Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
three eyed union plate
U
صفحه سه چشمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
eyeplate
U
صفحه چشمی دار
union plate
U
صفحه چند چشمی
Other Matches
qwerty keyboard
U
ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
penning
U
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned
U
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pen
U
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pens
U
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
clatters
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
paper white monitor
U
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
scan
U
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned
U
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans
U
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
raster
U
گرافیکی که تصاویر آن روی خط وطی در صفحه نمایش یا صفحه ساخته می شوند
consol
U
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
plasma display
U
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
ksr
U
ترمینالی که صفحه کلید و صفحه نمایش دارد و به CPU متصل است
autos
U
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
auto
U
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
table
U
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
tabling
U
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
raster
U
یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
portraits
U
جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است
portrait
U
جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است
tabled
U
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
tables
U
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
lead in page
U
صفحه ویدیویی که کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت میکند
conning
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
routing
U
صفحه ویدیو متنی که مسیر سایر صفحه ها را شرح میدهد
multiviewports
U
صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد
con
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
cons
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
conned
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
glares
U
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
flat
U
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flattest
U
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
glare
U
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
data tablet
U
یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
glared
U
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
notebook computer
U
که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
competition
U
هم چشمی
emulation
U
هم چشمی
ophtalmic
U
چشمی
ocular
U
چشمی
competitions
U
هم چشمی
rivaling
U
هم چشمی
monocular
U
یک چشمی
rivalling
U
هم چشمی
rivalship
U
هم چشمی
rivalled
U
هم چشمی
rival
U
هم چشمی
rivaled
U
هم چشمی
rivals
U
هم چشمی
eying
U
چشمی
eyes
U
چشمی
eye
U
چشمی
becket
U
چشمی
eyeing
U
چشمی
eyepieces
U
چشمی
uniocular
U
یک چشمی
eyepiece
U
چشمی
stationed
U
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
stations
U
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
refresh buffer
U
یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
backlight
U
چراغ پشت صفحه کریستال مایع که شدت حروف صفحه را بهبود می بخشد وآنها را خوانا تر میکند
hyperlink
U
کلمه یا تصویر یا دگمهای در صفحه وب یا عنوان چند رسانهای که در صورت انتخاب کاربر را به صفحه دیگری می برد
station
U
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
devices
U
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
disc
U
صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
device
U
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
discs
U
صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
eying
U
چشمی طناب
rivaling
U
هم چشمی کننده
rivaled
U
هم چشمی کننده
eyepieces
U
عدسی چشمی
rival
U
هم چشمی کننده
bullring
U
چشمی سینه
hawse pipe
U
چشمی لنگر
bridling
U
بند چشمی
ocular lens
U
عدسی چشمی
all eyes
U
چهار چشمی
eyepiece
U
عدسی چشمی
monocular vision
U
بینایی یک چشمی
monocular deprivation
U
محرومیت یک چشمی
monocles
U
عینک یک چشمی
metascope
U
دوربین تک چشمی
bullrings
U
چشمی سینه
penuriousness
U
تنگ چشمی
rivals
U
هم چشمی کننده
eyeing
U
چشمی طناب
rivalling
U
هم چشمی کننده
monocle
U
عینک یک چشمی
rivalled
U
هم چشمی کننده
thimbles
U
چشمی فلزی
optic
U
چشمی بصری
vies
U
هم چشمی کردن
vie
U
هم چشمی کردن
thimble eye
U
چشمی فلزی
emulates
U
هم چشمی کردن با
vier
U
هم چشمی کننده
sight check
U
مقابله چشمی
emulate
U
هم چشمی کردن با
eyes
U
چشمی طناب
soft eye
U
چشمی ساده
eye splice
U
پیوند چشمی
vied
U
هم چشمی کردن
entoptic
U
درون چشمی
emulously
U
ازروی هم چشمی
emulous
U
هم چشمی کننده
emulative
U
هم چشمی کننده
emolously
U
از روی هم چشمی
thoroughfoot
U
اتصال چشمی
emulating
U
هم چشمی کردن با
thimble
U
چشمی فلزی
half-glasses
عینک یک چشمی
flemish eye
U
چشمی بافته
emulated
U
هم چشمی کردن با
bridle
U
بند چشمی
bridled
U
بند چشمی
bridles
U
بند چشمی
binocular deprivation
U
محرومیت دو چشمی
eye
U
چشمی طناب
bollard eye
U
چشمی موت
eyes of the ship
U
چشمی ناو
cls
U
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
buttoned
U
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
buttoning
U
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
button
U
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
peep
U
نگاه زیر چشمی
peeps
U
نگاه زیر چشمی
peeping
U
نگاه زیر چشمی
loup
U
ذره بین چشمی
foul house
U
چشمی گرفته لنگر
chock
U
چشمی فلزی روی پل
competitions
U
هم چشمی سبقت جویی
eye bolt
U
مهره چشمی دار
binocular disparity
U
ناهمخوانی دید دو چشمی
british antilewisite
U
نوعی پماد چشمی
peeped
U
نگاه زیر چشمی
competition
U
هم چشمی سبقت جویی
eyebolt
U
پیچ چشمی دار
binocular fusion
U
در هم امیزی دید دو چشمی
ophthalmic
U
چشمی وابسته به چشم
bull nose
U
چشمی سینه ناو
outrival
U
در هم چشمی پیش افتادن از
parsimoniously
U
بزفتی باتنگ چشمی
eyes in the back of one's head
<idiom>
U
چهار چشمی پاییدن
reduced eye
U
چشمی باریک شده
runners
U
طناب چشمی دار
swivel
U
چشمی خود گرد
swivelled
U
چشمی خود گرد
swivels
U
چشمی خود گرد
keep up with the Joneses
<idiom>
U
چشم وهم چشمی
runner
U
طناب چشمی دار
running bow line
U
چشمی زدن به طناب
suborbital
U
زیر کاسه چشمی
pages
U
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
page
U
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
implicit reference
U
مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است
paged
U
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
slinks
U
نظر چشمی نگاه دزدکی
optical
U
نشانه روی بصری چشمی
roller clock
U
چشمی بسته قرقره دار
external rectus
U
عضله مستقیم برون چشمی
dip the eye
U
وصل کردن چشمی طنابهابهم
slinking
U
نظر چشمی نگاه دزدکی
slink
U
نظر چشمی نگاه دزدکی
fielded
U
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
field
U
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields
U
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
wall eye
U
چشمی که سفیدی ان زیادوعنبیه ان کمرنگ باشد
borescope
U
ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
To be all eyes. To watch like a hawk.
U
چهار چشمی پاییدن ( مراقب بودن )
To try to keep up with the joneses.
U
چشم وهم چشمی کردن ( رقابت )
ansi
U
ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود
standards
U
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standard
U
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
pop up window
U
پنجرهای که در هر لحظه قابل نمایش روی صفحه است در بالای تمام چیزهایی که روی صفحه هستند
zaps
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zap
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
VDU
U
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
vdt
U
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDUs
U
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
pincushion distortion
U
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند
prints
U
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print
U
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
printed
U
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
LP
U
صفحه 33 دور صفحه دولانی
enhanced
U
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhance
U
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
membrane keyboard
U
صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند
enhancing
U
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
at
U
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
enhances
U
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
stadia points
U
تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری
pelorus
U
دستگاه سمت یاب چشمی نسبت به اجرام سماوی
columns
U
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
column
U
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com