English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Distinguished . Titled. U صاحب عنوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
challenge round U مبارزه با صاحب عنوان
titleholder U صاحب سند مالکیت دارای عنوان
to have a title [ to be titled] U لقب دار [صاحب عنوان] بودن
Other Matches
jointer U صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
titles U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
title U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
eponym U عنوان دهنده عنوان مشخص
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
masters U صاحب
padrone U صاحب
ownerless U بی صاحب
owner U صاحب
owners U صاحب
mastered U صاحب
master U صاحب
lord U صاحب
lords U صاحب
restaurateur U صاحب رستوران
stray U جانور بی صاحب
strays U جانور بی صاحب
inviolable U صاحب حرمت
owner of a property U صاحب ملک
slaveholder U صاحب برده
clear-sighted U صاحب نظر
stock holder U صاحب سهم
titlist U صاحب سندمالکیت
laird U صاحب زمین
landowners U صاحب ملک
landladies U زن صاحب ملک
printers U صاحب چاپخانه
printer U صاحب چاپخانه
shop keeper U صاحب دکان
industrialists U صاحب صنعت
industrialist U صاحب صنعت
restaurateurs U صاحب رستوران
shareholder U صاحب سهم
restauranteur U صاحب رستوران
seignior U صاحب تیول
licensees U صاحب جواز
licensee U صاحب جواز
shareholders U صاحب سهم
stockholder U صاحب سهم
stockholders U صاحب سهم
sovereigns U صاحب سیادت
permit holder U صاحب جواز
straying U جانور بی صاحب
sovereign U صاحب سیادت
sharecropper U صاحب نسق
shipowner U صاحب کشتی
landowner U صاحب ملک
landlady U زن صاحب ملک
assayer U صاحب عیار
feudary U صاحب تیول
feudatory U صاحب تیول
free ball U توپ بی صاحب
grantee U صاحب امتیاز
officers U صاحب منصب
officer U صاحب منصب
housemothers U زن صاحب خانه
housemother U زن صاحب خانه
concessioner U صاحب امتیاز
concessionary U صاحب امتیاز
manufacturers U صاحب کارخانه
manufacturer U صاحب کارخانه
planters U صاحب مزرعه
planter U صاحب مزرعه
waif U مال بی صاحب
building owner U صاحب کار
official U صاحب منصب
concessionaire U صاحب امتیاز
signatory U صاحب امضا
signatories U صاحب امضا
innkeepers U صاحب مسافرخانه
innkeeper U صاحب مسافرخانه
land lady U زن صاحب ملک
no man's land U سرزمین بی صاحب
notary public U صاحب محضر
resolute U صاحب عزم
nursery man U صاحب قلمستان
of consequence U صاحب شان
officiary U صاحب منصب
beneficent U صاحب کرم
masters U ارباب صاحب
mastered U ارباب صاحب
master U ارباب صاحب
monopolist U صاحب انحصار
master of the time U صاحب الزمان
in power U صاحب مقام
in the saddle U صاحب اختیار
landholder U صاحب ملک
lessor U صاحب ملک
licence owner U صاحب امتیاز
liege U صاحب تیول
lairds U صاحب زمین
man of place U صاحب منصب
man of place U صاحب مقام
manufaturer U صاحب کارخانه
benefactors U صاحب خیر
office-holder U صاحب مقام
office-holders U صاحب مقام
employer U صاحب کار
employers U صاحب کار
benefactor U صاحب خیر
titled U صاحب لقب
homeowners U صاحب خانه
homeowner U صاحب خانه
unowned U بی صاحب بیمالک
owner's risk U ریسک صاحب کالا
housemothers U زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
publican U بیگانه صاحب میخانه
publicans U بیگانه صاحب میخانه
croupiers U کمک صاحب بانک
i own that house U من صاحب ان خانه هستم
holding company U شرکت صاحب سهم
