Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tonic
U
صدایی اهنگی
tonics
U
صدایی اهنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
assonance
U
هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
cadence
U
هم اهنگی
cadences
U
هم اهنگی
unison
U
هم اهنگی
equisonance
U
هم اهنگی
consonance
U
هم اهنگی
conconancy
U
هم اهنگی
concent
U
هم اهنگی
harmony
U
هم اهنگی
harmonies
U
هم اهنگی
monotony
U
یک اهنگی
coordination
U
هم اهنگی
synchrony
U
هم اهنگی
accorded
U
هم اهنگی
accords
U
هم اهنگی
melodiousness
U
خوش اهنگی
tone language
U
زبانهای اهنگی
orchestrations
U
ترتیب هم اهنگی
orchestration
U
ترتیب هم اهنگی
incoordination
U
فقدان هم اهنگی
musicalness
U
خوش اهنگی
unisonance
U
هم اهنگی هم کوکی
disconformity
U
عدم هم اهنگی
discordance
U
عدم هم اهنگی
musicality
U
خوش اهنگی
cooridnation
U
موزونی هم اهنگی
untune
U
فاقد هم اهنگی کردن
tone dialing
U
شماره گیری اهنگی
to play a tune
U
اهنگی را ساز زدن
eurythmy
U
هم اهنگی و تقارن ساختمان
syntax
U
هم اهنگی قسمتهای مختلف
eurhythmy
U
هم اهنگی و تقارن ساختمان
euphony
U
خوش اهنگی کلمات
disconcerts
U
عدم هم اهنگی داشتن
disconcert
U
عدم هم اهنگی داشتن
disconcerted
U
عدم هم اهنگی داشتن
harmonometer
U
الت سنجش هم اهنگی صداها
atonal
U
دارای عدم هم اهنگی وتوازن
concerts
U
انجمن ساز واواز هم اهنگی
concert
U
انجمن ساز واواز هم اهنگی
musette
U
اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
diatonic
U
وابسته به مقیاس کلیدهشت اهنگی در هر اکتاو
consonance
U
هم صدایی
consonantal
U
بی صدایی
plangency
U
پر صدایی
monophony
U
یک صدایی
equisonance
U
هم صدایی
monaural
U
یک صدایی
homophony
U
هم صدایی
conconancy
U
هم صدایی
unison
U
هم صدایی
noiselessness
U
بی صدایی
unison
U
یک صدایی
melodiousness
U
خوش صدایی
trachyphonia
U
زمخت صدایی
pentatonic
U
پنج صدایی
tanyphonia
U
نازک صدایی
voice key
U
کلید صدایی
knell
U
صدایی زنگ
baryphonia
U
کلفت صدایی
voice frequency
U
بسامد صدایی
toneme
U
لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
recites
U
با صدایی موزون خواندن
voice grade channel
U
مجرای از درجه صدایی
phonic
U
صدایی صدا دار
motet
U
سرود چند صدایی
voice operated
U
با کار افت صدایی
what noise is that?
U
این چه صدایی است
recited
U
با صدایی موزون خواندن
reciting
U
با صدایی موزون خواندن
zing
U
صدایی شبیه جیغ
whinnied
U
صدایی شبیه شیهه
whinnies
U
صدایی شبیه شیهه
whinnying
U
صدایی شبیه شیهه
recite
U
با صدایی موزون خواندن
whinny
U
صدایی شبیه شیهه
voice operated device
U
دستگاه با کار افت صدایی
music to one's ears
<idiom>
U
صدایی که شخص دوست دارد بشنود
euphonical
U
مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
growling
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
infrasound
U
صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
growls
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growl
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growled
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
pretone
U
هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
round vowel
U
حرف صدایی که درتلفظ ان باید دهان یا لب را گرد کرد
twanging
U
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanged
U
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twang
U
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twangs
U
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
chucked
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
feep
U
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
chuck
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucks
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
cuckoo clocks
U
ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
cuckoo clock
U
ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
internal telecommunications unions
U
یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
texts
U
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
text
U
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
howlers
U
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler
U
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
the quantity of a vowel
U
کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
disharmony
U
عدم هم اهنگی عدم توافق
disaccord
U
عدم توافق عدم هم اهنگی
voice grade channel
U
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
Brontide
U
نوعی صدا
[صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
tu whit tu whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com