English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bomb U شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombed U شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombed out U شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombs U شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
curved weft U [انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
banging U صدای بلند یا محکم چتر زلف
banged U صدای بلند یا محکم چتر زلف
bang U صدای بلند یا محکم چتر زلف
bangs U صدای بلند یا محکم چتر زلف
slap shot U ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
brace U بابست محکم کردن محکم بستن
braced U بابست محکم کردن محکم بستن
lacrosse U لاکراس
lacrosse field U زمین لاکراس
laxman U بازیگر لاکراس
clackvalve U دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touts U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
collar U گلوی چوب لاکراس
collars U گلوی چوب لاکراس
goal crease U نیمدایره جلودروازه لاکراس
brush off U پرده در بازی لاکراس
bounce pass U پاس با ضربه به زمین لاکراس
netting U قسمت توردار چوب لاکراس
high sticking U خطا با ضربه چوب لاکراس
trepan U منجر شدن به
lead U منجر شدن
assisted U پاس منجر به گل
leads U منجر شدن
assists U پاس منجر به گل
redound U منجر شدن
assist U پاس منجر به گل
eventuate U منجر شدن
conducive U منجر شونده
conduce U منجر شدن
assisting U پاس منجر به گل
cradler U بازیگر ماهر در حفظ گوی لاکراس
cradle U حفظ گوی در تور چوب لاکراس
cradled U حفظ گوی در تور چوب لاکراس
cradles U حفظ گوی در تور چوب لاکراس
blow resulting in death U ضربه منجر به موت
endo U تصادف منجر به واژگونی
explusion foul U خطای منجر به اخراج
dirndl U نوعی دامن بلند با کمر بلند
hurling U نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
turnover U خطای منجر به از کف دادن توپ
buttending U خطای چوب منجر به پنالتی
boxla U مسابقه لاکراس بین دو تیم 6نفره در تالار سرپوشیده
dip dodge U رد شدن از حریف با تغییردادن چوب لاکراس به دست دیگر
box lacrosse U مسابقه لاکراس بین دو تیم 6نفره در تالار سرپوشیده
jab checking U فروبردن غیرمجاز مستقیم چوب لاکراس به بدن حریف
pinning combination U مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
stalement U گره خوردن منجر به اعلام سرپا
indian pendants U ریسمانهای انتهای چوب که کیسه لاکراس با ان سست یاتنگ میشود
path U محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
concussion U صدمه وتکان مغز که منجر به بیهوشی میشود
paths U محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
amuck U یک نوع جنون دراثرمرض مالاریا که منجر به خودکشی میشود
probative U حقایقی که مالا" به اثبات مساله اصلی منجر شود
goal light U چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge. U روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
He is looking for trouble. U دنبال شر می گردد
unsettling U آنچهباعثعصبانیتوخشمشما گردد
recitals U قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
recital U قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
upwash U حرکت هوا بطرف بالا درجلوی لبه حمله بال مادون صوت که منجر به تولید برامیگردد
cruelty U در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
Spint not against heaven,it will fall back in thy . <proverb> U بر آسمان تف مکن,که به صورتت بر مى گردد .
covenant U که بین طرفین مبادله می گردد
reductase U دیاستازی که موجب تقلیل و حل گردد
The earth moves round the sun . U زمین بدور خورشید می گردد
covenants U که بین طرفین مبادله می گردد
He wont be back for another six months. U رفته که تا 6 ماه دیگه بر گردد
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
russian revolution U وقایعی که در فاصله سالهای 5091 تا 7191 درروسیه اتفاق افتاد و بالاخره به تشکیل دولت سوسیالیستی در ان کشور منجر شد
fumble U از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
fumbled U از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
fumbles U از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
dedications U قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
Everything goes back to its origin . <proverb> U باز گردد به اصل خود هر چیز .
