English Persian Dictionary - Beta version |
|
||||||||||||||||||||
|
Login | Sign up | ||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
|
||||||||||||||||||||||
| Total search result: 8 (3 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu |
English | Persian | Menu |
|---|---|---|---|
 |
walled to wns U | شهرهای حصاردار | |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
| Other Matches | |||
|
conurbation U  |
شهرهای زنجیرهای شهرهای پیوسته | |
|
conurbations U | شهرهای زنجیرهای شهرهای پیوسته | |
|
small-town U | وابسته به شهرهای کوچک | |
|
pentarch U | رئیس یک شهر از شهرهای پنجگانه | |
|
casbah U | محله بومیهای شهرهای شمالی افریقا | |
|
podesta U | رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا | |
|
networking U | در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد | |
| Recent search history | Forum search | ||
|
|||
|