English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
confectionary U شیرینی سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
confectionery U صنعت شیرینی سازی
Other Matches
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
marzipan U شیرینی
patisserie U شیرینی
sweetness U شیرینی
amiability or amiableness U شیرینی
bonbon U شیرینی
patisseries U شیرینی
sweetmeat U شیرینی
sweet stuff U شیرینی
sugar candy U شیرینی
goodies U شیرینی
goody U شیرینی
nicy U شیرینی
pastries U شیرینی
sugar U شیرینی
pastry U شیرینی
sugars U شیرینی
saccharinity U شیرینی
loveliness U شیرینی
confection U شیرینی
confections U شیرینی
melodiousness U شیرینی
love liness U شیرینی
mellifluence U شیرینی
amiability U شیرینی
lolipops U شیرینی
confetti U شیرینی
kissing comfit U شیرینی معطر
cracker U یکجور شیرینی
wafers U شیرینی پنجرهای
cookie U شیرینی خشک
cookie U شیرینی بیسکویت
ingratiation U خود شیرینی
box suitmeats U جعبه شیرینی
crackers U یکجور شیرینی
cookies U شیرینی بیسکویت
wafer U شیرینی پنجرهای
elecampane U نوعی شیرینی
cookies U شیرینی خشک
confectioner U شیرینی فروش
confectioners U شیرینی فروش
sweetmeat U شیرینی جات
freshness U شیرینی بی نمکی
bakemeat U نان شیرینی
cooky U شیرینی خشک
blintz U نوعی شیرینی
blintze U نوعی شیرینی
costs arabicus U قسط شیرینی
sugared U شیرینی زده
corn ball U شیرینی چس فیل
puff pastry U شیرینی پفکی
sweet tooth U شیرینی دوست
tucks U شیرینی مربا
sweet tooth U علاقمند به شیرینی
tucking U شیرینی مربا
tuck U شیرینی مربا
baked meat U نان شیرینی
cooky U شیرینی بیسکویت
custard pie U یکجور شیرینی
patisserie U مغازهی شیرینی پزی
confectionary U شیرینی ساز قنادی
fondant U شیرینی ای که در دهان اب میشود
marshmallows U نوعی شیرینی خمیرمانند
shine up to <idiom> U خود شیرینی کردن
fondants U شیرینی ای که در دهان اب میشود
nougat U شیرینی بادام دار
sweetshop U شیرینی فروشی قنادی
to pick thanks U خود شیرینی کردن
custard U یکجور شیرینی یا فرنی
patisseries U مغازهی شیرینی پزی
douceur U شیرینی وفرافت رفتار
Too much sweetnes cloys. U شیرینی زیاد دل را می زند
tart U نان شیرینی مربایی
tarts U نان شیرینی مربایی
puff paste U نان شیرینی پف کردن
pasties U شیرینی میوه دار
buttercups U نوعی شیرینی کوچک
to have a sweet tooth U شیرینی دوست بودن
mint U شیرینی معطر با نعناع
minted U شیرینی معطر با نعناع
minting U شیرینی معطر با نعناع
mints U شیرینی معطر با نعناع
ingratiate U خود شیرینی کردن
ingratiated U خود شیرینی کردن
pasty U شیرینی میوه دار
ratafee U نان شیرینی بادامی
kuchen U نان شیرینی کاکائودار
marchpane U نان شیرینی بادامی
marshmallow U نوعی شیرینی خمیرمانند
insinuator U خود شیرینی کننده
bagel U نان شیرینی حلقوی
pasting U نوعی شیرینی چسباندن
insinuative U مبنی بر خود شیرینی
ingratiatingly U ازراه خود شیرینی
pastes U نوعی شیرینی چسباندن
ingratiates U خود شیرینی کردن
pasted U نوعی شیرینی چسباندن
paste U نوعی شیرینی چسباندن
buttercup U نوعی شیرینی کوچک
french pastry U شیرینی اردینه فرانسوی
ratafia U نان شیرینی بادامی
ingratiating U خود شیرینی کردن
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
bakery U دکان نانوایی یا شیرینی پزی
Wont you have sweets (candies) U شیرینی میل نمی کنید ؟
puff pastry U شیرینی دارای خامهی پف کرده
frosting U رویه خامهای کیک یا شیرینی
bakemeat U شیرینی اردی غذای پخته
doughboy U نان شیرینی میوه دار
bakeries U دکان نانوایی یا شیرینی پزی
croissants U نان شیرینی هلالی شکل
floating island U جزیره شناور ومصنوعی شیرینی
baked meat U شیرینی اردی غذای پخته
elf dock U شیرینی که اززنجبیل شامی سازند
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
marsh mallow U یکجور شیرینی که از ریشه خطمی میسازند
