Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
back jackknife
U
شیرجه از جلو بصورت کارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
folding knife
U
کارد جیبی تاشو
[کارد سوئیسی]
whip stall
U
شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
strufe
U
با هواپیما شیرجه زدن شیرجه زیر اتش
aerial pickets
U
شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
war to the knife
U
کارد و کارد کشی
clearance diving
U
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
stilettos
U
کارد
straight dagger
U
کارد
stiletto
U
کارد
knuckle guard
U
کارد
knuckle bow
U
کارد
daggar
U
کارد
picker
U
دلال و واسطه فرش
[بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
knifed
U
کارد زدن
knife
U
: چاقو کارد
knife
U
کارد زدن
tableware
U
کارد و چنگال
cutlery
U
کارد و چنگال
cutlery
U
کارد وچنگال
gulleys
U
کارد کندن
knifes
U
: چاقو کارد
knife edge
U
لبه کارد
knife-edge
U
لبه کارد
plaster cutting knife
U
کارد گچبری
knife-edges
U
لبه کارد
knifes
U
کارد زدن
paper knife
U
کارد کاغذبری
knifed
U
: چاقو کارد
gully
U
کارد کندن
gullies
U
کارد کندن
cutler
U
کارد فروش
trench knife
U
کارد سنگری
turning tool
U
کارد تراش
haft
U
دسته کارد
coulter
U
علف بر- کارد گاواهن
bread knife
U
کارد نان بری
machetes
U
کارد بزرگ و سنگین
cutlery
U
کارد وچنگال فروشی
machete
U
کارد بزرگ و سنگین
shuto
U
لبه کارد مانند دست
i am nat my last shifts
U
کارد به استخوانم رسیده است
matchet
U
یکجور کارد بزرگ درامریکا
steak knife
U
کارد رومیزی دارای تیغه مضرس
One man sows and another reaps.
<proverb>
U
یکى مى کارد ,دیگرى درو مى کند .
scimitar
U
شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
finish knife
U
کارد یا تیغ
[مخصوص پرداخت سطح فرش]
terrtorialize
U
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
billhook
U
نوعی کارد بزرگ که دارای نوک برگشته است
parang
U
یکجور کارد غلاف دارکه malay ها بکار می برند
I was absolutely infuriated.
کارد میزدی خونم در نمی آمد
[بی نهایت عصبانی بودم]
diver
U
شیرجه رو
nosedive
U
شیرجه
swan dive
U
شیرجه
nosedived
U
شیرجه
nosedives
U
شیرجه
nosediving
U
شیرجه
plunge
U
شیرجه
somersault
U
شیرجه
somersaulted
U
شیرجه
somersaulting
U
شیرجه
springboarder
U
شیرجه رو
somersaults
U
شیرجه
dived
U
شیرجه
dive
شیرجه
plunges
U
شیرجه
plunged
U
شیرجه
headers
U
شیرجه با سر
header
U
شیرجه با سر
power dive
U
شیرجه
jackknife
U
شیرجه جک
saddle bag
U
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke
U
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
boarded
U
سکوی شیرجه
swan dive
U
شیرجه فرشته
board
U
سکوی شیرجه
to plunge he first
U
شیرجه رفتن
dive
شیرجه رفتن
nosediving
U
شیرجه رفتن
tucks
U
شیرجه جمع
forward dive
U
شیرجه رو به اب با چرخش
dived
U
شیرجه رفتن
platform
U
سکوی شیرجه
platforms
U
سکوی شیرجه
nosedives
U
شیرجه رفتن
nosedived
U
شیرجه رفتن
diving boards
U
تختهی شیرجه
diving board
U
تختهی شیرجه
plunged
U
شیرجه رفتن
plunges
U
شیرجه رفتن
diving
U
شیرجه رفتن
cutaway
U
شیرجه تو و پشت به اب
layout
U
شیرجه فرشته
plunge
U
شیرجه رفتن
layouts
U
شیرجه فرشته
springboards
U
تخته شیرجه
somerset
U
شیرجه معلق
spring board
U
تخته شیرجه
nosedive
U
شیرجه رفتن
tuck
U
شیرجه جمع
picketing
U
شیرجه رفتن
tucking
U
شیرجه جمع
squat under the ball
U
توپگیری با شیرجه
springboard
U
تخته شیرجه
reverse dive
U
شیرجه وارونه
peach design
U
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
headers
U
سردسته هواپیمای شیرجه
back flip
U
شیرجه پشتک وارو
header
U
سردسته هواپیمای شیرجه
dive angle
U
زاویه شیرجه هواپیما
power dive
U
شیرجه رفتن هواپیما
full gainer
U
شیرجه وارونه با پشتک
low board
U
سکوی یک متری شیرجه
bail out
U
پریدن و شیرجه رفتن در اب
back dive
