English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
glasswork U شیشه الات بلور الات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
glassware U بلور الات
glass U شیشه الات
glassware U شیشه الات
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
operating slide U دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
enginery U ماشین الات
cast iron ware U الات چدنی
machinery U ماشین الات
agricultural implements U الات کشاورزی
silverware U نقره الات
precision tools U الات دقیق
geared U الات جامه
gears U الات جامه
instruments U الات دقیق
optical U الات بصری
obturator U الات جازم
brass ware U برنج الات
breech block carrier U الات متحرک
passementerie U زینت الات
gear U الات جامه
iron mongery U اهن الات
machinary U ماشین الات
tinware U حلبی الات
instrument U الات دقیق
ironware U فلز الات
irowork U اهن الات
genital organs U الات تناسلی
surgical instruments U الات جراحی
hardware U اهن الات
hard ware U فلز الات
ironware U اهن الات
optical instruments U الات وابسته به بینایی
plants U ماشین الات کارخانه
plant U ماشین الات کارخانه
surveying instrument U الات نقشه برداری
instrument U الات اندازه گیری
trinketry U جواهر الات بدلی
trinkums U زیور الات بدلی
percussion instrument U الات موسیقی ضربی
scraps U ماشین الات اوراق
scrapping U ماشین الات اوراق
hardware U اهن الات ابزارالات
scrapped U ماشین الات اوراق
scrap U ماشین الات اوراق
calibration U تنظیم الات دقیق
woodwork U چوب الات نجاری
carpenter's machines U ماشین الات درودگری
wind instrument U الات موسیقی بادی
mechanician U مکانیک ماشین الات
hardwareman U اهن الات فروش
machinery designer U طراح ماشین الات
cutler U فروشنده الات برنده
heavy goods U ماشین الات سنگین
lighting equipments U الات و ادوات روشنایی
light machinery U ماشین الات سبک
heavy machinery U ماشین الات سنگین
iron monger U اهن الات فروش
wind instruments U الات موسیقی بادی
mechanics U علم ماشین الات
building machinery U ماشین الات ساختمانی
obturator spindle U دوکی الات جازم
ironmongers U فروشنده اهن الات
ironmonger U فروشنده اهن الات
midi U میانجی رقمی الات موسیقی
war implements U ساز و برگ یا الات جنگ
obturator U الات مانع خروج گاز
operator of heavy machinery U اپراتور ماشین الات سنگین
operator of light machinery U اپراتور ماشین الات سبک
trade fixtures U الات صنعتی نصب شده
musical instrument digital interface U میانجی رقمی الات موسیقی
grader U یکی از ماشین الات راه سازی
reed stop U کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
interactive U الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
tiepin U سنجاق مدال وزینت الات زنانه
hygrometer U الات وادوات سنجش رطوبت هوا
pailette U زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
reed pipe U لوله یا نای الات موسیقی بادی
automation U خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
deferred maintenance U قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
economic life U مدت بهره برداری از ماشین الات
equipment U تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
fixed assets U درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
pailett U زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
sights U الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
sight U الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
paleolith U الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
microphonics U انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
acm U Computing Asssociationfor انجمن ماشین الات کامپیوتری achinery
recoil operated U مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
FAQ U الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
tuning pipe U نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
pilot model U مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
captures U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
hallmarks U عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
yellow arc U محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود
hallmark U عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
crate U صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
artificial horizon U یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
crates U صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
biotechnology U ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
cybernation U کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
bubble turn and slip U الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
guard assembly U الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
digital read out U نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
common hardware U ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
filigree U تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
mechanises U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
machinery U الات موتورخانه موتورخانه ناو
genitalia U اندامهای تناسلی الات تناسلی
ironwork U اهن ساخته اهن الات
mechanic U مکانیک مکانیک ماشین الات
machinery space U محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
ink bottle U شیشه مرکب شیشه جوهر
glassman U تاجر شیشه شیشه ساز
plate glass U شیشه سنگ شیشه تختهای
flatbed U وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
vitrify U بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
crystal glass U بلور
prism U بلور
prisms U بلور
single crystal U تک بلور
crystals U بلور
crystalliferous U بلور زا
crystal U بلور
flint glass U بلور
microcrystal U ریز بلور
crystal energy U انرژی بلور
covalent crystal U بلور کووالانسی
crystal control U تنظیم با بلور
catwhisker U سوزن بلور
valence crystal U بلور کووالانسی
crystal gazing U بلور بینی
whisker U سوزن بلور
metal crystal U بلور فلز
cast crystal U بلور ریخته
macle U بلور زوج
colored crystal U بلور سنگین
crystal defect U نقص بلور
crystal growth U رشد بلور
crystalloid U شبکه بلور
crystals U بلور کوارتز
distorted crystal U بلور واپیچیده
crystal U بلور کوارتز
flint glass U فرف بلور
crystalliferous U موجد بلور
ionic crystal U بلور یونی
iceland spar U بلور ایسلند
host crystal U بلور میزبان
host crystal U بلور زمینه
crystalloid U شبیه بلور
crystallography U بلور نگاری
crystal lattice U شبکه بلور
crystal plane U صفحه بلور
crystal pulling U بلور پردازی
crystal structure U ساختار بلور
crystal system U دستگاه بلور
detecting crystal U بلور اشکارساز
crystallization U بلور سازی
crystallographer U بلور شناس
crystallography U بلور شناسی
crystallography U علم بلور
glassworker U بلور ساز
molecular crystal U بلور مولکولی
atomic crystal U بلور اتمی
iceland crystal U بلور ایسلند
rock crystal U سنگ بلور
quartz U بلور کوهی
monovalent crystal U بلور تک والانسی
quasi crystal U شبه بلور
quartz crystal U بلور کوارتز
cut glass U بلور کریستال
crystal growth affinity U رشد خواهی بلور
crystal field theory U نظریه میدان بلور
noble gas crystal U بلور گازهای بی اثر
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
crystal allotropy U چند شکلی بلور
crystallography U مبحث بلور شناسی
c.f.t U نظریه میدان بلور
glass wool U پشم یا براده شیشه پشم شیشه
electrostatic crystal field theory U نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
crystal field stabilization energy U انرژی پایداری میدان بلور
frequency changer crystal U بلور تغییر دهنده بسامد
crystal frequency changer efficiency U بازده بلور تغییر دهنده بسامد
conversion loss of frequency changer cry U اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
crystallography U کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
endomorph U بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
plate U شیشه
plates U شیشه
glazier U شیشه گر
panes U شیشه
glass U شیشه
glazier U شیشه بر
glassblower U شیشه گر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com