doughnuts U نان شیرینی گرد ومانند حلقه
She is fond of sweet things. U از چیزهای شیرین ( شیرینی ) خوشش می آید
I clinched a lucrative deal. U معامله چربی ( شیرینی ) انچام دادم
doughnut U نان شیرینی گرد ومانند حلقه
cybercafe U نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
pattie U نان شیرینی میوه داریاگوشت دار
pastile U قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
pastil U قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
brownies U یکنوع نان شیرینی میوه دار
brownie U یکنوع نان شیرینی میوه دار
limonene U هیدروکربن شیرینی بفرمول 61H 01C
patty U نان شیرینی میوه داریاگوشت دار
patties U نان شیرینی میوه داریاگوشت دار
girgerbread U نوعی نان شیرینی که زنجبیل دارد
icing U شکر و تخم مرغ روی شیرینی
pastille U قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
sweethearts U نوعی نان شیرینی بشکل قلب
pastilles U قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
sweetheart U نوعی نان شیرینی بشکل قلب
to crawl to somebody U برای کسی خود شیرینی کردن
to make up to any one U پیش کسی خود شیرینی کردن
to curry favour [British E] /favor [American E] with somebody U برای کسی خود شیرینی کردن
shortening U روغن ترد کننده شیرینی وغیره
to smarm over somebody U برای کسی خود شیرینی کردن
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
jelly roll U نان شیرینی ژله دار ولوله کرده
Christmas cookie [American] U شیرینی بیسکویتی مخصوص کریسمس [غذا و آشپزخانه]
lachryma christi U باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند
gingersnap U نوعی نان شیرینی ترد زنجبیل دار
polish the apple <idiom> U خود شیرینی کردن ،لعاب دادن به کسی
apple dumpling U شیرینی پخته شده با سیب درونش [آشپزی]
pastry U کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
pastries U کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
Christmas biscuit [British] U شیرینی بیسکویتی مخصوص کریسمس [غذا و آشپزخانه]
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
caramel U یکجور شیرینی مرکب از قند وشیره ومیوه تافی
lollypop U اب نبات یا شیرینی که در سرچوب نصب شده وبچه ها انرامیمکند
caramels U یکجور شیرینی مرکب از قند وشیره ومیوه تافی
lollipop U اب نبات یا شیرینی که در سرچوب نصب شده وبچه ها انرامیمکند
apple fritters [British English] U قاچ سیب درخمیر سرخ شده [یک نوع شیرینی]
ingratiatory U طرف توجه قرار دهنده امیخته بخود شیرینی
lollipops U اب نبات یا شیرینی که در سرچوب نصب شده وبچه ها انرامیمکند
sago U شیرینی که با نشاسته ساگو تهیه شود پنیر خرما
colas U ماده شیرینی که از برگ ومیوه کولا گرفته میشود
cola U ماده شیرینی که از برگ ومیوه کولا گرفته میشود
apple beignets [American English] U قاچ سیب درخمیر سرخ شده [یک نوع شیرینی]
mousses U خامه زده که شیرینی بان سردمی کنندیا افسرده شود
macaroons U نان شیرینی مرکب از شکر وزرده تخم مرغ و بادام
to ingratite oneself U خودرا طرف توجه قرار دادن خود شیرینی کردن
mousse U خامه زده که شیرینی بان سردمی کنندیا افسرده شود
macaroon U نان شیرینی مرکب از شکر وزرده تخم مرغ و بادام
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
muffins U نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
muffin U نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
strudel U ورقه نازک خمیر پخته که لوله شده و لای ان شیرینی باشد
hundreds and thousands U یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
fish cake U نان شیرینی که از ماهی خورد کرده وپوره سیب زمینی درست کنند
meringue U سفیده تخم مرغ وشکر که روی شیرینی وکیک میگذارند نوعی کیک میوه دار
meringues U سفیده تخم مرغ وشکر که روی شیرینی وکیک میگذارند نوعی کیک میوه دار
griddle cake U نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com