Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grand mal
U
صرع همراه با تشنج وغش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
attributing
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attribute
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
peer to peer network
U
شبکه همراه به همراه
hysteria
U
تشنج
tetanus
U
تشنج
the fidgets
U
تشنج
convulsiveness
U
تشنج
succussion
U
تشنج
convulsions
U
تشنج
jerking
U
تشنج
jerks
U
تشنج
paroxysm
U
تشنج
jerked
U
تشنج
convulsion
U
تشنج
paroxysms
U
تشنج
jerk
U
تشنج
de escalation
U
تشنج زدایی
spasms
U
تشنج موضعی
eclampsia
U
تشنج ابستنی
spasticity
U
حالت تشنج
hysterogenic
U
تشنج اور
hysteroid
U
تشنج اور
myoclonus
U
تشنج ماهیچه
convulsive therapy
U
تشنج درمانی
gripe
U
تشنج موضعی
anticonvulsive
U
داروی ضد تشنج
antispasmodic
U
ضد انقباض و تشنج
detente
U
تشنج زدایی
shocked
U
تشنج سخت
shock
U
تشنج سخت
spasm
U
تشنج موضعی
chorea
U
تشنج مخصوص
clonus
U
تشنج عضلانی
shocks
U
تشنج سخت
hysterical
U
پرشور و تشنج
hysterically
U
پرشور و تشنج
yanks
U
تکان شدیدوسخت تشنج
yanking
U
تکان شدیدوسخت تشنج
yanked
U
تکان شدیدوسخت تشنج
yank
U
تکان شدیدوسخت تشنج
ect
U
درمان با تشنج برقی
electric convulsive therapy
U
درمان با تشنج برقی
de-escalated
U
تشنج زدایی کردن
spasm
U
الت تشنج واضطراب
spasms
U
الت تشنج واضطراب
convulsing
U
دچار تشنج کردن
convulsed
U
دچار تشنج کردن
convulse
U
دچار تشنج کردن
Yankee
U
تکان شدیدوسخت تشنج
Yankees
U
تکان شدیدوسخت تشنج
de-escalating
U
تشنج زدایی کردن
de-escalates
U
تشنج زدایی کردن
de-escalate
U
تشنج زدایی کردن
de escalate
U
تشنج زدایی کردن
electroconvulsive therapy
U
درمان با تشنج برقی
fitfulness
U
تشنج یا تغییر حال
defused
U
تشنج زدایی کردن
defusing
U
تشنج زدایی کردن
defuse
U
تشنج زدایی کردن
convulses
U
دچار تشنج کردن
defuses
U
تشنج زدایی کردن
hyperkinesia or sis
U
تشنج کش واکش ماهیچه
trismus
U
تشنج ارواره زیرین
sidesplitting
U
موجب تشنج پهلوها
stag evil
U
تشنج ارواره زیرین اسب
bouleversement
U
تشنج دهم ریختگی کامل
electroconvulsive shock
U
ضربه برقی تشنج اور
ecs
U
ضربه برقی تشنج اور
hyperventilation
U
تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
companies
U
همراه
accompanied by
U
همراه
accompanying
U
همراه
comrade
U
همراه
bundled
U
همراه
on
U
همراه
secondary planet
U
همراه
to fight with the enemy
U
همراه = با
mid
U
همراه با
mid-
U
همراه با
comrades
U
همراه
attendant
U
همراه
attendants
U
همراه
in company with
U
همراه
along
U
همراه
non concurrent
U
نا همراه
participant
U
همراه
participants
U
همراه
concomitant
U
همراه
company
U
همراه
acologte
U
همراه
spasmodically
U
همراه با انقباضات
to come along
U
همراه امدن
compeer
U
قرین همراه
unbundled
U
غیر همراه
to keep company with
U
همراه بودن با
indiental music
U
موزیک همراه
spasmodic
U
همراه با انقباضات
go along
U
همراه رفتن
Accompanied by. Together with .
