Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
prohibition
U
صدور حکم منع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
surrogate
U
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
surrogates
U
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
release
U
اجازه صدور
released
U
اجازه صدور
releases
U
اجازه صدور
dumping
U
صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
arrest
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
emission
U
صدور خروج
emission
U
صدور الکترون
emission
U
صدور
emissions
U
صدور خروج
emissions
U
صدور الکترون
emissions
U
صدور
exportable
U
قابل صدور
issuing
U
صدور
issue
U
صدور مطلب
issue
U
انتشار دادن صدور
issued
U
صدور مطلب
issued
U
انتشار دادن صدور
issues
U
صدور مطلب
issues
U
انتشار دادن صدور
prescription
U
صدور فرمان
prescriptions
U
صدور فرمان
export
U
صدور
exported
U
صدور
exporting
U
صدور
billing
U
صدور صورتحساب
indict
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicted
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicting
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicts
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
antedated cheque
U
چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
bond issue
U
صدور اوراق قرضه
court of record
U
در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
data export
U
صدور داده
date in issuing
U
تاریخ صدور
date of issuance
U
تاریخ صدور
electron emission
U
صدور الکترون
emanation
U
صدور
emission characteristic
U
مشخصه صدور
emissive power
U
قدرت صدور
export bounty
U
جایزه صدور
export licence
U
پروانه صدور
export licence
U
جواز صدور مجوز صدور
exportation
U
صدور
field emission
U
صدور میدانی
issuable
U
قابل صدور انتشار دادنی
issuance
U
صدور
issuance credit
U
صدور
issue a guarantee
U
صدور ضمانتنامه
issue note
U
برگه صدور
perfecting bail
U
صدور قرارقبولی کفالت
photo electric emission
U
صدور نور- برقی
photo emission effect
U
صدور نور- برقی
prejudication
U
صدور رای پیش از رسیدگی
primary emission
U
صدور اولیه
procedendo
U
حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
prohibitive tax
U
مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
quando acciderint
U
وقتی مدیرترکه در مقابل غرماء متوفی به دفاع در دست نبودن مالی از متوفی متوسل میشودمحکمه با صدور حکمی باعنوان بالا مقرر می دارد که هر گاه مالی از متوفی بدست اید باید به غرماء داده شود
secondary emission
U
صدور ثانوی
secondary emission characteristic
U
مشخصه صدور ثانوی
secondary emission ratio
U
شدت صدور ثانوی
specific emission
U
ضریب صدور
stare decisis
U
قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
thermionic emission
U
صدور گرمیونایی
to request issuance
U
تقاضای صدور کردن
export
[to]
U
صدور
[به]
the export of ... is granted the premium.
U
صدور ... جایزه دارد.
issue
[of something]
[ID card or check]
U
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com