Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
diesel fuel oil filter
U
صافی سوخت موتور دیزل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diesel engine
U
موتور دیزل
diesels
U
موتور دیزل
diesel
U
موتور دیزل
diesel engine oil
U
روغن موتور دیزل
dieselize
U
با موتور دیزل مجهز شدن یاکردن
combustion starter
U
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
fuel filter
U
صافی سوخت
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
fuel
U
سوخت موتور
fuelling
U
سوخت موتور
fuelled
U
سوخت موتور
fuels
U
سوخت موتور
fueled
U
سوخت موتور
bi fuel
U
موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
jet a
U
سوخت موتور توربینی که دردمای 04 درجه منجمدمیشود
boost rocket
U
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
volumetric loading/density
U
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
cruise control
U
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
wobble pump
U
پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
gasoline
U
سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
diesel ramjet
U
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
absolute filter
U
صافی میکرونی صافی میکروسکپی
central refueling provisions
U
سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
air metering force
U
نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
bipropellant
U
سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
antivignetting filter
U
صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
atomizers
U
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomisers
U
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizer
U
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
charges
U
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charge
U
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
diesels
U
دیزل
diesel
U
دیزل
semi diesel
U
نیم دیزل
motoring
U
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
engine
U
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine
U
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
cetane rating
U
اشل عددی برای سنجش میزان بهسوزی سوختهای موتورهای دیزل
torch pot
[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
variable geometry engine
U
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting
U
نصب موتور قرارگاه موتور
ullage
U
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
firing order
U
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
tips
U
باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
slip ring induction motor
U
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
double squirrel cage motor
U
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
flat twin engine
U
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
single phase induction motor
U
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
filters
U
صافی
filter
U
صافی
water filter
U
صافی اب
filter bed
U
صافی اب
defecator
U
صافی
pureness
U
صافی
line filter
U
صافی خط
sleekness
U
صافی
scumble
U
صافی
smoothness
U
صافی
colander
U
صافی
colanders
U
صافی
strainer
U
صافی
strainers
U
صافی
limpidity or limpidness
U
صافی
limpidity
U
صافی
planeness
U
صافی
absolute filter
U
صافی صد در صد
leach
U
صافی
oaleaceous
U
صافی
filtrable
U
صافی کردنی
filter press
U
صافی فشاری
oil filter
U
صافی روغن
porous filter
U
صافی متخلخل
filter packing
U
پوشش صافی
filter packing
U
لایی صافی
filter paper
U
کاغذ صافی
filtration
U
از صافی گذراندن
filter capacitor
U
خازن صافی
filter chock
U
چوک صافی
filtering
U
از صافی گذراندن
filter characteristic
U
مشخصه صافی
filterable
U
صافی کردنی
petrol filter
U
صافی بنزین
break even
U
صافی درامدن
serenity
U
بی سر وصدایی صافی
filter bed
U
صافی شنی
band screen
U
صافی مخازن
filter add
U
کمک صافی
filrate
U
از صافی گذراندن
filrate
U
از صافی گذشتن
polarizing filter
U
صافی قطبی
filter network
U
شبکه ی صافی
line filter
U
صافی همهمه
suction filter
U
صافی مکنده
light filter
U
صافی نور
electric filter
U
صافی الکتریکی
edge fillter
U
صافی چاکدار
interference eliminator
U
صافی تداخل
interference filter
U
صافی تداخل
interference filter
U
صافی پارازیت
leach
U
صافی کردن
line filter
U
صافی شبکه
crystal filter
U
صافی بلورین
gravel filter
U
صافی شنی
nominal filter
U
صافی میکرونی
noise filter
U
صافی همهمه
color killer
U
صافی رنگ
killer stage
U
صافی رنگ
acoustic filter
U
صافی صوتی
accelofilter
U
صافی سریع
absorbent filter
U
صافی جذب
leach
U
از صافی گذراندن
scratch filter
U
صافی پیکاپ
purity
U
صافی پاکدامنی
glassiness
U
صافی زلالی
differentiating filter
U
صافی ممیز
filter layer
U
لایه صافی
filter curve
U
منحنی صافی
gas mask canister
U
صافی گاز
gloss
U
صافی براقی
filter
U
صافی پالایه
filters
U
صافی پالایه
filters
U
فیلتر صافی
filter disk
U
قرص صافی
filter flask
U
بالن صافی
fuel filter
U
صافی بنزین
filter
U
فیلتر صافی
filter crystal
U
کریستال صافی
fineness
U
موشکافی صافی
frequency filter
U
صافی فرکانس
filter condenser
U
خازن صافی
filter circuit
U
مدار صافی
filter disc
U
قرص صافی
low pass filter
U
صافی پایین گذر
serene
U
صافی صاف کردن
integrating filter
U
صافی جمع کننده
low frequency filter
U
صافی فرکانس پایین
flexible oil filter line
U
لوله صافی روغن
strainer well
U
چاه صافی دار
impedance transforming filter
U
صافی تبدیل امپدانس
infltrate
U
از سوراخهای صافی گذراندن
high pass filter
U
صافی بالا گذر
filter stick
U
لوله صافی دار
band stop
U
صافی میان نگذر
power line filter
U
صافی جریان برق
narrow band filter
U
صافی فلزات باریک
band pass
U
صافی میان گذر
filter insert
U
دریچه یا مدخل صافی
filtrate
U
مایع زیر صافی
lawns
U
مرغزار باپارچه صافی کردن
band pass filter circuit
U
مدار صافی باند پاس
high pass acoustical filter
U
صافی صوتی بالا گذر
nominal filter
U
صافی به اندازه عبور معین
lawn
U
مرغزار باپارچه صافی کردن
low pass acoustical filter
U
صافی پایین گذر صوتی
fluted filter paper
U
کاغذ صافی چین دار
intermediate frequency band filter
U
صافی باند فرکانس میانی
leach
[liquid formed by leaching]
U
مایعی که از صافی گرفته شده
[شیمی]
leachate
U
مایعی که از صافی گرفته شده
[شیمی]
hypostyle hall
U
[اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
stoker
U
سوخت
fuels
U
سوخت
gasoline
U
سوخت
combustion
U
سوخت
fuelling
U
سوخت
dissimilation
U
سوخت
power fuel
U
سوخت
fuel
U
سوخت
catabolism
U
سوخت
firing
U
سوخت
fueled
U
سوخت
propellants
U
سوخت
propellant
U
سوخت
fuelled
U
سوخت
burner frame
U
سوخت
Indian summer
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summers
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
fuel injection
U
سوخت رسانی
choked
U
دریچه سوخت
chokes
U
دریچه سوخت
metabolical
U
سوخت وسازی
choke
U
دریچه سوخت
fuel pump
U
پمپ سوخت
fuel manifold
U
چندراهی سوخت
burner
U
سوخت پاش
rocket fuel
U
سوخت موشک
fire teazer
U
سوخت انداز
firer
U
سوخت انداز
feeder
U
سوخت رسان
feeders
U
سوخت رسان
fuel engineering
U
مهندسی سوخت
octane
U
سوخت ماشینی
feed tank
U
مخزن سوخت
refuelled
U
سوخت گیری
fuel
U
سوخت دادن
solid fuel
U
سوخت جامد
fuel gas
U
سوخت گازی
fuel grade
U
درجه سوخت
rocket fuel
U
سوخت راکت
fuel meter
U
سوخت سنج
aviation fuel
U
سوخت هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com