English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hunting U شکار دشمن یا زیردریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seadata U اطلاعات مربوط به ردگیری زیردریایی دشمن
hunter killer U نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
evasive steering U اجتناب از زیردریایی دشمن حرکت اجتناب امیز ناو
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
conventional submarine U زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
subroc U موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
gall U حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls U حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
radio deception U گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
radio countermeasures U اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
to triumph over the enemy U برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
hit U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
reject U عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejects U عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
enemy alien U طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
rejecting U عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejected U عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
close with U اخذتماس با دشمن درگیر شدن با دشمن
close up U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-up U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-ups U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
antisubmarine screen U پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
penetration U نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
breaching U رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
roll back U به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
close in security U برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
espionage U جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
shadower U یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
counter force U نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
evasion U اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasions U اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
submarine boat U زیردریایی
antisubmarine U ضد زیردریایی
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
identification friendly or foe U سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
disorganizing U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganised U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizes U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
hostile track U تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
disorganising U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganize U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganises U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
torpedoing U موشک ضد زیردریایی
tinfish U موشک ضد زیردریایی
torpedoes U موشک ضد زیردریایی
silent running U سکوت زیردریایی
lifeguard submarine U زیردریایی نجات
sqid U خمپاره ضد زیردریایی
torpedo U موشک ضد زیردریایی
torpedoed U موشک ضد زیردریایی
nuking U زیردریایی اتمی
nukes U زیردریایی اتمی
submarine chaser U ناوچه ضد زیردریایی
nuked U زیردریایی اتمی
nuke U زیردریایی اتمی
subsurface U زیردریایی زیرابی
deep submergence U زیردریایی نجات
antisubmarine barrier U مانع ضد زیردریایی
antisubmarine action U مکانیسم ضد زیردریایی
antisubmarine action U عمل ضد زیردریایی
antisubmarine U مخرب زیردریایی
albacore U نوعی زیردریایی
albacore U زیردریایی الباکور
aluminaut U زیردریایی الومینیومی
alvin U یک نوع زیردریایی
anti submarine U هواپیمای ضد زیردریایی
killer submarine U زیردریایی شکاری
antisubmarine search U کاوش ضد زیردریایی
sill U پشته زیردریایی
submariner U خدمه زیردریایی
astro U اژدر زیردریایی
sills U پشته زیردریایی
asroc U راکت ضد زیردریایی
antisubmarine torpedo U اژدر ضد زیردریایی
command active sonobuoy system U وسیله اکتشاف زیردریایی
creeping attack U تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
silent running U حرکت زیردریایی با سکوت
antisubmarine search U عملیات تجسس ضد زیردریایی
air surface zone U منطقه عملیات ضد زیردریایی
submarines U با زیردریایی حمله کردن
submarine U با زیردریایی حمله کردن
rescue chamber U اطاقک نجات زیردریایی
sonobuoy U بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
datum time U ساعت تعیین محل زیردریایی
terne U نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
deep submergence U زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
magnetic anomaly detection gear U دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
nuclear submarine U زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
datum U اثر جذر و مد دریا محل زیردریایی در عمق اب
hoverting U ثابت ماندن در یک نقطه یا ارتفاع حفظ عمق زیردریایی
approach march U راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
end on U سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
orion U نوعی هواپیمای چهارموتوره ملخ دار ضد زیردریایی باموتور توربوجت
out flank U دور زدن جناح دشمن احاطه کردن جناح دشمن احاطه جناحی کردن
repel U پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelled U پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelling U پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repels U پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
bogey U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogies U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
sea bat U نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
spitting U در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
shelling report U گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
chasing U شکار
venery U شکار
ravin U شکار
chased U شکار
chases U شکار
quarries U شکار
hank U شکار
chace U شکار
quarrying U شکار
quarry U شکار
hanks U شکار
predatin U شکار
chase U شکار
hunting U شکار
chevy U شکار
gamey U پر از شکار
prey U شکار
hunts U شکار
gameless U بی شکار
hunted U شکار
game U شکار
hunt U شکار
submarine sanctuaries U مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
hedgehog U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehogs U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
predation U شکار کردن
gunning U شکار با تفنگ
area drive U شکار دواندن
shootings U شکار باتفنگ
shooting U شکار باتفنگ
gamy U پراز شکار
shanking U شکار کوسه
shotgunner U شکار با تفنگ
game law U قانون شکار
game keep U پاسبان شکار
king hunt U شاه شکار
predatory habit U خوی شکار
victim U دستخوش شکار
victims U دستخوش شکار
ducking U شکار مرغابی
huntsmen U شکار باز
huntsman U شکار باز
to go a hunting U شکار رفتن
poniter U نوعی سگ شکار ی
fowling U شکار پرنده
blood sports U کشتن شکار
hunts U شکار کردن
hunted U شکار کردن
hunt U شکار کردن
quarry U لاشه شکار
game U سرگرمی شکار
whaling U شکار نهنگ
quarry U شکار موردنظر
quarries U لاشه شکار
hunting district U شکار گاه
hunter U اسب شکار
hunters U اسب شکار
blood sport U کشتن شکار
fair game U شکار قانونی
fair game U شکار مجاز
hunting ground U شکار گاه
quarries U شکار موردنظر
quarrying U شکار موردنظر
hank U طعمه شکار
hanks U طعمه شکار
quarrying U لاشه شکار
falconry U شکار با شاهین
balancing U حفظ عمق کشتی متعادل کردن عمق زیردریایی
checks U و شدن بوی شکار
shoots U هدف گرفتن شکار
bow hunting U شکار با تیر و کمان
hog dress U بریدن گلوی شکار
shoot U هدف گرفتن شکار
outfitter U فروشنده لوازم شکار
outfitters U فروشنده لوازم شکار
predatorial U تغذیه کننده از شکار
predator U تغذیه کننده از شکار
big game U شکار حیوانات بزرگ
stool U گروه فریبنده شکار
pointer U سگ شکاری یابنده شکار
raptatorial U لازم برای شکار
prowls U درپی شکار گشتن
prowling U درپی شکار گشتن
prowled U درپی شکار گشتن
prowl U درپی شکار گشتن
poach U دزدکی شکار کردن
game U شکار گرفته شده
predatory U تغذیه کننده از شکار
poached U دزدکی شکار کردن
predators U تغذیه کننده از شکار
check U و شدن بوی شکار
shining U پیداکردن شکار در شب بانورافکن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com