English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to gratify ones passions U شهوت رانی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
to pander any one's lust U وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
Other Matches
voluptuousness U شهوت رانی
salacity U شهوت رانی
salaciousness U شهوت رانی
libidinously U از روی شهوت رانی
salaciously U از روی شهوت رانی
sapphic vice U شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
dump U شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
voluptuous U شهوت پرست شهوت انگیز
he has a rage for money U برای گرد کردن پول شهوت
She is passionately fond of tennis . U شهوت تنیس باز ی کردن دارد
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
to give a lecture U سخن رانی کردن
boat U قایق رانی کردن
to go on the stump U سخن رانی کردن
boats U قایق رانی کردن
platform U سخن رانی کردن
platforms U سخن رانی کردن
to row a race U در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
circumnavigate U دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
hopple U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
desires U شهوت
eros U شهوت
desiring U شهوت
conoupiscence U شهوت
ruts U شهوت
desire U شهوت
carnality U شهوت
passion U شهوت
appetites U شهوت
appetite U شهوت
rut U شهوت
concupiscence U شهوت
lust U شهوت
tasty <adj.> U شهوت انگیز
alloeroticism U شهوت دگرگرا
lascivious U شهوت انگیز
oral eroticism U شهوت دهانی
anal erotism U شهوت مقعدی
juicy <adj.> U شهوت انگیز
red-hot <adj.> U شهوت انگیز
alloerotism U شهوت دگرگرا
salacious U شهوت پرست
lustfully U از روی شهوت
anaphrodisiac U کاهنده شهوت
urolagnia U شهوت ادراری
lecherous U شهوت پرست
anaphrodisia U کاهش شهوت
graphomania U شهوت نوشتن
sensuality U شهوت پرستی
anal eroticism U شهوت مقعدی
lewdness U شهوت پرستی
satyriasis U شهوت پرستی
obscene U شهوت انگیز
sexiness U شهوت انگیزی
flesh U جسم شهوت
eroticism U شهوت گرایی
erotism U شهوت گرایی
voluptuate U شهوت انگیزکردن
genital eroticism U شهوت تناسلی
orality U شهوت دهانی
liking U شهوت ومیل
organ eroticism U شهوت اندامی
urethral erotism U شهوت میزراهی
anality U شهوت مقعدی
burn U دراتش شهوت سوختن
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. U شهوت کلام دارد
ruts U مست شهوت شدن
Lust for power and riches. U شهوت قدرت وثروت
rut U مست شهوت شدن
pornography U نوشته شهوت انگیز
to provoke passion U شهوت انگیز بودن
burns U دراتش شهوت سوختن
oestrum U شهوت ومستی جانوران
impassion U برسر شهوت اوردن
lasciviously U از روی شهوت پرستی
luscious U دلپذیر شهوت انگیز
libidinous U وابسته به شهوت جنسی
lustiest U قوی شهوت انگیز
lusty U قوی شهوت انگیز
passionately U بطور شهوت امیز
libido U شهوت جنسی هوس
voluptuously U بطور شهوت انگیز
lustier U قوی شهوت انگیز
libidinal U وابسته به شهوت جنسی
voyeurism U اطفاء شهوت با نگاه
libidos U شهوت جنسی هوس
voluptuously U از روی شهوت پرستی
lewd U ناشی از هرزگی شهوت پرست
to g. with passion U دراتش شهوت یاعشق سوختن
lesbianism U دفع شهوت زنی با زن دیگر
lesbians U وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
bawdry U شهوت پرستی [غیر مصطلح]
lust U حرص واز شهوت داشتن
lesbian U وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
satyriasis U نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
She is blinded by passion . U شهوت او را کور کرده است
voyeurs U اطفا کننده شهوت بانگاه
venery U شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
voyeur U اطفا کننده شهوت بانگاه
ranee U رانی
femoral U رانی
crural U رانی
rani U رانی
pornographer U نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
sexiest U دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexier U دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
pornographic U وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
sexy U دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
repression U واپس رانی
motoring U اتومبیل رانی
oratorship U سخن رانی
d. of a speech U سخن رانی
voluptuously U باشهوت رانی
wheelchair U ویلچر رانی
extrusion U روزن رانی
yachting U قایق رانی
wheelchairs U ویلچر رانی
canoes U قایق رانی
ejection U بیرون رانی
canoe U قایق رانی
oarsmanship U کرجی رانی
inguinal U کشاله رانی
peeping Tom U اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
peeper U اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
pawn push U پیاده رانی شطرنج
magnetic potential U نیروی مغناطیس رانی
sailing orders U دستور کشتی رانی
ox goad U نیزه گاو رانی
harness race U مسابقه ارابه رانی
innavigable U غیرقابل کشتی رانی
harness racing U ارابه رانی تک اسبه
regattas U مسابقه کرجی رانی
regatta U مسابقه کرجی رانی
auto drome U پیست اتومبیل رانی
pawn roller U پیاده رانی شطرنج
inland navigation U کشتی رانی در رودخانه ها
cabotage U کشتی رانی ساحلی
lectureship U سمت سخن رانی
seaworthy U قابل کشتی رانی
shippable U قابل کشتی رانی
nautically U از لحاظ کشتی رانی
funeral oration U سخن رانی برسرجنازه
lectureships U سمت سخن رانی
pultrusion process U فرایند کشش رانی
shipping company U شرکت کشتی رانی
aerostation U کشتی رانی هوایی
drive way U مسیر اتومبیل رانی
auto racing U مسابقه اتومبیل رانی
sprinting U مسابقه اتومبیل رانی
loxodromics U کشتی رانی در خط مایل
extrudate U محصول روزن رانی
ease all U درکرجی رانی ایست
navigation river U رودخانه قابل کشتی رانی
ride [American E] U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
drag racing U مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
coasting U کشتی رانی در طول ساحل
oceanshipping U روشهای کشتی رانی دراقیانوس
moto U بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
red flag U پرچم قرمز اتومبیل رانی
lift U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
car passenger U سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
loxodromic U وابسته به کشتی رانی در خط مایل
motor vehicle passenger U سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
matinTes U مسابقه ارابه رانی در روز
matinee U مسابقه ارابه رانی در روز
matinees U مسابقه ارابه رانی در روز
active emf U نیروی برق رانی موثر
effective electromotive force U نیروی برق رانی موثر
trialling U مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
harness horse U اسب مخصوص ارابه رانی
row a race U مسابقه کرجی رانی دادن
Carpool U هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
car passenger U مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger U مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
contact electromotive force U نیروی برق رانی مجاورتی
starter motor U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
kite track U مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
starting motor U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
under- U در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
under U در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
starter U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
eloge U سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
portolano U راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
poeeping tom U ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
circumnavigation U کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
icekhana U اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
speedway U مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
circumavigator U کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
off road racing U مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
tirm oval U پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
tracked U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
tracks U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com