dedication U قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
Sophrosyne U وضعیت سالم ذهن توصیف شده با خویشتنداری اعتدال و آگاهی عمیق از نفس حقیقی که به شادی واقعی منجر میشود
guarding U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guards U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
delay U دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
riffle U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
save all U چیزی که مانع زیان گردد پایه شمعدان
registers U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
riffling U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
riffled U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
bargain hunter U کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
registering U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
It was inappropriate to make such a remark . U مناسبت نداشت چنین مطلبی اظهار گردد
Unless otherwise stated . U مگر اینکه خلاف ( عکس ) آن اظهار گردد
proteranthous U دارای گلهاییکه قبل از برگ فاهر گردد
register U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
delaying U دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delays U دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
riffles U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
internationalism U روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
force U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forcing U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
polder U زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
When one door shuts another opens. <proverb> U وقتى درى بسته مى شود در دیگرى باز مى گردد .
out and in U گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
circulating U ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
annulus U دایرهای که بوسیلهء گردش یک دایره وراء محیط خودتشکیل گردد
progressive rebate U تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
in irons U نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
asset U جمع دارایی شخص که بایستی بابت دیون او پرداخت گردد
eds U وسیلهای که بطور الکترویکی میتواندپاک شده و برنامه ریزی گردد
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
observation pipe U لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
debt limit U حداکثر مبلغی که یک واحددولتی میتواند مدیون گردد وبیش از ان مجاز نیست
alumetize U الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
eerom U دستگاهی که به طور الکتریکی پاک شده و مجددا" برنامه ریزی می گردد
hitches U نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
typematic U هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
perfect participle U وجه وصفی معلوم که برای ساختن ماضی نقلی اغاز گردد
hitched U نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
document U فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
documented U فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
documenting U فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
hitching U نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
hitch U نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
bridges U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridged U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
hard hyphen U خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده وهمیشه چاپ می گردد
eyestrings U ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
postal match U مسابقهای که در محل انجام میشود و نتیجه ان با پست نزد داوران ارسال می گردد
finds U برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
find U برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
horizontal U مدت زمانی که اشعه تصویر در صفحه نمایش به اول خط بعد برمی گردد از آخر خط قبل
acceleration principle U براساس این اصل سرمایه گذاری متناسب است با تغییرات تولید که بارابطه زیر بیان می گردد : Y * A = I
economic determinism U یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
latest event time U دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
glitch U یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
verbal note U شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
glitches U یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
telpak U سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
anti- U برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
sudatorium U حمام گرم که موجب عرق زیاد گردد گرمخانه حمام
continuation clause U مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
parent program U در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
parkerizing U عملیاتی که در ان فلز درمحلولی از اسید فسفریک ودی اکسید منگنز داغ شده وسپس در روغن غوطه ورمیگردد تا از خوردگی فلزجلوگیری گردد
goal judge U داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
learning curve U منحنی که نمودار این مطلب است که باتکرار یک عمل زمان انجام ان عمل کوتاهتر می گردد
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
definite <adj.> U محکم
taut U محکم
foursquare U محکم
i have a secure grasp of it U محکم
unswerving <adj.> U محکم
undeviating <adj.> U محکم
stables U محکم
stable U محکم
rigid U محکم
consolidated U محکم
adamantine U محکم
definite U محکم
steadying U محکم
steady U محکم
solids U محکم
steadiest U محکم
steadies U محکم
tenacious U محکم
toughest U محکم
tougher U محکم
tough U محکم
decisive U محکم
tight U محکم
tightest U محکم
tighter U محکم
chock U محکم
solid U محکم
secure U محکم
tight coupling U محکم
sturdiest U محکم
frozen U محکم
sturdier U محکم
kill U محکم
secures U محکم
kills U محکم
pucka U محکم
pukka U محکم
tightly- U محکم
sturdy U محکم
steadied U محکم
buffs U محکم
to hold fast U محکم
well set U محکم
tightly U محکم
deep-set U محکم
four-square U محکم
buff U محکم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com