U
به اتفاق (همراه )
good luck to you
U
خدا به همراه
on one's coat-tails
<idiom>
U
همراه کس دیگر
accompanying fire
U
اتش همراه
come along with me
U
همراه من بیائید
accompanying supplies
U
تدارکات همراه
accompanying sound
U
صدای همراه
accompanying cargo
U
بار همراه
accompanier
U
همراه مصاحب
bon voyage
U
خدا به همراه
accommpanying element
U
عنصر همراه
sick headache
U
سردرد همراه با
door bundle
U
بار همراه
to go along
U
همراه شدن
to accompany
U
همراه شدن
associated sound
U
صدای همراه
unaccompanied
U
بدون همراه
accompanies
U
همراه بودن
accompanied
U
همراه بودن
attends
U
همراه بودن
attending
U
همراه بودن
companion
U
همراه همدم
attend
U
همراه بودن
accompany
U
همراه بودن
escort
U
همراه بدرقه
escorted
U
همراه بدرقه
escorting
U
همراه بدرقه
convoys
U
همراه رفتن
convoy
U
همراه رفتن
fraught
U
دارا همراه
escorts
U
همراه بدرقه
typhoons
U
توفان همراه با باران
to go along
U
همراه کسی رفتن
amaurotic idiocy
U
کانایی همراه با نابینایی
participative
U
انبازی کننده همراه
savate
U
بوکس همراه با لگد
kick boxing
U
بوکس همراه با لگد
japko chagi
U
ضربه پا همراه گرفتن پا
ice storm
U
طوفان همراه باتگرگ
to carry a watch
U
ساعت همراه داشتن
wave off
U
فرود همراه با سایش
Bring your friend along.
U
دوستت را همراه بیاور
corps artillery
U
توپخانه همراه سپاه
attendant
U
همراه نگهبان کشیک
bundled software
U
نرم افزار همراه
attendants
U
همراه نگهبان کشیک
bitumen macadam
U
سنگریزی همراه با قیر
typhoon
U
توفان همراه با باران
to accompany
U
همراه کسی رفتن
incorrect
U
نادرست یا به همراه خطا
herewith
U
همراه این نامه
Nothing to declare
U
همراه نداشتن کالاهای گمرکی
chaperon
U
همراه دختران جوان رفتن
chaperone
U
همراه دختران جوان رفتن
thunderstorm
U
توفان همراه بااذرخش وصاعقه
hit it off with someone
<idiom>
U
بهترین همراه با کسی داشتن
companies
U
گروهان همراه کسی رفتن
dysuria
U
ادرار همراه با سوزش واشکال
chaperons
U
همراه دختران جوان رفتن
thundershower
U
رگبار همراه با رعد وبرق
to go along
U
همراه رفتن همراهی کردن
I have nothing to declare.
کالای گمرکی همراه ندارم.
chaperones
U
همراه دختران جوان رفتن
Goods to declare
U
همراه داشتن کالاهای گمرکی
door bundle
U
بار پرتابی همراه با چترباز
to bid a persong
U
به کسی خدابه همراه گفتن
to call on the cell phone
U
با تلفن همراه زنگ زدن
to cell phone
U
با تلفن همراه زنگ زدن
company
U
گروهان همراه کسی رفتن
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
RIFF
U
ماده بزرگ همراه ID RIFF.
aerial cartwheel
U
مارپیچ همراه با پرش وچرخش
thunderstorms
U
توفان همراه بااذرخش وصاعقه
real number
U
عددی که با بخش کسری همراه است .
oxidative phosphorylation
U
فسفریل دار کردن همراه بااکسایش
chaperones
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
striptease
U
رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
multidimensional
U
تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
sidestep traverse
U
صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
chaperons
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
subscripted variable
U
عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
indiental music
U
ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
knobstick
U
کارگریکه که بااعتصاب کارگران همراه نیست
rear takedown with outside singleleg byl
U
زیریک خم میانکوب همراه بااقل ازچپ
joint product offer
U
فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
coloratura
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
coloraturas
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
oratorio
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
callithump
U
رژه پر سروصدایی همراه باکرنا و بوق
chaperon
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
cell phone users while driving
U
کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
ballets
U
اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
ballet
U
اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
sobs
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sobbing
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
chaperone
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
Do you have nothing to declare?
U
آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
oratorios
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
sob
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sobbed
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
cantata
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com