English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
row de dow U صدای گیج کننده غوغا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pealing U صدای مسلسل غوغا
peal U صدای مسلسل غوغا
peals U صدای مسلسل غوغا
pealed U صدای مسلسل غوغا
rapper U صدای تق تق کننده
swisher U ایجاد کننده صدای فش فش
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
uproar U غوغا
rumpus U غوغا
hurly-burly U غوغا
hurly burly U غوغا
ruckus U غوغا
raved U غوغا
pandemonium U غوغا
raves U غوغا
rave U غوغا
melee U غوغا
turmoil U غوغا
embroilment U غوغا
affray U غوغا
din U غوغا
hubbub U غوغا
scrimmages U غوغا
scrimmage U غوغا
fray U غوغا
frayed U غوغا
frays U غوغا
scuffle U غوغا
scuffled U غوغا
scuffles U غوغا
scuffling U غوغا
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
jangles U غوغا کردن
clamor U غوغا سروصدا
hurly U غوغا اضطراب
clamours U غوغا سروصدا
riot U بلوا غوغا
jangle U غوغا کردن
tumult U غوغا شلوغ
callet U دعوا و غوغا
jangled U غوغا کردن
jangling U غوغا کردن
rioted U بلوا غوغا
clamour U غوغا سروصدا
clamouring U غوغا سروصدا
riots U بلوا غوغا
rioting U بلوا غوغا
clamoured U غوغا سروصدا
mobbed U غوغا ازدحام کردن
mobs U غوغا ازدحام کردن
jangled U داد و بیداد غوغا
mob U غوغا ازدحام کردن
jangles U داد و بیداد غوغا
mobbing U غوغا ازدحام کردن
jangling U داد و بیداد غوغا
jangle U داد و بیداد غوغا
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
thump U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumped U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
hissing U صدای خش خش
hissed U صدای خش خش
burbling U صدای قل قل
burbles U صدای قل قل
fizzing U صدای فش فش
fizzes U صدای فش فش
fizz U صدای فش فش
grave accent صدای بم
hiss U صدای خش خش
fizzed U صدای فش فش
burble U صدای قل قل
knock U صدای تغ تغ
tramps U صدای پا
tramp U صدای پا
knoit U صدای در
burbled U صدای قل قل
tramped U صدای پا
crepitation U صدای خش خش
knocks U صدای تغ تغ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com