Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pressure control valve
U
شیر کنترل فشار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
joule kelvin effect
U
انبساط گاز با فشار زیاد ازمجرای کنترل سوخت یا پلاک منفذدار که با کاهش دماهمراه است
Other Matches
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
controlled fragmentation
U
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
control officer
U
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control
U
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode
U
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
quality control tests
U
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody
U
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
traffic post
U
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net
U
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
fire control
U
کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check
U
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
pressure vessel
U
فشار
isobar
U
تک فشار
ice push
U
فشار یخ
isobar
U
هم فشار
pressures
U
فشار
isobars
U
تک فشار
pressure
U
فشار
pressured
U
فشار
atmospheric pressure
U
فشار جو
isobars
U
هم فشار
zip
U
فشار
impact
U
فشار
stroked
U
فشار با پا
sense of pressure
U
حس فشار
pressure sense
U
حس فشار
stroke
U
فشار با پا
stressing
U
فشار
hydraulic pressure
U
فشار اب
stresses
U
فشار
stress
U
فشار
strokes
U
فشار با پا
pushes
U
فشار
stroking
U
فشار با پا
weight
U
فشار
compression
U
فشار
tension
U
فشار
tensions
U
فشار
push
U
فشار
pushed
U
فشار
total pressure
U
فشار کل
constraint
U
فشار
violence
U
فشار
exertion
U
فشار
exertions
U
فشار
fantod
U
فشار
zips
U
فشار
zipping
U
فشار
brunt
U
فشار
growing pains
U
فشار
water pressure
U
فشار اب
thrusts
U
فشار
pressure curve
U
خم فشار
thrusting
U
فشار
impacts
U
فشار
thrust
U
فشار
pressor
U
فشار زا
zipped
U
فشار
press
U
فشار
bunt
U
فشار با سر
pressing
U
فشار
atmosphere
U
فشار جو
atmospheres
U
فشار جو
strains
U
فشار
strain
U
فشار
low pressure
U
فشار کم
presses
U
فشار
line of thrust
U
خط فشار
isopiestic
U
هم فشار
isobare
U
هم فشار
barometric pressure
U
فشار جو
back pressure
U
پی فشار
pressuring
U
فشار
distraint
U
فشار
back iron
U
بن فشار
pressure wave
U
موج فشار
manifold pressure
U
فشار گازگاه
pressure tendency
U
گرایش فشار
kinetic pressure
U
فشار سینتیک
lateral pressure
U
فشار جانبی
pressure transducer
U
مبدل فشار
high-tension
U
فشار قوی
longitudinal compression
U
فشار طولی
pressure surface
U
سطح فشار
push
U
فشار دادن
intermediate high voltage line
U
خط فشار متوسط
pressured
U
فشار هوا
isobar surface
U
سطح هم فشار
pushed
U
فشار دادن
load
U
بار فشار
pushes
U
فشار دادن
internal pressure
U
فشار درونی
measuring voltage
U
فشار سنجش
manometer
U
فشار سنج
intermediate pressure
U
فشار متوسط
bar
U
واحد فشار
loss of pressure
U
افت فشار
hustling
U
فشار زور
reservoir pressure
U
فشار مخزن
restrainer
U
فشار دهنده
low pressure
U
فشار خفیف
low pressure
U
منطقه کم فشار
low voltage
U
فشار ضعیف
hypertension
U
فشار خون
bars
U
واحد فشار
set forward
U
فشار پیشروی
simple compression
U
فشار ساده
indicator
U
فشار سنج
high tension
U
فشار قوی
low tension magneto
U
مگنت کم فشار
reduced pressure
U
فشار کاهیده
hustling
U
فشار دادن
hustles
U
فشار زور
high tension magneto
U
مگنت پر فشار
low air pressure
U
فشار هوای کم
low voltage line
U
خط فشار ضعیف
low potential
U
فشار ضعیف
hustle
U
فشار دادن
pressures
U
فشار هوا
pulse pressure
U
فشار نبض
hustle
U
فشار زور
hustled
U
فشار دادن
low potential system
U
دستگاه کم فشار
hustled
U
فشار زور
radiation pressure
U
فشار تشعشع
oppression
U
فشار افسردگی
hustles
U
فشار دادن
thrusts
U
ضربت فشار
pressure groups
U
گروه فشار
overvoltage
U
ازدیاد فشار
overvoltage
U
فشار زیاد
overpressure
U
فشار بیش از حد
osmotic pressure
U
فشار اسمزی
impluse voltage
U
فشار ضربهای
pore pressure
U
فشار درونی
low tension
U
فشار ضعیف
overlaid
U
فشار اوردن
hydrostatic pressure
U
فشار ایستابی
hydrostatic pressure
U
فشار عمق
hydrostatic pressure
U
فشار عمق اب
molding pressure
U
فشار پرس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com