English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
character U صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
characters U صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disfeature U صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
privileged U ممتازه
preferential debt U دین ممتازه
gilt edged shares U سهام ممتازه
privileged shareholder U سهامدار ممتازه
preferred stock U سهام ممتازه
preferential debts U دیون ممتازه
preferential shares U سهام ممتازه
preference shares U سهام ممتازه
preferential claims payment U طلب ممتازه
writable U نوشتنی
typable U نوشتنی
typeable U نوشتنی
upperclassman U عضو صنوف ممتازه اجتماع
written portion U بخش نوشتنی
readout U وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter U حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self- U سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
Linotype U ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
separated U حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separate U حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separates U حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
cumulative preferential U سود پس افتاده و فعلی سهام ممتازه
grapholite U تخته سنگ نوشتنی
read/write memory U حافظه خواندنی / نوشتنی
opens U فایل خواندنی و نوشتنی
open U فایل خواندنی و نوشتنی
read/write file U فایل خواندنی / نوشتنی
opened U فایل خواندنی و نوشتنی
inferior figures U حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
shift keys U که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key U که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
to translate something [from/into a language] U برگرداندن [نوشتنی] چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
monotype U ماشین حروف ریزی و حروف چینی
normalizes U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalize U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalised U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalising U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
alcohol U هرنوع مشروبات الکلی
game U هرنوع ورزش بامقررات
whin U هرنوع سنگ سخت
to translate something [from/into a language] U ترجمه [نوشتنی] کردن چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
pick U هرنوع الت نوک تیز
picks U هرنوع الت نوک تیز
whelp U بچه هرنوع حیوان گوشتخوار
cutoff U هرنوع وسیله قطع چیزی
elite U طبقه ممتازه هرجامعه و بخصوص طبقهای که قدرت حاکمه را در دست دارد
She is also a valued colleague. U او [زن] همچنین یک همکار ارزشمندی است. [اصطلاح رسمی و در نوشتنی]
horntail U هرنوع حشره ازدسته نازک بالان
wine cooler U هرنوع وسیله یا مخزن سردکننده شراب
bine U هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
graphics U ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
chloramine U هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
holocaust U هرنوع سندی که تماما" به خط خود ذینفع باشد
holocausts U هرنوع سندی که تماما" به خط خود ذینفع باشد
users U حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
user U حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
types U حروف چاپی حروف چاپ
type U حروف چاپی حروف چاپ
case U حروف بزرگ یا حروف معمولی
typed U حروف چاپی حروف چاپ
cases U حروف بزرگ یا حروف معمولی
stationery U شرکتی که حاوی مط الب نوشتنی , کاغذهای مخصوص , پاکت نامه , برچسب و..... باشد
non destructive cursor U صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
wine palm U هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
winches U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
hibiscus U هرنوع گیان یا بوته یا درخت از جنس بامیه ازخانواده پنیر کیان
winching U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
winch U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
hibiscuses U هرنوع گیان یا بوته یا درخت از جنس بامیه ازخانواده پنیر کیان
winched U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
makings U صفات یا
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
spoonerism U اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
sportmanlike U صفات ورزشکارانه
womanliness U صفات زنانه
secondary qualities U صفات ثانوی
paternity U صفات پدری
admirable qualitics U صفات پسندیده یاستوده
germanity U صفات ویژه المانی
interosculate U صفات مشترک داشتن
animalization U واجد صفات حیوانی
osculation U تماس اشتراک صفات
qualities inhering in a person U صفات جبلی شخص
characterization U توصیف صفات اختصاصی
osculate U صفات مشترک داشتن
pattern U الگو صفات فردی
patterns U الگو صفات فردی
ethos U صفات وشخصیت انسان
epithetical U دارای صفات یا القال
homozygote U واجد صفات پدرومادر
attributes of god U صفات یا اسامی خدا
erastianism U سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
NDR U سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
quantitative U بیان شده بر حسب صفات
racy U دارای صفات اصلی و نژادی
dehumanization U از دست دادن صفات انسانی
to p any one's good qualities U صفات نیک کسی راستودن
lineament U خطوط چهره صفات مشخصه
whorish U دارای صفات هرزگی وفاحشه گی
quantitatively U بیان شده بر حسب صفات
lineaments U خطوط چهره صفات مشخصه
dysgenic U مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
well conditioned U نیکو خصال دارای صفات حسنه
italic U حروف یک وری حروف کج
collimate U تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
autosexing U دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
echinoid U دارای صفات خوارپوست دریایی یاتوتیاء البحر
recapitulate U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recombinant U موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
recapitulates U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
cacogenesis U فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
recapitulating U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
These qualities are esteemed by managers. U مدیران این [نوع] صفات را ارجمند می شمارند.
recapitulated U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
genes U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
gene U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
incross U اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
syllabary U حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
telegony U انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
iguana سوسمار درختی [هرنوع سوسمار بزرگ]
androgen U هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
humanizes U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanises U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanising U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanize U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanised U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanized U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
professionalism U صفات وعادات مخصوص اهل حرفه حرفه یی
humanizing U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
quantize U با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
upper case U حروف بزرگ
dead type U حروف پخشی
weak letters U حروف عله
great primer U حروف 81 پونط
aspirant U حروف حلقی
caps U حروف بزرگ
block letters U حروف جداودرشت
hieroglyphs U حروف تصویری
typesetting U حروف چینی
type size U اندازه حروف
abbreviated letters U حروف مقطعه
typefaces U سبک حروف
double pica U حروف 42 پونط
type setting U حروف چینی
composing U حروف چینی
aspirants U حروف حلقی
lettering U حروف گذاری
typeface U طرح حروف
typeface U سبک حروف
typefaces U طرح حروف
lower case U حروف کوچک
hieroglyph U حروف تصویری
pica U حروف پیکا
type font U خانواده حروف
mall pica U حروف 11 پونط
type face U طرح حروف
metaplasm U قلب حروف
metathesis U قلب حروف
stenograph U الگوی حروف
boldface U حروف ضخیم
nassal letters U حروف غنه
nassal letters U حروف تو دماغی
boldface U حروف سیاه
serif U زواید حروف
brevier U حروف 8 پوند
per U حروف اضافه
long primer U حروف 01 پونط
liquid consonants U حروف نرم
letter founder U حروف ریز
red letter U با حروف قرمز
letter quality printer U چاپگرکیفیت حروف
type setter U حروف چین
letter shift U مبدله حروف
cipher U حروف یا مهررمزی
ciphers U حروف یا مهررمزی
italic U حروف خوابیده
letters shift ltrs U مبدله حروف
cyphers U حروف یا مهررمزی
alphabetically U به ترتیب حروف الفبا
consonantal U وابسته به حروف بی صدا
capitalization U نوشتن با حروف بزرگ
composing stick U قالب حروف چینی
cap height U ارتفاع حروف بزرگ
Roman U لاتین حروف رومی
automatic typesetting U حروف چینی خودکار
ablaut U قلب حروف هجایی
alphabeticaily U بترتیب حروف تهجی
alphabetical order U به ترتیب حروف الفبا
Romans U لاتین حروف رومی
computer typesetting U حروف چینی کامپیوتری
bold faced type U حروف سیاه برجسته
alphabetically U به ترتیب حروف تهجی
cypher U حروف یامهر رمزی
dead type U حروف پخش کردن
vowelize U حروف صداداربکار بردن
capitals U حالت بزرگ حروف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com