proprietor U صاحب حق طبق کتاب
mansion house U خانه صاحب تیول
proprietors U صاحب حق طبق کتاب
innholder U صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه
croupier U کمک صاحب بانک
newspaperman U صاحب وگرداننده روزنامه
newspapermen U صاحب وگرداننده روزنامه
endowed U صاحب مال و مکنت
yachtsman U صاحب کشتی تفریحی
infeoff U صاحب ملک کردن
housemother U زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
lord paramount U صاحب تیول عمده
to have something U صاحب چیزی بودن
title-holders U صاحب سند مالکیت
own U صاحب چیزی بودن
office-holder U صاحب منصب دولت
office-holders U صاحب منصب دولت
owned U صاحب چیزی بودن
boniface U صاحب مهمانخانه ورستوران
title-holder U صاحب سند مالکیت
owning U صاحب چیزی بودن
licensee U صاحب جواز یا امتیاز
yachtsmen U صاحب کشتی تفریحی
peer U صاحب لقب اشرافی
to come into a property U مالی را صاحب شدن
staff U افسران صاحب منصبان
staffed U افسران صاحب منصبان
staffs U افسران صاحب منصبان
peering U صاحب لقب اشرافی
peered U صاحب لقب اشرافی
wharfinger U صاحب لنگرگاه یابارانداز
at owner's risks U به هزینه صاحب مال
owns U صاحب چیزی بودن
licensees U صاحب جواز یا امتیاز
estray U جانوراواره وبی صاحب
cotton spinner U صاحب کارخانه نخ ریسی
placeman U صاحب منصب اداری
in the saddle U یراق صاحب مقام
pooh bah U صاحب چندین مقام
martyologist U صاحب تذکره شهدا
polygraphs U صاحب تالیفات بسیار
polygraph U صاحب تالیفات بسیار
chartered companies U شرکتهای صاحب الامتیاز
to have something at one's disposal U صاحب چیزی بودن
signatory U صاحب امضاء امضایی
res nullius U مال بلا صاحب
signatories U صاحب امضاء امضایی
prosecuting attorney U صاحب منصب پارکه
manor house U خانه ارباب یا صاحب تیول
atentee U صاحب اختراع ثبت شده
batons U عصا یا چوپ صاحب منصبان
manor houses U خانه ارباب یا صاحب تیول
old guard U صنوف صاحب اعتبار قدیم
patentee U صاحب اختراع ثبت شدن
baton U عصا یا چوپ صاحب منصبان
confidnetial relationship with client U حفظ اسرار صاحب کار
proprietorship U صاحب ملک یامغازه بودن
licensees U صاحب جواز دارنده پروانه
licensee U صاحب جواز دارنده پروانه
barton U حیاط رعیتی صاحب ملک
barkeeper U باده فروش صاحب میکده
barkeep U باده فروش صاحب میکده
waif U بچه بی صاحب ادم دربدر
evangelists U صاحب انجیل مژده رسان
evangelist U صاحب انجیل مژده رسان
portreeve U صاحب منصبی که پایین ترازشهرداراست
equites U سواره نظام صاحب امتیاز
nursery man U درخت کار صاحب تلمبار
play the ball U با دریبل صاحب توپ شدن
patentee U صاحب اختراع ثبت شده
stockholders U صاحب موجودی ذخیره نگهدار
he is the owner of this house U او صاحب این خانه است
stockholder U صاحب موجودی ذخیره نگهدار
gastrologist U صاحب سر رشته درپختن وخوردن
abandonee U صاحب اشیاء ترک شده
militarists U صاحب روح سربازی یانظامی گری
militarist U صاحب روح سربازی یانظامی گری
occupancy U تملک اموال بلا صاحب متصرف
power struggle U مبارزه برای صاحب مقام شدن
seigniorage U حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
gourmand U صاحب سر رشته در خوراک شکم پرست
seignorage U حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
gourmands U صاحب سر رشته در خوراک شکم پرست
quitrent U اجازه مقطوع تیولدارجز به صاحب تیول
He is an authority on medical science . U درعلم پزشکی صاحب نظر است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com