Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
The city was razed to the ground.
U
شهر با خاک یکسان شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
logical
U
تابع بررسی یکسان بودن دو سیگنال منط قی
graphics
U
استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
eraser
U
در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود
erasers
U
در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود
identities
U
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identity
U
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
uniformly
U
بطور یکسان
balance
U
برای همه خطاها یکسان است
balances
U
برای همه خطاها یکسان است
solid
U
یکسان فضائی
solids
U
یکسان فضائی
function
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
spreading
U
پخش یکسان
dual
U
دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
laser
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
same
U
یکسان
external
U
ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
externals
U
ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
clock
U
مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clocks
U
مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
frequencies
U
فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequency
U
فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
equivalence
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
uniform
U
یک شکل یکسان
uniform
U
یکسان
uniforms
U
یک شکل یکسان
uniforms
U
یکسان
similar
U
یکسان
akin
U
یکسان
equably
U
بطور یکسان
identically
U
بطور یکسان
pin
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinned
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinning
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
equate
U
یکسان فرض کردن
equated
U
یکسان فرض کردن
equates
U
یکسان فرض کردن
assimilate
U
یکسان کردن
assimilated
U
یکسان کردن
assimilates
U
یکسان کردن
assimilating
U
یکسان کردن
peer
U
هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
peered
U
هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
peering
U
هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
equal
U
یکسان
equaled
U
یکسان
equaling
U
یکسان
equalled
U
یکسان
equalling
U
یکسان
equals
U
یکسان
standard
U
یکسان معیار
standards
U
یکسان معیار
identical
U
یکسان
alike
U
شبیه یکسان
plug
U
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
plugging
U
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
plugs
U
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
an e. battle
U
جنگی که برای دو طرف یکسان است
assimilatc
U
یکسان کردن
asynchronous
U
ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند
autosync
U
خصوصیت یک مودم برای ارسال سیگنال دادههای یکسان به کامپیوتری که فقط سیگنالهای غیر یکسان را منتقل میکند
balanced design
U
طرح با تراز یکسان
baud
U
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud rate
U
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
coconscious
U
ادراک چیزهای یکسان
coconsciousness
U
ادراک چیزهای یکسان
collective pitch control
U
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
combinatorics
U
محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
constant angle arch dam
U
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
coragne line
U
خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
democratic network
U
شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
departmental LAN
U
شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها
differential laser gyro
U
دو اشعه لیزر با پلاریزاسیون یکسان که برای یک ژایروبکار میروند
duplication check
U
بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
equal appearing intervals
U
فاصلههای یکسان نما
equally appearing difference
U
تفاوتهای یکسان نما
equisignal zone
U
منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
flat rate
U
نرخ یکسان تعرفه یکسان
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
Hamming code
U
تعداد ارقامی که در دو کلمه با طول یکسان متفاوتند
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
homograph
U
کلمهای که املای ان باکلمه دیگر یکسان ولی معنی ان مختلف باشد
homonym
U
کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
identic
U
یکسان
inequivalence
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
invariant
U
یکسان
irregular polygon
U
شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
iso product curve
U
منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
isochronous network
U
شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
isoclinal line
U
خطی که در روی نقشه بوسیله ان جاهایی که تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است
isoclinic line
U
خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
isocracy
U
حکومتی که اختیارات سیاسی همه دران یکسان است
isocratic
U
دارای اختیارات برابر که دران اختیارات سیاسی همه کس یکسان است
isodynamic line
U
خطی در روی نقشه که بوسیله ان جاهایی که زورمغناطیسی درانها یکسان است
isoelectronic
U
دارای الکترونهای یکسان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
it ius all one to me
U
برای من یکسان است
Other Matches
similiar
U
یکسان
of kin
U
یکسان
uniform movement
U
جنبش یکسان
rase
U
باخاک یکسان کردن
to kiss the dust
U
باخاک یکسان شدن
without distinction
U
بدون فرق یکسان
to make even with the ground
U
با خاک یکسان کردن
nuclear parity
U
قدرت اتمی یکسان
to raze a city to the ground
U
شهری را با خاک یکسان کردن
to prostrate a city
U
شهری را با خاک یکسان کردن
method of equal appearing intervals
U
روش فاصلههای یکسان نما
to lump them all together
<idiom>
U
با همه یکسان رفتار کردن
shannon
U
انتخابی بین دو واقعه بااحتمال یکسان
It is exact to hair.
U
مو نمی زند ( کاملا"یکسان است )
To treat them all alike. (indiscriminately).
U
همه رابا یک چوب راندن ( یکسان رفتار کردن )
universal time
U
زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
rhumb line
U
خط فرضی روی کره زمین که همه نصف النهارها را تحت زاویه یکسان قطع میکند
out of step
U
دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
multiplex
U
سیستم تنظیم تقسیم که تمام کانال ها حاوی داده با استفاده از پروتکل یکسان و نرخ ارسال هستند
pascal
U
فشار وارد بریک نقطه صرف نظر از شتاب ناشی از گرانش در همه جهات یکسان میباشد
letter quality printing
U
خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
noncompatibility
U
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
MIDI sequencer
U
داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
lappets
U
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com