Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
smother
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothering
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flopping
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopped
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopper
U
دروازه بان شیرجه رو
clearance diving
U
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
whip stall
U
شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
strufe
U
با هواپیما شیرجه زدن شیرجه زیر اتش
bolster plate
U
صفحه برای مهار کردن
shifted
U
تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shift
U
تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shifts
U
تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
aerial pickets
U
شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
mooring line
U
طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
cabled
U
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable
U
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
inverter
U
دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
slot
U
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slotting
U
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slots
U
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
rugby point
U
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
goal light
U
چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
ttl
U
استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
team handball court
U
مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
passout
U
پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
kick save
U
نجات دروازه با پای دروازه بان
find touch
U
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
propagation delay
U
1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
goal judge
U
داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
CMOT
U
استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
elements
U
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
element
U
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
ties
U
متصل کردن مهار کردن مهار
tie
U
متصل کردن مهار کردن مهار
goalpost
U
تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalposts
U
تیر دروازه تیر عمودی دروازه
diver
U
شیرجه رو
plunges
U
شیرجه
nosediving
U
شیرجه
nosedived
U
شیرجه
swan dive
U
شیرجه
dived
U
شیرجه
nosedives
U
شیرجه
plunged
U
شیرجه
header
U
شیرجه با سر
somersaults
U
شیرجه
jackknife
U
شیرجه جک
somersaulting
U
شیرجه
somersault
U
شیرجه
headers
U
شیرجه با سر
springboarder
U
شیرجه رو
somersaulted
U
شیرجه
nosedive
U
شیرجه
dive
شیرجه
plunge
U
شیرجه
power dive
U
شیرجه
tucks
U
شیرجه جمع
forward dive
U
شیرجه رو به اب با چرخش
somerset
U
شیرجه معلق
boarded
U
سکوی شیرجه
layout
U
شیرجه فرشته
board
U
سکوی شیرجه
platforms
U
سکوی شیرجه
spring board
U
تخته شیرجه
squat under the ball
U
توپگیری با شیرجه
platform
U
سکوی شیرجه
picketing
U
شیرجه رفتن
swan dive
U
شیرجه فرشته
dive
شیرجه رفتن
cutaway
U
شیرجه تو و پشت به اب
dived
U
شیرجه رفتن
reverse dive
U
شیرجه وارونه
tucking
U
شیرجه جمع
springboard
U
تخته شیرجه
diving boards
U
تختهی شیرجه
diving board
U
تختهی شیرجه
diving
U
شیرجه رفتن
springboards
U
تخته شیرجه
plunges
U
شیرجه رفتن
plunged
U
شیرجه رفتن
plunge
U
شیرجه رفتن
layouts
U
شیرجه فرشته
nosedived
U
شیرجه رفتن
nosedive
U
شیرجه رفتن
nosedives
U
شیرجه رفتن
nosediving
U
شیرجه رفتن
tuck
U
شیرجه جمع
to plunge he first
U
شیرجه رفتن
back dive
U
شیرجه از پشت و فرود با پا
headers
U
سردسته هواپیمای شیرجه
bail out
U
پریدن و شیرجه رفتن در اب
armstand dive
U
شیرجه توام با بالانس
inward dive
U
شیرجه پشت به استخر
full gainer
U
شیرجه وارونه با پشتک
back flip
U
شیرجه پشتک وارو
header
U
سردسته هواپیمای شیرجه
bomb out
U
شروع شیرجه از هواپیما
dive angle
U
زاویه شیرجه هواپیما
high board
U
سکوی شیرجه 3 متری
headlong
U
بی پروا شیرجه رونده
low board
U
سکوی یک متری شیرجه
power dive
U
شیرجه رفتن هواپیما
towered
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
dive bombing
U
بمباران کردن در حالت شیرجه
to jackknife
<idiom>
U
سیخ شیرجه زدن
[شنا]
tower
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
back jackknife
U
شیرجه از جلو بصورت کارد
belly whopper
U
شیرجه شناگر برروی شکم
towers
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
gainer
U
درخت ارغوان شیرجه از پشت
racing dive
U
شیرجه افقی دراغاز مسابقه
picketing
U
شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
degree of difficulty
U
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
nose dive
U
ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
diver badge
U
نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
jackknife
U
بازو بسته شونده شیرجه رفتن
spans
U
مهار
anchorages
U
مهار
spanning
U
مهار
frenum
U
مهار
guide rope
U
مهار
anchorage
U
مهار
chainage
U
مهار
bond
U
مهار
guy
U
مهار
guys
U
مهار
anchors
U
مهار
anchoring
U
مهار
anchor
U
مهار
spanned
U
مهار
bearing rein
U
مهار
unbridle
U
بی مهار
controls
U
مهار
halters
U
مهار
make fast
U
مهار
restraint
U
مهار
chucking
U
مهار
brace
U
مهار
control
U
مهار
braced
U
مهار
halter
U
مهار
controlling
U
مهار
span
U
مهار
restraints
U
مهار
belaying pin
U
مهار
beat-up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
beat up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
twists
U
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twisting
U
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twist
U
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
clamp
U
مهار کردن
bollard
U
میله مهار
mooring swivel
U
مدور مهار
drogue
U
مهار چتری
chucked
U
مهار کردن
wiring harness
U
مهار سیم
guy wire
U
سیم مهار
angle-tie
U
مهار گوشه
clamping
U
مهار کردن
angle-tie
U
مهار قطری
clamped
U
مهار کردن
controlled
U
مهار شده
raker
U
تیر مهار
bridled
U
زنجیر مهار
bridles
U
مهار ناو
topping lift
U
مهار بالایی
tie rod
U
میل مهار
bridles
U
زنجیر مهار
bollard
U
تیر مهار
bridling
U
مهار ناو
bridling
U
زنجیر مهار
prony brake
U
مهار پرونی
gripping jaw
U
فک مهار کننده
uncontrolled
U
مهار نشده
chuck
U
مهار کردن
knee-brace
U
مهار زانویی
tractable
U
سست مهار
bridle
U
مهار ناو
electrical shant
U
مهار برقی
bridle
U
زنجیر مهار
bridled
U
مهار ناو
bollards
U
میله مهار
clamps
U
مهار کردن
chucks
U
مهار کردن
stayed
U
تکیه مهار
holdfast
U
مهار گیر
sagrod
U
مهار عرضی
daedman
U
مهار وزنی
cross brace
U
مهار عرضی
foot trap
U
مهار توپ با کف پا
sag rod
U
مهار عرضی
mooring line
U
سیم مهار
span wire
U
سیم مهار
stay
U
تکیه مهار
mooring buoy
U
بویه مهار
stayband
U
حلقه مهار
martingale
U
مهار جلو
arresting sheave
U
پل مهار هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com