Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nominal filter
U
صافی به اندازه عبور معین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zahn cup
U
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
dosing
U
اندازه معین
doses
U
اندازه معین
dose
U
اندازه معین
dosed
U
اندازه معین
to set measures to anything
U
برای چیزی اندازه یا حد معین کردن
band project filter
U
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
calibrated orifice
U
سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
differential compression check
U
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
penetrometer
U
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
absolute filter
U
صافی میکرونی صافی میکروسکپی
antivignetting filter
U
صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
false attack
U
حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
wading crossing
U
عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition
U
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
angles
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it.
<proverb>
U
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typefaces
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter
U
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
U
اندازه وسیله اندازه گیری
gage
U
اندازه گیر اندازه گرفتن
size
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
time charter
U
اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
line filter
U
صافی خط
water filter
U
صافی اب
sleekness
U
صافی
oaleaceous
U
صافی
defecator
U
صافی
scumble
U
صافی
filter bed
U
صافی اب
limpidity or limpidness
U
صافی
leach
U
صافی
filter
U
صافی
colander
U
صافی
colanders
U
صافی
strainer
U
صافی
strainers
U
صافی
filters
U
صافی
limpidity
U
صافی
planeness
U
صافی
pureness
U
صافی
absolute filter
U
صافی صد در صد
smoothness
U
صافی
filter press
U
صافی فشاری
filter capacitor
U
خازن صافی
filtrable
U
صافی کردنی
filtration
U
از صافی گذراندن
filters
U
فیلتر صافی
filrate
U
از صافی گذشتن
filterable
U
صافی کردنی
filrate
U
از صافی گذراندن
filter add
U
کمک صافی
filter bed
U
صافی شنی
light filter
U
صافی نور
filter characteristic
U
مشخصه صافی
filter chock
U
چوک صافی
gas mask canister
U
صافی گاز
glassiness
U
صافی زلالی
gravel filter
U
صافی شنی
interference eliminator
U
صافی تداخل
interference filter
U
صافی تداخل
interference filter
U
صافی پارازیت
leach
U
صافی کردن
leach
U
از صافی گذراندن
gloss
U
صافی براقی
filter
U
صافی پالایه
fuel filter
U
صافی بنزین
fuel filter
U
صافی سوخت
frequency filter
U
صافی فرکانس
filter circuit
U
مدار صافی
filter condenser
U
خازن صافی
filter crystal
U
کریستال صافی
filter curve
U
منحنی صافی
filter disc
U
قرص صافی
filter disk
U
قرص صافی
filter flask
U
بالن صافی
filter layer
U
لایه صافی
filters
U
صافی پالایه
fineness
U
موشکافی صافی
filter
U
فیلتر صافی
band screen
U
صافی مخازن
accelofilter
U
صافی سریع
purity
U
صافی پاکدامنی
acoustic filter
U
صافی صوتی
porous filter
U
صافی متخلخل
polarizing filter
U
صافی قطبی
noise filter
U
صافی همهمه
nominal filter
U
صافی میکرونی
serenity
U
بی سر وصدایی صافی
oil filter
U
صافی روغن
crystal filter
U
صافی بلورین
petrol filter
U
صافی بنزین
filtering
U
از صافی گذراندن
killer stage
U
صافی رنگ
color killer
U
صافی رنگ
break even
U
صافی درامدن
differentiating filter
U
صافی ممیز
line filter
U
صافی شبکه
line filter
U
صافی همهمه
filter packing
U
لایی صافی
scratch filter
U
صافی پیکاپ
filter paper
U
کاغذ صافی
filter network
U
شبکه ی صافی
electric filter
U
صافی الکتریکی
edge fillter
U
صافی چاکدار
absorbent filter
U
صافی جذب
suction filter
U
صافی مکنده
filter packing
U
پوشش صافی
traffic post
U
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
measure
U
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
high pass filter
U
صافی بالا گذر
infltrate
U
از سوراخهای صافی گذراندن
filtrate
U
مایع زیر صافی
band stop
U
صافی میان نگذر
filter stick
U
لوله صافی دار
low pass filter
U
صافی پایین گذر
band pass
U
صافی میان گذر
strainer well
U
چاه صافی دار
serene
U
صافی صاف کردن
low frequency filter
U
صافی فرکانس پایین
flexible oil filter line
U
لوله صافی روغن
impedance transforming filter
U
صافی تبدیل امپدانس
integrating filter
U
صافی جمع کننده
narrow band filter
U
صافی فلزات باریک
power line filter
U
صافی جریان برق
filter insert
U
دریچه یا مدخل صافی
high pass acoustical filter
U
صافی صوتی بالا گذر
intermediate frequency band filter
U
صافی باند فرکانس میانی
lawn
U
مرغزار باپارچه صافی کردن
low pass acoustical filter
U
صافی پایین گذر صوتی
lawns
U
مرغزار باپارچه صافی کردن
diesel fuel oil filter
U
صافی سوخت موتور دیزل
band pass filter circuit
U
مدار صافی باند پاس
fluted filter paper
U
کاغذ صافی چین دار
leach
[liquid formed by leaching]
U
مایعی که از صافی گرفته شده
[شیمی]
leachate
U
مایعی که از صافی گرفته شده
[شیمی]
gauged
U
اندازه اندازه گیر
gauge
U
اندازه اندازه گیر
gauges
U
اندازه اندازه گیر
hypostyle hall
U
[اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
stream gaging
U
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter
U
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
Indian summer
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summers
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
given
U
معین
fixed
U
معین
definite
U
معین
regular
U
معین
regulars
U
معین
auxiliaries
U
معین
auxiliary
U
معین
specific
U
معین
specifics
U
معین
rubicon
U
حد معین
ledger
U
معین
punctual
U
معین
subsidiary
U
معین
subsidiaries
U
معین
settled
U
معین
indeterminate
U
نا معین
adjutant
U
معین
adjutants
U
معین
determinate
U
معین
adjutor
U
معین
accessorial
U
معین
allying
U
معین
ledgers
U
معین
ancillary
U
معین
certain
U
معین
accessory
U
معین
ally
U
معین
specified
U
معین
precise
U
معین
limiting
U
معین
regulars
U
معین مقرر
adverb
U
معین فعل
anyone
U
هرشخص معین
shall
U
فعل معین
determinate error
U
خطای معین
destined
U
مقصد معین
regular
U
معین مقرر
adverbs
U
معین فعل
rhomboidal
U
شبه معین
positive
U
یقین معین
do
U
فعل معین
definitive
U
معین کننده
insets
U
: معین کردن
inset
U
: معین کردن
part performance
U
عقد معین
adverb modifying a verb
U
معین فعل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com