rehyphenation U تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
constituting U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitutes U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitute U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituted U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
mock-up U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
mock-ups U مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
adjusts U تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
adjust U تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
adjusting U تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
page U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
paged U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
pages U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
refinances U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinance U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinancing U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinanced U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
imagism U مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
installs U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installing U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
install U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
exchanging U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
renumber U خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
stalling U صندلی
chair U صندلی
seats U صندلی
jump seat U صندلی تا شو
footstools U صندلی
place U صندلی
placing U صندلی
places U صندلی
chairs U صندلی
stall U صندلی
santalaceous U صندلی
seat U صندلی
box seat U صندلی لژ
chairing U صندلی
footstool U صندلی
seated U صندلی
chaired U صندلی
bucket seats U صندلی یکنفری
rocking chairs U صندلی گهوارهای
shooting stick U صندلی عصایی
boatswain's chair U صندلی نقاله
rocker U صندلی گهوارهای
easy chairs U صندلی راحت
antimacassars U رویهء صندلی
antimacassar U رویهء صندلی
pushchair U صندلی چرخدار
adjustable seat صندلی متحرک
pushchairs U صندلی چرخدار
an odd chair U صندلی تکی
shooting sticks U صندلی عصایی
bucket seat U صندلی یکنفری
sitting U نشیمن صندلی
sittings U نشیمن صندلی
hot seat U صندلی الکتریکی
arm chair U صندلی راحتی
armrest U دستهء صندلی
office chair U صندلی اداری
easy chair U صندلی راحت
arm U دسته صندلی
drive's seat U صندلی راننده
tier U ردیف صندلی
deckchair U صندلی تاشو
carrycots U صندلی کودک
carrycot U صندلی کودک
parliamentary seat U صندلی مجلسی
armchairs U صندلی راحتی
armchair U صندلی راحتی
hot seat U صندلی برقی
swivel chair U صندلی چرخان
morris chair U صندلی راحتی
folding seat U صندلی تاشو
tiers U ردیف صندلی
deckchairs U صندلی تاشو
elbows U دسته صندلی
elbowed U دسته صندلی
choir-stall U صندلی بلند
rocking chair U صندلی گهوارهای
camp chair U صندلی تاشونده
he nestles in the chair U در صندلی غنوده
elbow U دسته صندلی
rockers U صندلی گهوارهای
baby carriage U صندلی چرخدار بچه
wheelchair U صندلی چرخ دار
window seat U صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
window seats U صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
wheel chair U صندلی چرخ دار
wheelchairs U صندلی چرخ دار
woolsack U کرسی یا صندلی دادگاه
tuffet U صندلی یانشیمن کوتاه
armchair U صندلی دسته دار
armchairs U صندلی دسته دار
office swivel chair U صندلی گردان اداری
cathedra U [صندلی اسقف در کلیسا]
baby carriages U صندلی چرخدار بچه
shooting stick U صندلی جمعشو و متحرک
ejector seat U صندلی پران [هواپیمایی]
ejection seat U صندلی پران [هواپیمایی]
shooting sticks U صندلی جمعشو و متحرک
seat adjuster lever سطح تنظیم صندلی
twisboat chair U قایق- صندلی تابدار
dossal U پشتی صندلی وغیره
a seat by the window U یک صندلی کنار پنجره
deck chair U صندلی حصیری تاشو
curule chair U صندلی عاج نشان
cat sleep U چرت روی صندلی
cat nap U چرت روی صندلی
arm chair U صندلی دسته دار
caner U بافنده صندلی حصیری
back seat U صندلی عقب اتومبیل
dossel U پشتی صندلی وغیره
seat belt U کمربند صندلی هواپیما
electric chair U صندلی اعدام الکتریکی
seat-belt U کمربند صندلی هواپیما
garden seat U صندلی یانیمکت باغبانی
fishing chair U صندلی در قایق ماهیگیری
elbow chair U صندلی دسته دار
seat-belts U کمربند صندلی هواپیما
casters U چرخ زیر صندلی یامیز
prince's feather U تزئین برجسته پشت صندلی
caster U چرخ زیر صندلی یامیز
windsor chair U صندلی دارای پشتی منحنی
club chair U صندلی دسته دار بزرگ
splat U میله تزئینی پشت صندلی
arm U اسلحه دستهء صندلی یا مبل
choir-stall U [صندلی های مبلی گروه کر]
castor U چرخ زیر صندلی یامیز
castors U چرخ زیر صندلی یامیز
seat back adjustment knob دکمه تنظیم پشتی صندلی
They changed seats . U صندلی هایشان را با هم عوض کردند
benchstool U نیمکت [صندلی] بدون پشتی
Dust has accumulated [settled] on the chairs. روی صندلی ها خاک نشسته
Keep a free(an empty)seat for me. U یک صندلی خالی برایم نگاهدار
backless bench U نیمکت [صندلی] بدون پشتی
slat U چوب مداد میله پشت صندلی
slats U چوب مداد میله پشت صندلی
love seat U صندلی یانیمکت دسته دار دونفری
Have a seat, please! U خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
sedilia U یکی از سه صندلی محراب یاصدر کلیسا
I think that's my seat. فکر می کنم آن صندلی جای من است.
stool U کرسی صندلی مستراح فرنگی مدفوع
high chairs U صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
hammock chair U صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
night chair U صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
high chair U صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
the hall seats one thousand U تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
Is this seat taken? U آیا این صندلی گرفته شده است؟
night stool U صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
barrel chair U صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
reservations U رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
moquette U پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
The stage was bare but for [save for] a couple of chairs. U صحنه نمایش به استثنای چند تا صندلی لخت بود.
reservation U رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
an odd chair U صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
back-seat driver U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
back-seat drivers U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
ejection seat U صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
ferris wheel U گردونه صندلی دار مخصوص تفریح وچرخ زدن اطفال وغیره
gradine U یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
gradin U یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
up to date U جدید
modern U جدید
recent U جدید
unprecedentedly U جدید
unprecedented U جدید
new U جدید
new- U جدید
novel U جدید
novels U جدید
up-to-date U جدید
maiden U جدید
maidens U جدید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com