Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
thermionic emission
U
صدور گرمیونایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thermionic tube
U
لامپ گرمیونایی
externally heated arc
U
قوس گرمیونایی بیرونی
thermionic arc
U
قوس گرمیونایی درونی
export licence
U
جواز صدور مجوز صدور
issuance credit
U
صدور
export
U
صدور
exported
U
صدور
exporting
U
صدور
issuing
U
صدور
export
[to]
U
صدور
[به]
emanation
U
صدور
exportation
U
صدور
emissions
U
صدور
issuance
U
صدور
emission
U
صدور
field emission
U
صدور میدانی
export licence
U
پروانه صدور
issue a guarantee
U
صدور ضمانتنامه
export bounty
U
جایزه صدور
issue note
U
برگه صدور
specific emission
U
ضریب صدور
secondary emission
U
صدور ثانوی
primary emission
U
صدور اولیه
emissive power
U
قدرت صدور
emission
U
صدور الکترون
emissions
U
صدور خروج
emissions
U
صدور الکترون
exportable
U
قابل صدور
issue
U
صدور مطلب
prescriptions
U
صدور فرمان
issued
U
صدور مطلب
issues
U
صدور مطلب
emission
U
صدور خروج
releases
U
اجازه صدور
released
U
اجازه صدور
emission characteristic
U
مشخصه صدور
electron emission
U
صدور الکترون
date of issuance
U
تاریخ صدور
date in issuing
U
تاریخ صدور
data export
U
صدور داده
prescription
U
صدور فرمان
billing
U
صدور صورتحساب
release
U
اجازه صدور
the export of ... is granted the premium.
U
صدور ... جایزه دارد.
issue
U
انتشار دادن صدور
to request issuance
U
تقاضای صدور کردن
issued
U
انتشار دادن صدور
issues
U
انتشار دادن صدور
prohibition
U
صدور حکم منع
perfecting bail
U
صدور قرارقبولی کفالت
photo electric emission
U
صدور نور- برقی
photo emission effect
U
صدور نور- برقی
bond issue
U
صدور اوراق قرضه
secondary emission characteristic
U
مشخصه صدور ثانوی
secondary emission ratio
U
شدت صدور ثانوی
issue
[of something]
[ID card or check]
U
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
issuable
U
قابل صدور انتشار دادنی
prejudication
U
صدور رای پیش از رسیدگی
stare decisis
U
قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
indicting
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
court of record
U
در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
prohibitive tax
U
مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
indict
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicted
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicts
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
procedendo
U
حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
surrogates
U
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
surrogate
U
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
dumping
U
صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
antedated cheque
U
چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
arrested
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
quando acciderint
U
وقتی مدیرترکه در مقابل غرماء متوفی به دفاع در دست نبودن مالی از متوفی متوسل میشودمحکمه با صدور حکمی باعنوان بالا مقرر می دارد که هر گاه مالی از متوفی بدست اید باید به غرماء داده شود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com