U
شیرجه از پشت و فرود با پا
bomb out
U
شروع شیرجه از هواپیما
headlong
U
بی پروا شیرجه رونده
flopper
U
دروازه بان شیرجه رو
high board
U
سکوی شیرجه 3 متری
armstand dive
U
شیرجه توام با بالانس
inward dive
U
شیرجه پشت به استخر
vitrify
U
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
racing dive
U
شیرجه افقی دراغاز مسابقه
belly whopper
U
شیرجه شناگر برروی شکم
tower
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
towered
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
towers
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
gainer
U
درخت ارغوان شیرجه از پشت
to jackknife
<idiom>
U
سیخ شیرجه زدن
[شنا]
dive bombing
U
بمباران کردن در حالت شیرجه
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
degree of difficulty
U
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
jackknife
U
بازو بسته شونده شیرجه رفتن
nose dive
U
ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
picketing
U
شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
diver badge
U
نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design
U
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
twist
U
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
beat up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
smothering
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
twists
U
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
smothers
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
twisting
U
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
smother
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
beat-up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
target diving
U
شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
flop
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
nose down
U
خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
flopping
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopped
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
pomegrenate design
U
طرح گل اناری
[این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
peacock
U
طرح طاووس
[این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
pearl
U
شیرجه با دماغه تخته موج به گودی موج
dive bomber
U
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
in human shape
U
بصورت یا
as
<conj.>
<prep.>
U
بصورت
tidily
<adv.>
U
بصورت صحیح
in a topic form
U
بصورت عنوان
toothily
U
بصورت مضرس
carbonation
U
بصورت کربنات
in the f.
U
بصورت جسمانی
integrally
U
بصورت عددصحیح
in outward show
U
بصورت فاهر
on consignment
U
بصورت امانی
autonomously
U
بصورت خودگردان
corporately
U
بصورت شرکت
simoltaneously
U
بصورت همزبان
particulate
U
بصورت ذره
in his own similitude
U
بصورت خودش
Outwardly . on the face of it.
U
بصورت ظاهر
briefly
<adv.>
U
بصورت خلاصه
justly
<adv.>
U
بصورت صحیح
properly
<adv.>
U
بصورت صحیح
rightfully
<adv.>
U
بصورت صحیح
rightly
<adv.>
U
بصورت صحیح
falsely
<adv.>
U
بصورت اشتباه
faultily
<adv.>
U
بصورت اشتباه
phonily
<adv.>
U
بصورت اشتباه
wrongly
<adv.>
U
بصورت اشتباه
falsely
<adv.>
U
بصورت غلط
faultily
<adv.>
U
بصورت غلط
incorrectly
<adv.>
U
بصورت غلط
phonily
<adv.>
U
بصورت غلط
wrongly
<adv.>
U
بصورت غلط
duly
<adv.>
U
بصورت صحیح
correctly
<adv.>
U
بصورت صحیح
incorrectly
<adv.>
U
بصورت اشتباه
bulk
U
بصورت عمده
compendiously
<adv.>
U
بصورت خلاصه
curtly
<adv.>
U
بصورت خلاصه
briefly
<adv.>
U
بصورت کوتاه
compendiously
<adv.>
U
بصورت کوتاه
curtly
<adv.>
U
بصورت کوتاه
nominally
U
بصورت فاهر
briefly
<adv.>
U
بصورت اجمالی
compendiously
<adv.>
U
بصورت اجمالی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com