English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
snap U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snapped U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snapping U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snaps U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
squish U صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
crackles U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
crackled U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
crackle U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
knack U صدای شلاق استعداد
smacked U صدای سیلی یا شلاق مزه
smacks U صدای سیلی یا شلاق مزه
smack U صدای سیلی یا شلاق مزه
creptation U تخریب خلل و فرج بتن همراه با صدای درهم شکستن
sonic boom U صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
sonic booms U صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
forcing U درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
force U درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
forces U درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
cat U قی کردن شلاق لنگربرداشتن
cats U قی کردن شلاق لنگربرداشتن
cartwhip U شلاق زدن تنبیه کردن
horsewhip U شلاق زدن تنبیه کردن
horsewhips U شلاق زدن تنبیه کردن
horsewhipped U شلاق زدن تنبیه کردن
horsewhipping U شلاق زدن تنبیه کردن
breakaway U شکستن خط محاصره شکستن بند زندان فرار از زندان
stave U شکستن ریزش کردن
violated U شکستن نقض کردن
violates U شکستن نقض کردن
violate U شکستن نقض کردن
smite U خرد کردن شکستن
smites U خرد کردن شکستن
smiting U خرد کردن شکستن
shatter U داغان کردن شکستن
smashes U خرد کردن شکستن
smash U خرد کردن شکستن
shatters U داغان کردن شکستن
pips U شکستن شکستن وبازشدن
pip U شکستن شکستن وبازشدن
pipped U شکستن شکستن وبازشدن
pipping U شکستن شکستن وبازشدن
To set the Thames on fire . to do a herculeam task . U کمر غول راخم کردن ( شکستن )
multilation U شکستن یا فلج کردن اعضا بدن
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
lay waste <idiom> U خراب کردن وویران نگه داشتن ،شکستن
cracking U وارد کردن گرما و معمولافشار برای شکستن هیدروکربنهای کمپلکس گاه درحضور کاتالیزور
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
indicated airspeed U سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate U سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
true air speed U سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
tachometer U اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
variable ratio U گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity U سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring U سرعت سیلان سرعت جاری شدن
inputted U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
plink U صدای دق دق کردن
swishing U صدای فش فش کردن
swished U صدای فش فش کردن
crepitate U صدای خش خش کردن
swishes U صدای فش فش کردن
swoosh U صدای خش خش کردن
to blate U مع مع کردن [صدای بز]
swish U صدای فش فش کردن
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerates U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated U سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic U با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerating U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate U سرعت دادن سرعت گرفتن
whoosh U صدای صفیرایجاد کردن
keck U صدای قی کردن دراوردن
sizzle U صدای هیس کردن
chirr U صدای ملخ کردن
sizzling U صدای هیس کردن
sizzles U صدای هیس کردن
whooshed U صدای صفیرایجاد کردن
sizzled U صدای هیس کردن
gee U صدای هی و هین کردن
pings U صدای غژایجاد کردن
bleats U صدای بزغاله کردن
pinging U صدای غژایجاد کردن
whooshes U صدای صفیرایجاد کردن
bellow U صدای گاو کردن
whooshing U صدای صفیرایجاد کردن
bellowed U صدای غرش کردن
bellowed U صدای گاو کردن
turn down <idiom> U کم کردن صدای بلند
bleated U صدای بزغاله کردن
pinged U صدای غژایجاد کردن
ping U صدای غژایجاد کردن
bleating U صدای بزغاله کردن
bleat U صدای بزغاله کردن
bellowing U صدای غرش کردن
bellowing U صدای گاو کردن
bellow U صدای غرش کردن
barrel U با سرعت زیادحرکت کردن
spanks U با سرعت حرکت کردن
spanked U با سرعت حرکت کردن
rates U سرعت ارزیابی کردن
rate U سرعت ارزیابی کردن
spank U با سرعت حرکت کردن
barrels U با سرعت زیادحرکت کردن
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zooms U با صدای وزوز حرکت کردن
zoomed U با صدای وزوز حرکت کردن
zoom U با صدای وزوز حرکت کردن
stridulate U تولید صدای گوشخراش کردن
screak U صدای گوشخراش ایجاد کردن
squeaks U با صدای جیغ صحبت کردن
screeck U صدای گوشخراش ایجاد کردن
vociferate U با صدای بلند ادا کردن
bellowed U صدای شبیه نعره کردن
squeaking U با صدای جیغ صحبت کردن
bellowing U صدای شبیه نعره کردن
squeaked U با صدای جیغ صحبت کردن
bellow U صدای شبیه نعره کردن
squeak U با صدای جیغ صحبت کردن
checked U کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check U کم یا متوقف کردن سرعت بدن
to bolt U با سرعت زیاد حرکت کردن
checks U کم یا متوقف کردن سرعت بدن
zero wait state U که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
the lash U شلاق
gad U شلاق
scourge U شلاق
whips U شلاق
lash U شلاق
lashed U شلاق
whip U شلاق
whiplashes U شلاق
lashes U شلاق
horsewhip U شلاق
whiplash U شلاق
horsewhipped U شلاق
whipped U شلاق
scourage U شلاق
knout U شلاق
flagellum U شلاق
horsewhips U شلاق
horsewhipping U شلاق
snuffled U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
diphthongize U تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
snuffle U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffles U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffling U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
plodding U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plods U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
distorts U صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
distort U صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
whish U : صدای حرف "سین " ایجاد کردن
plash U صدای چلپ چلوپ ایجاد کردن
plodded U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plod U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
fleets U هدف متحرک با سرعت حرکت کردن
fleet U هدف متحرک با سرعت حرکت کردن
crossover U متقاطع کردن برای ازدیادفشار و سرعت
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
transonic U سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity U سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
boo U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
booed U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
boos U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
quacked U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com