Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wing shooting
U
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
birds of prey
U
مرغان شکاری
accipitrine
U
متعلق به مرغان شکاری بازمانند
ravens
U
شکار طعمه شکاری
raven
U
شکار طعمه شکاری
pointers
U
سگ شکاری یابنده شکار
pointer
U
سگ شکاری یابنده شکار
predaceous
U
شکاری تغذیه کننده از شکار
predacious
U
شکاری تغذیه کننده از شکار
floo floo
U
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
flu flu
U
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
inflight reliability
U
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
flight coordination
U
هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
pointers
U
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer
U
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
runway
U
راه پرواز باند پرواز
runways
U
راه پرواز باند پرواز
sortie
U
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sorties
U
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
bird
U
مرغان
birds
U
مرغان
ToolTips
U
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
ornithic
U
وابسته به مرغان
birder
U
شکارچی مرغان
natatores
U
مرغان شناور
varicella
U
ابله مرغان
ratitoe
U
شتر مرغان
trogon
U
مرغان رنگارنگ
chicken pox
U
ابله مرغان
swine pox
U
یکجورابله مرغان
aves
U
طبقه مرغان
hen roost
U
قرارگاه مرغان
chickenpox
U
آبله مرغان
stormpetrel
U
مرغان توفان
stormy petrel
U
مرغان توفان
the f. of birds
U
پروازیاپرش مرغان
avian
U
وابسته به مرغان
birds are singing
U
مرغان میخوانند
flight test
U
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
king of birds
U
پادشاه مرغان :دال
limicoline
U
وابسته به مرغان کرانه زی
waterfowler
U
شکارچی مرغان شناگر
ornis
U
کلیه مرغان یک سرزمین
birds of passage
U
مرغان مهاجریا مسافر
birds are singing
U
مرغان چهچه میزنند
sicklebill
U
مرغان منقار خمیده
varicella
U
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
chicken-pox
{sg}
U
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
decoy duck
U
مرغابی ای که مرغان دیگررابدام میاندازد
loggerhead
U
انواع مرغان مگس خوار
raptorail
U
وابسته به تیره ربایندگان یا مرغان
chicken pox
{sg}
U
آبله مرغان
[پزشکی]
[بیماری]
avifauna
U
کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
aviarist
U
کسی که مرغداری میکند متصدی مرغان
puffins
U
مرغان دریایی ازخانواده بطریق یا پنگوئن
gallinaceous
U
وابسته به مرغان و پروندگان دانه خوار
puffin
U
مرغان دریایی ازخانواده بطریق یا پنگوئن
birder
U
نگاهدارنده وتربیت کننده مرغان وپرندگان
decoyed
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoys
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoying
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
peach design
U
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
mocking bird
U
یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
raptatory
U
شکاری
gundog
U
سگ شکاری
accipital
U
شکاری
deer hound
U
سگ شکاری
sporting dog
U
سگ شکاری
gundogs
U
سگ شکاری
raptorail
U
شکاری
buckhound
U
سگ شکاری
hounds
U
سگ شکاری
hound
U
سگ شکاری
raptatorial
U
شکاری
gun dog
U
سگ شکاری
hunting dog
U
سگ شکاری
hounded
U
سگ شکاری
hunters
U
سگ شکاری
feral
U
شکاری
hounding
U
سگ شکاری
hunter
U
سگ شکاری
ratch
U
سگ شکاری
ravening
U
شکاری غاصب
hunter
U
اسب یا سگ شکاری
hunters
U
اسب یا سگ شکاری
blood
U
سگ شکاری و بوی خن
game bag
U
خرجین شکاری
killer submarine
U
زیردریایی شکاری
shotgun
U
تفنگ شکاری
staghound
U
تازی شکاری
sport car
U
اتومبیل شکاری
game
U
جانور شکاری
shot gun
U
تفنگ شکاری
ravin
U
طعمه شکاری
dogcart
U
کالسکهی شکاری
dogcarts
U
کالسکهی شکاری
gazehound
U
نوعی سگ شکاری
bowed
U
کمان شکاری
game fowl
U
مرغ شکاری
shotguns
U
تفنگ شکاری
accipiter
U
مرغ شکاری
Afghan Hound
U
سگ شکاری افغان
canes venatici
U
سگان شکاری
sports car
U
اتومبیل شکاری
capped watch
U
ساعت شکاری
canum venaticorum
U
سگان شکاری
terriers
U
سگ بویی شکاری
terrier
U
سگ بویی شکاری
birds of prey
U
پرندگان شکاری
sports cars
U
اتومبیل شکاری
deer dog
U
تازی سگ شکاری
bows
U
کمان شکاری
bowing
U
کمان شکاری
bow
U
کمان شکاری
beacon flight
U
پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
venatic
U
وابسته بشکار شکاری
fighter bomber
U
شکاری- بمب افکن
marlin
U
ماهی شکاری بزرگ
venatical
U
وابسته بشکار شکاری
feral
U
حیوان شکاری وحشی
high power
U
تفنگ شکاری بزرگ
huntsman
U
مدیر تازیهای شکاری
field trial
U
مسابقه تازیهای شکاری
doublcd barrcled shot
U
تفنگ شکاری دو لول
beagle
U
تازی شکاری پاکوتاه
huntsmen
U
مدیر تازیهای شکاری
beagles
U
تازی شکاری پاکوتاه
accipitrine
U
ازجنس باز شکاری
fighter cover
U
پوشش با هواپیماهای شکاری
chaser
U
مفتش هواپیمای شکاری
bird of prey
U
مرغ شکاری گوشتخوار
chasers
U
مفتش هواپیمای شکاری
gamekeepers
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
gordon setter
U
نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
basset
U
نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
saker
U
باز شکاری در اروپای قدیم
golden retriever
U
سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
sporterize
U
تبدیل تفنگ نظامی به شکاری
salmi
U
خورش باگوشت مرغ شکاری
goshawk
U
باز بال کوتاه شکاری
small game
U
پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
gamekeeper
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
irish wolfhound
U
سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
setter
U
توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
upland game
U
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
setters
U
توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
bloodhounds
U
نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhound
U
نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
sleuth hound
U
یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
glede
U
انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
electro optics
U
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
to hark back
U
برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
quarries
U
شکار
hunting
U
شکار
hunt
U
شکار
hanks
U
شکار
chace
U
شکار
quarry
U
شکار
game
U
شکار
quarrying
U
شکار
hank
U
شکار
prey
U
شکار
venery
U
شکار
chased
U
شکار
ravin
U
شکار
hunts
U
شکار
chases
U
شکار
predatin
U
شکار
chase
U
شکار
gameless
U
بی شکار
gamey
U
پر از شکار
chevy
U
شکار
hunted
U
شکار
chasing
U
شکار
hunter killer
U
نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
shotgunner
U
شکار با تفنگ
shanking
U
شکار کوسه
quarrying
U
شکار موردنظر
victim
U
دستخوش شکار
to go a hunting
U
شکار رفتن
hunter
U
اسب شکار
hunters
U
اسب شکار
falconry
U
شکار با شاهین
victims
U
دستخوش شکار
quarrying
U
لاشه شکار
area drive
U
شکار دواندن
hunted
U
شکار کردن
ducking
U
شکار مرغابی
quarries
U
لاشه شکار
hunts
U
شکار کردن
blood sport
U
کشتن شکار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com