English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
figure of speech U صنایع ادبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nationalized industries U صنایع دولتی
nationalized industries U صنایع ملی
figures of speech U صنایع بدیعی
metal industries U صنایع فلزی
food industries U صنایع غذایی
heavy industry U صنایع سنگین
heavy industries U صنایع سنگین
knowledge industries U صنایع اطلاعاتی
key industries U صنایع اصلی
key industries U صنایع کلیدی
indigenous industries U صنایع محلی
indigenous industries U صنایع بومی
chemical industries U صنایع شیمیایی
handcraft U صنایع یدی
government owned industries U صنایع دولتی
consumer industries U صنایع مصرفی
imagery U صنایع بدیعی
woodcraft U صنایع چوبی
steel industries U صنایع فولادی
primary industries U صنایع اولیه
related industries U صنایع مرتبط
utility U صنایع همگانی
handicrafts U صنایع دستی
fine art U صنایع مستظرفه
dilettante U دوستدارتفننی صنایع زیبا
industrially U از نظر حرف و صنایع
dilettanti U دوستدارتفننی صنایع زیبا
heavy goods U محصول صنایع سنگین
antitrust U یااتحادیههای بزرگ صنایع
aesthete U طرفدار صنایع زیبا
aesthetes U طرفدار صنایع زیبا
plastic arts U صنایع پلاستیکی یا قالبی
government owned industries U صنایع متعلق بدولت
dilettantes U دوستدارتفننی صنایع زیبا
increasing cost industry U صنایع با هزینههای افزایشی
purple passage U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
protectionists U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
protectionist U طرفدار حمایت از صنایع داخلی
cartel U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
minerva U صنایع یدی خدای پزشکی
purple patch U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
cartels U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
florulent U خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
eia U Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
to protect home industry U صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
bounties U تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
industrial U دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
euphuism U انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
protect home judustry U حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
belletristic U ادبی
literary U ادبی
churlishness U بی ادبی
irreverence U بی ادبی
clownishness U بی ادبی
discourtesy U بی ادبی
misbehaciour U بی ادبی
lowliness U بی ادبی
literay U ادبی
inurbanity U بی ادبی
indecorousness U بی ادبی
impoliteness U بی ادبی
miscellanea U جنگ ادبی
moral theology U لاهوت ادبی
plagiarizer U دزد ادبی
plagiary U دزدی ادبی
to misbehave oneself U بی ادبی کردن
florilegium U گلچین ادبی
analecta U گلچین ادبی
gobbets U گلچین ادبی
garland U گلچین ادبی
analecta U قطعات ادبی
literal interpretation U تفسیر ادبی
gobbet U گلچین ادبی
skits U هجو ادبی
literarily U بطور ادبی
literary property U حق مالکیت ادبی
skit U هجو ادبی
analects U گلچین ادبی
garlands U گلچین ادبی
plagiarist U سارق ادبی
locus U مثال ادبی
criticisms U نقد ادبی
piracy U دزدی ادبی
cribs U دزدی ادبی
misbehaves U بی ادبی کردن
cribbing U دزدی ادبی
cribbed U دزدی ادبی
crib U دزدی ادبی
pirating U دزد ادبی
misbehaving U بی ادبی کردن
pirate U دزد ادبی
reviewer U منقد ادبی
reviewers U منقد ادبی
imagery U تشبیه ادبی
misbehave U بی ادبی کردن
criticism U نقد ادبی
misbehaved U بی ادبی کردن
apologias U پوزش ادبی
anthology U گلچین ادبی
anthologies U گلچین ادبی
apologia U پوزش ادبی
plagiarism U دزدی ادبی
stylistic U ادبی ادیبانه
pirates U دزد ادبی
pirated U دزد ادبی
pirates U دزدی ادبی کردن
pieces U قطعه ادبی یاموسیقی
piece U قطعه ادبی یاموسیقی
criticised U نقد ادبی کردن
criticizing U نقد ادبی کردن
criticising U نقد ادبی کردن
criticizes U نقد ادبی کردن
criticized U نقد ادبی کردن
pirating U دزدی ادبی کردن
pirate U دزدی ادبی کردن
pirated U دزدی ادبی کردن
locus classicus U عبارت نمونه ادبی
criticize U نقد ادبی کردن
criticises U نقد ادبی کردن
textual critic U ناقد ادبی منقد
chef-d'oeuvre U شاهکار ادبی یا هنری
chefs-d'oeuvre U شاهکار ادبی یا هنری
stylistic U وابسته به انشای ادبی
chef d'oeuvre U شاهکار ادبی یا هنری
didactic U یاد دهنده ادبی
bluestockings U دارای ذوق ادبی
bluestocking U دارای ذوق ادبی
He is courteous ( respectful ). U آدم با ادبی است
dialogues U مکالمات ادبی و دراماتیک
architectonics U ساختمان اثر ادبی
dialogue U مکالمات ادبی و دراماتیک
stylists U از نظر سبک ادبی
stylist U از نظر سبک ادبی
analects U قطعات ادبی منتخبات
textual critic U نقدگر متون ادبی
textual critic U نقد ادبی متون
morceau U قطعه ادبی یاموسیقی کوتاه
the desk U کار دفتری یا ادبی یاروحانی
anthologize U گلچین ادبی جمع کردن
pastiche U تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
aliterary production U فراورده یا محصول ادبی تالیف
slang U واژه عامیانه وغیر ادبی
epigone U مقلد اثار ادبی و هنری
magnum opus U مهمترین اثر ادبی یا هنری
pastiches U تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
plagiarizing U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
classicize U ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
plagiary U سارق اثار ادبی و هنری دیگران
plagiarised U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
renaissance U دوره تجدد ادبی و فرهنگی رنسانس
academical U ادبی عضو انجمن دانش بافرهنگستان
architectonic U مربوط به فن معماری یاساختمان اثر ادبی
anthologist U متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
plagiarizes U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
plagiarist U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
sketchbook U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
cool one's heels <idiom> U به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
set piece U قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
plagiarising U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
sketchbooks U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
set pieces U قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
Nothing can excuse such impoliteness. U هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست
local colour U نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
sturm und drang U نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
neoscholasticism U نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
locus classicus U مثال ادبی برای توضیح کلمه یاموضوعی
exegeses U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegesis U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
ethic U روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
parodist U کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
vorticism U مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
pot-boiler U کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boilers U کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot boiler U کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
Japonaiserie U [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
dumping U صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
isagogics U گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
montages U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montage U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
High Renaissance U [سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
denationalised U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalises U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalize U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizes U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizing U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalising U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalized U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
metaphrast U کسیکه در تبدیل عبارات ادبی یادرتبدیل نظم به نثریانثربه نظم دست دارد
scholiast U مفسر مفسر اثار ادبی کهن
association for computers and humanities U یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
atheneum U انجمن ادبی انجمن دانش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com